ورود به قرارگاه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت دوم
زندگی در کنار خانواده، موهبتی که دوباره نصیبم شد دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک
دفتر بغداد و جاذبه های مبارزه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول
گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت سوم
صراحتا از سوی مریم و سایر اعضای بالای سازمان مطرح می شد که اینها حق مسلم رهبری است. یعنی از یک زاویه کاملا متفاوت به این وضعیت نگاه می کردند. زاویه ای که اتفاقا نتیجه گیری آن بر اثبات و ضرورت این وضعیت و حتی بیشتر از آن بنا می شد. نهایت این نگاه به زبان ساده این بود که حق رهبری بیشتر از این است. برای باز کردن این تناقضات باید به عقب برگردیم و کمی در ریشه های انقلاب ایدئولوژیک که نهال آن در سال ۱۳۶۴ کاشته شد، تعمق کنیم.
بیانیه گروهی از رها شدگان از مناسبات فرقه ی رجوی درآذربایجان شرقی
ضمن اعلام تاسف از حضور قبلی خود در سازمانی که نشان داد که تحت رهبری این آدمک شارلاتان به خیانت و وطن فروشی مشغول بوده، سخنان رجوی را که بمناسبت عاشورای حسینی و درراستای سوء استفاده از احساسات مذهبی اسرای لیبرتی تدوین وایراد شده، مشتی اراجیف دانسته وبه بی خردی وکم سوادی مسعود رجوی آگاهی بیشتری پیدا کرده وضمن محکوم کردن فصل به فصل این پیام منحوس، بروجود اراده وعزم استوار خود درراه افشاگری هرچه بیشتر درمورد واقعیات درونی تشکیلات رجوی تاکید نموده واز سایر جدا شدگان، اعضای خانواده های گرفتار رجوی وسایر هموطنان خیراندیش نیز توقع داریم که در رفع فتنه ای که رجوی درصدد برپا کردن آن است، یار ومددکار ما باشند!
گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت دوم
مریم روی طراحی و دکوراسیون داخلی پارسیان خیلی حساس بود. هر طراحی بیش از ۱۰ بار عوض شده بود. روی ترکیب بندی وسایل، رنگ، حجم، اندازه ها، و به قول خودش ایجاد هارمونی و سِت کردن این وسایل روزها و هفته ها فکر و ایده می داد و اجرا می کرد و دوباره به خاطر یک گوشه که ممکن بود، سِت نباشد، همه را از نو به هم می ریخت. در این میان گاه وسایل و اندازه ها و رنگ های شان را عوض می کرد.
نامه ۱۵ تن از اعضای جدا شده استان خراسان رضوی به آقای عبادی
ما جداشده ها از فرقه تروریستی رجوی حاضریم در هر دادگاه عادلانه ای به عنوان کسانی که مورد ظلم و شکنجه و فشارهای روحی و جسمی واقع شدیم حاضر شده، همچنین شهادت دهیم که چگونه در فرقه رجوی بطور مشخص بعد از سقوط صدام معدوم، رجوی خائن پادگان اشرف را محل آموزش، سازماندهی، حمایت های مالی و امکاناتی بازماندگان صدام تحت پوشش های عشایر و قبایل و… قرار داده بود. بدون شک فرقه رجوی عامل و سازمان ده اصلی تروریست در عراق بوده و می باشد.
آخرین دیدار با زنده یاد صمد نظری و ناگفته هایش
درادامه گپ دوستانه وصمیمانه مان اندک که شوخی کردیم وگفتیم وخندیدیم آقا صمد درهمان فضای شوخی ازمن پرسید راستی داستان تکراری چراغ خاموش رجوی چی بود!؟ زنده یاد وقتی دیدند من چندان اعتنایی به خزئبلات رجوی ندارم وبا تسمخردارم ازآن میگذرم خیلی جدی شدند وگفتند” واقعا اقای پوراحمد این مردک دیوانه نیست؟. خودم که فکرمیکنم ازفرط توهم مالیاخولیا هم گرفته. امام حسین کمرش را بزند.
گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت اول
من مطالبی از خانم یوسفی روی سایت ها مطالعه کرده ام. من هم تا حدودی با خانم یوسفی هم عقیده هستم. به نظر من نوع واکنش ما با پدیده رجوی، رابطه مستقیمی با خسارت ها و هزینه هایی که او بر ما و نسل ما تحمیل کرده است دارد. برای همین هم من فکر می کنم انتخاب موضوع از این زاویه هم حائز اهمیت باشد. شاید این اولین بار باشد که خود رجوی تبدیل به یک موضوع می شود، اما من اعتقاد دارم اگر به واقع بخواهیم نتیجه گیری واقع بینانه ای از کلیت سازمان به دست بیاوریم، همان ابتدا باید سراغ موضوع رهبری در سازمان می رفتیم.
رهایی ملک جمشید ده مرده ازتشکیلات مافیایی رجوی مبارک
ملک جمشید ده مرده اهل شهرستان زابل از استان سیستان و بلوچستان ازجمله اسرایی بود که به توسط فرقه رجوی بمدت 26 سال به گروگان گرفته شده بود و برغم تلاشهایش مبنی بر جدایی و فرار از تشکیلات مافیایی رجوی در مقاطع پیشین بخاطرفضای سرکوب و کنترل شدید موفق به اجرای طرح خود نشده بود وازجمله ناراضیان بود که طی مدت طولانی درفرقه رجوی گرفتارشده بود.
نامه ۶۰ تن از اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین خلق به نمایندگان پارلمان اروپا
ما اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین مصرانه در خواست داریم که شما نمایندگان پارلمان اروپا بخصوص آن تعداد از خانم ها و آقایانی که در گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا تنها خواسته و هدف رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران (P.M.O.I) را در این مورد تبلیغ و پیگیری می کنند، خواسته و هدفی که در حقیقت و عملا نگهداری این افراد در جهنم عراق می باشد، از رهبری سازمان مجاهدین خلق و دولت های خود بخواهید که به نام انسانیت و به نام حقوق بشر قبل از آنکه قتل عامی وحشتناک در کمپ لیبرتی در نتیجۀ جنگ و بحران حاکم در عراق روی بدهد برای انتقال ساکنان این کمپ به خارج از عراق تلاش کنند
مراسم روز سوم همکار مرحوم مان با شکوه برگزار گردید
مرحوم صمد نظری بدلیل تلاش بی وقفه در راه افشای فرقه پلید رجوی و کمک به خانواده های اسیران برای رهایی اقوام شان از این فرقه جهنمی چهره ای کاملا شناخته شده بود و از این رو با وجود باران شدید و هوای سرد، علاوه بر اقوام، دوستان و آشنایانش، بسیاری از خانواده های اسیران و همچنین جدا شدگان از فرقه رجوی از شهرهای مختلف استان در این مراسم شرکت کردند و با قلبی اندوهناک برای آن مرحوم فاتحه خوانده و از خدای منان رحمت وی را آرزو نمودند.
ابراز تاسف رضا رجب زاده از فوت آقای صمد نظری
با شنیدن خبردرگذشت دوست عزیزم آقای صمد نظری بغایت متاسف و متاثرشدم واصلا نمی خواستم باورکنم که این یار و یاور خانواده های اعضای گرفتار در تشکیلات سیاه رجوی از میان ما رفته است چونکه 24 ساعت قبلتر من دردفتر انجمن نجات مازندران درکنارش درجمع خانواده های چشم انتظار مازندران نشسته بودم و داشتم از اوضاع و احوال اسیران لیبرتی برایشان روشنگری میکردم.
صمد نظری: از خدای خود خواستم که تنم ذرهای از خاک وطن شود
آقای نظری چهره زحمت کش و استوار صحنه های درد و رنج اسارت و گرفتاری در دورانی از حیات فرقه تروریستی مجاهدین می باشد که با عنایت الهی توانست در سال72 از فرقه جدا و با گذراندن شرایطی سخت به ایران بازگردد. صمد متولد 1338می باشد و از بدو ورود به انجمن نجات شاخه مازندران با تلاش خستگی ناپذیر کوشید تا با جلسات و مصاحبه ها چهره زشت و کریه رهبران فرقه را برملا سازد و بتواند به قوه الهی وسیله ای باشد برای آگاهی افراد گرفتار در فرقه و راه خروج یا فرار آنها از مناسبات تشکیلاتی قرارگاه اشرف و لیبرتی در عراق و آگاهی رساندن به خانواده های آنها.
دوست عزیزم، چرا اینقدر زود؟
چرا اینقدر زود، چه با شتاب مثل سایر کارها و فعالیت هایت؟؟؟ و چه بی صبرانه ما را ترک کردی و این دیار را وداع گفتی؟؟؟؟ راستی صمد جان: مهربانی و گشاده رویی، چهره متبسم و شوخ طبعی، و حرارت و تلاش هایت را در کجای این دل غمزده ام پنهان کنم.؟؟؟؟

