چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
  • خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت ششم 10 دی 1404

    فرماندهان دیروز زندانبانان و شکنجه‌گران امروز
    خاطرات رضا گوران عضو پیشین مجاهدین خلق – قسمت ششم

    تشکیلات رجوی بسیاری از ما را به بند کشید. من هم در میان آن بازداشت‌شدگان بودم. فرماندهان دیروز، همان زندانبانان و شکنجه‌گران امروز بودند. همان‌طور که در قسمت‌های قبل نوشتم، با گذشت زمان، بسیاری از بچه‌ها یکی‌یکی و اغلب در دل شب ناپدید می‌شدند. آن‌قدر این روند ادامه پیدا کرد که بخش ورودی و پذیرش […]

یک تصویر و یک عالمه خاطره 09 دی 1404

کارزار بزرگ با رجوی وطن فروش یک تصویر و یک عالمه خاطره

رهایی حمید حاجی پور از تشکیلات مخوف مجاهدین 22 اردیبهشت 1388

رهایی حمید حاجی پور از تشکیلات مخوف مجاهدین

در نشست آذر ماه 1381 مسعود رجوی گفت لیله القدر رسید مطلع فجر دهید تا دو و نیم سال آینده خروجی نداریم و در همان نشست با اشاره به کلمه ای از یکی از آیات سوره نثا گفت (فا ضمر یهن) یعنی آنان را با زدن به اطاعت وادار می کنیم،با اشاره رو به جمعیت مشت گره کرده خود که آستین بالا زده بود به آن جمع اینگونه القا نمود که هیچ راهی جز پذیرش آنجه که او میخواهد ندارند و این بود که بر تصمیم خیلی ها منجمله خود من تاثیر گذاشت

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت هشتم 21 اردیبهشت 1388

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت هشتم

مذاکرات به این نقطه رسید که مجاهدین همه قرارگاه های خود را تحویل آمریکاییها داده و در اشرف جمع شوند و سلاح های خود را تحویل دهند، سلاح ها را با عدد و رقم و شماره تحویل امریکایی ها گردید. همان سلاح هایی که سالیان سال با هزاران بدبختی تهیه و نگهداری کرده بودیم. مقدار قابل توجهی از ابزار و وسایل را نیز در معرض فروش گذاشتند تا مبادا توسط آمریکاییها مصادره شود.

مصاحبه با بتول سلطانی – قسمت هجدهم 20 اردیبهشت 1388

مصاحبه با بتول سلطانی – قسمت هجدهم

ملاک و معیار هر ارزشی در مناسبات مجاهدین، نقطه تنظیم فرد با خارج خودش است. یعنی نقطه خارج از خودش به صفات رهبری. در واقع این ملاک اصلی برای هر نوع انتخابی در مناسبات بود. حالا ممکن است در یک مقطعی مختص انتخاب اعضای شورای رهبری باشد یا موضوع و مسئولیت و رده دیگری. ارزش هر گونه انتخابی بر این پایه و اساس طراحی شده است.

نامه ای از طرف جداشدگان مجاهدین از عراق 19 اردیبهشت 1388

نامه ای از طرف جداشدگان مجاهدین از عراق

تعداد 22 نفرمرد و زن هستیم که موفق شدیم سد را بشکنیم و ازجهنم رجوی خارج شویم. خدارا شکر ودرحال حاضر در… (محل اقامت موقت این افراد در عراق) با کمال آزادی وآسایش بدوراز غسل ونشست وبیگاری به آینده روشن فکر میکنیم واینکه بتوانیم دوستان خود راازظلمت اشرف نجات دهیم.البته باکمک خدا… خلاصه شبها تا پاسی از شب بیدارهستیم ماهواره تماشا می کنیم راستی به ما نخندی بعضی افراد تا چند روز اول بلد نبودند با کنترل ان کار کنند انگار سال ها درغار بودیم، به همدیگرسر می زنیم و همگی خوب هستیم. خواهش داریم ازقول ما زحمات وتلاش های مسئولین عراقی که درازادی ما نقش داشتند تشکر کنید. واقعا بگویید تا دنیا بداند انها از هیچ چیز برای ما دریغ نکردند و ازگل کمتر به ما چیزی نگفتند ومرتب به ما سرمی زنند وهرمشکلی داشته باشیم حل میکنند. راستی می دانید همه ما با مبایل بیگانه بودیم، مبایل دراختیارمان گذاشتند و به هر کجا خواستی زنگ زدیم وانها هم با ما در ارتباط هستند.

۱۳۰ هزار نماینده اروپا هم رای بدهند ما به رجوی رای نمی دهیم 19 اردیبهشت 1388

۱۳۰ هزار نماینده اروپا هم رای بدهند ما به رجوی رای نمی دهیم

… مخلص کلام در یک انتخابات ازاد، ما جدا شدگان به رجوی و مجاهدین به عنوان دشمنان دموکراسی مردم ایران رای نخواهیم داد حالا دوستان نارفیق سابق تا می توانیند امضا جمع کنید. امضا ی تمامی اعضای پارلمان اروپا و آمریکا به اندازه یک امضای اعضای جداشده، مشروعیت مردمی ندارد…

مصاحبه با بتول سلطانی – قسمت هفدهم 17 اردیبهشت 1388

مصاحبه با بتول سلطانی – قسمت هفدهم

رجوی دستور داده بود فیلمبرداری از نشست های شورای رهبری فقط باید توسط زنها انجام بشود و غیر از این را نمی پذیرفت. اتفاقا در مقطعی یک التیماتوم و زمان بندی مشخص داد و گفت طبق این زمان بندی کار با دوربین فیلمبرداری را زنها باید یاد بگیرند و از این به بعد انجام بدهند. به نوعی می توان گفت، رجوی یک ضدیت هیستریک با مردها داشت و دارد.

شیوه‌های مختلف حفظ نیرو در قرارگاه اشرف 15 اردیبهشت 1388

شیوه‌های مختلف حفظ نیرو در قرارگاه اشرف

وقتی به کنار آخرین تانک که فرمانده آن فرشته شجاع و خدمه آن نیز به جز فشنگ‌گذار که مرد بود، همگی زن بودند، رسیدیم، در فاصله‌ای که محل مین‌گذاری مشخص شود، فرمانده تانک مرا صدا زد، وقتی کنار او رفتم او برایم تعریف کرد که چگونه آنها با دوشکا و توپ و تانک به وسط اکراد شلیک کردند. بعد مرا برد به یکی از مواضع که بگوید نفرات آنجا بودند، وقتی بالا رسیدیم یک جوان کرد که لباس کهنه و یک جفت کفش پلاستیکی به تن داشت بدون سلاح آنجا روی زمین افتاده بود، بعد فرشته شجاع گفت ما او را زدیم، خیلی زیاد بودند.

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت شانزدهم 15 اردیبهشت 1388

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت شانزدهم

موضوع ازدواج مسعود با فیروزه چیز خاصی نداشت که بخواهند به آن بپردازند. کما اینکه در نقطه مقابل این ازدواج، ازدواج مسعود با مریم قجر عضدانلو را مدام در بوق میکردند و بحث ها و پیامدهای آن که مثلا این ازدواج ذوب در رهبری است را مدام مطرح مینمودند. بعد کنار گذاشتن شوهر و زن در ادامه همان بحث ذوب در رهبری عنوان شد و بحث را از این زاویه حلاجی و مطرح کردند.

مصاحبه خانم بتول سلطانی – قسمت پانزدهم 13 اردیبهشت 1388

مصاحبه خانم بتول سلطانی – قسمت پانزدهم

بنابراین در آن شرایط، شخصیت فردی رجوی برای من چندان جاذبه ای نداشت و من از خیلی چیزها درباره او بی خبر بودم، بنابراین نمی تواند به عنوان یک فاکتور در جذب شدن من به سازمان تاثیر و کمکی کرده باشد. انگیزه من بیشتر شرایط جامعه و نظامی بود که با آن روبرو بودم. در آن شرایط احساس میکردم همه راه ها و زمینه های رشد خودم مسدود و محدود شده اند…

اظهارات عضو سابق مجاهدین درباره فرقه رجوی 12 اردیبهشت 1388

اظهارات عضو سابق مجاهدین درباره فرقه رجوی

من می‌توانم به اسم بگویم نفراتی را که الان به دلایل مختلف نمی‌خواهند آنجا بمانند منتهی ماندند،به این دلیل که می‌گویند اگر از سازمان جدا شوند، کجا بروند. خیلی‌ها هم هستند که قدرت تصمیم‌گیری ندارند مثلاً خود من تا سال 80 در نشست‌های طعمه گفتم به قصد خارج شدن از سازمان به بخش خروجی اردوگاه اشرف می‌روم، اما دوباره برگشتم تا آن موقع من اصلاً قدرت تصمیم‌گیری نداشتم

مصاحبه با خانم سلطانی – قسمت چهاردهم 09 اردیبهشت 1388

مصاحبه با خانم سلطانی – قسمت چهاردهم

… وظایفی که برای شورای رهبری تعیین شده، اصلی ترین وظیفه اش که خودشان مطرح کرده اند، گفته بودند بایستی مثل سگ برای صاحبت که رهبری باشد پارس کنی. یعنی مثلا هر جا که می روی همینطوری که نمی توانستند بگویند یک گردان صدنفره را باید اداره کنی چون اگر همچین دستوری می داد اول باید صدنفرش را جور می کردند و سازمان واقعا از کجا می توانست این افراد را تهیه کند. اصلا این تعداد آدم در سازمان موجود نبود…

مصاحبه با اقای داود حیدری عضو سابق مجاهدین 08 اردیبهشت 1388

مصاحبه با اقای داود حیدری عضو سابق مجاهدین

از وقتیکه در زندان فکری و ذهنی سازمان قرار گرفتیم دیگر از همه جا و همه کس بی خبر بودیم و در زمانهای مختلف از خدا می خواستیم که یک همشهری و یا هم وطنی که از اوضاع احوالات جدید ایران خبری داشته باشد نزد ما بیاید به هرحال به خواست خداوند متعال در سال 82 بود که دیوارهای دروغ و ریا کاری سازمان در هم فرو ریخت و دستشان برای ما رو شد و خانواده ها از طریق انجمن نجات به دیدن ما امدند.

blank
blank
blank