بازجویی نرم مادرانه خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم
ماجرای فرار عابدین جانباز را به خاطر داری؟ پیام غلامعلی میرزایی به دوستش نجف کمالی
می دانم نامه ات دیکته شده از سمت سران مجاهدین بوده سخنی با حیدر پیرزادی ساکن در کمپ آلبانی
طعمه – قسمت دوم
چه بازی دردناکی با سرنوشت ما کرده اند و چطور ما را به خاک نیستی کشانده اند آیا آنهایی که ما را به بند اسارت خودمان کشیده بودند خودشان هم فاکت هایی به ما ارائه می دادند تا ما هم تعدادی از جنایت این جانیان آزادی را می دیدیم تا ما هم می دیدم و برای لحظه ای به خود می آمدیم که وای بر ما، ما چه کرده ایم با خودمان، با خانواده هایمان و با زندگی وجوانی مان. آیا اگر آنها هم به ما فاکت ارائه می دادند ما به این نقطه می رسیدیم یا نه؟
دیدار نجات یافتگان فرقه در سفارت عراق در پاریس
جهت حمایت قانونی برای ازادی نفرات در بند و اسیر در فرقه رجوی مستقر در پادگان اشرف، اقدامات قانونی و بشر دوستانه بعمل اورید که خوشبختانه امروز از طریق رسانه های خبری مطلع شدیم که هیئتی از دولت محترم عراق به ریاست آقای موفق الربیعی به پادگان اشرف در عراق مراجعه نموده ورسمأ خواهان بسته شدن اسارتگاه اشرف شدند
طعمه – قسمت اول
شیر کوهها، حماسه سازکردستان و کسی که از جان برای این افراد مایه گذاشته بود چگونه وفقط به خاطر بیان یک تناقض دررابطه با صحت ودرستی عملیات فروغ خائن و بریده و مزدور اطلاعات رژیم تلقی می گردد و به جای انداختن مدال افتخار به دورگردن، باران تف نثار سر و صورتش می شود آیا این امر معنی آزادی ودموکراسی است که سالها به ما نوید داده می شد و به خاطر آن از تمامی سرمایه، جوانی، از خاندان و عزیزان و پاک ترین عواطف خود گذشتیم
گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت ششم
بعد از زندان و شکنجه روانی و جسمی اغلب افراد آزاد شده دچار افسردگی شده بودند ترس شدیدی در وجود ما لانه کرده بود دیگر همان افراد سابق نبودیم با روحیه نترس و شجاع و آرمان هایی که حاضر بودیم برای آن بمیریم و به راحتی از جان خود مایه بگذاریم. افراد ترسویی شده بودیم که با کوچک ترین اشاره و نهیب فرماندهانمان ترس بر ما مستولی می شد و سعی داشتیم هر طور شده آنان را از خودمان راضی کنیم و مورد رضایت آنان باشیم. در نشست ها هیچگاه تصور اعتراض و یا انتقاد از ذهنمان عبور نمی کرد. باورمان نمی شد که رهبران سازمان مجاهدین خلق این همه قساوت داشته باشند.
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت چهاردهم
مسئولین سازمان نیز که فضای داخل قرارگاه را داشتند نیز چنین فکر می کردند که دیگر با دستگیری مریم تشکیلات سازمان نیز فرو می پاشد به همین دلیل به فریب و حیله دیگری دست زدند و دستور دادند که همه نفرات بایستی کتبا درخواست خود سوزی فردی را بدهند که البته برای همه نفرات عضو به بالا امری اجباری از طرف رهبری فرقه بود ولی برای بقیه نفرات امری اختیاری بود…اگر چنانچه فردی علنا حاضر نبود که درخواست کتبی بنویسد به مسئولین تذکر داده می شد که مواظبش باشند و حتی افراد قدیمی سازمان با آنها برخورد می کردند.
مصاحبه با آقای علی جهانی فرد
هم نشست” عملیات جاری” و هم نشست” غسل هفتگی” هر دو دارای یک محتوی بودند. اما تفاوت آنها این بود که در نشست های” عملیات جاری” فرد موظف بود که تناقضات و کم کاری های خودش را در طول روز بنویسد که شب در نشست بخواند، این مسئله شامل همه موارد می شد به جز تناقضات مربوط به مسائل جنسی. اما طرح تناقضات مسائل جنسی در نشست های” غسل هفتگی” در روز جمعه هر هفته صورت می گرفت…
رجوی: عملیات جاری، جهاد اکبر است
بحثی هم هست در مناسبات درونی سازمان به نام عملیات جاری. این عملیات اولین بار در سال 1374 در سازمان شروع و رواج پیدا کرد. این عملیات ابتدا به صورت گفتاری بود یعنی افراد می آمدند حرف می زدند و اما بعد به صورت نوشتاری شد. یعنی فاکت به فاکت مسائلی که فرد می خواست بگوید، می نوشت و بعد در جمع از روی نوشته می خواند. این عملیات جاری که آن موقع مسعود خیلی سرش شلوغ کرد و گفت: این جهاد نفس و جهاد اکبر است و به تدریج آن را به این مسائل ربط داد و بعد حتی گفت: این بالاتر از شهادت است به این معنی که فرد باید بیاید و گناهان و خطاهایی که مرتکب شده همه آنها را در حضور جمع مطرح کند و اعتراف کند که مرتکب این خطاها شده است.
تاملی بر دستگیری تروریستهای مجاهدین در فنلاند
بر اساس تجارب تک تک افراد جداشده از این فرقه هیچ کس یک شبه به درک عمیق برای جداشدن از این فرقه نائل نشده است بلکه همه جداشدگان در یک پروسه طولانی و با برخوردن از هزاران حقایق و جنگیدن با خود به ایمان صددرصدی رسیدند تا النهایه تصمیم بر جدایی از فرقه را بطور قاطعانه در دستور کار خودشان قرار دهند و با مهیا شدن”فرصت” به آن جامه عمل بپوشانند.
پیامد حمایتهای غرب از تروریست های مجاهدین
بتول سلطانی با اشاره به بازداشت محمدعلی جابرزاده انصاری و هادی روشن روان 2 تن از اعضای ارشد سازمان مجاهدین از سوی انترپل در هلسینکی فنلاند گفت: این دو تن از افراد قدیمی و کهنهکار سازمان و از پیشقراولان ماموریتهای خارج از عراق مجاهدین هستند تا جایی که من از آنها شناخت دارم و با محمدعلی جابرزاده معروف به قاسم کار کردهام و او نیروی تحت امر من بوده است میدانم که او و همراهش از نیروهای بسیار وفادار به سازمان و فوقالعاده قابل اطمینان و به شدت مورد اعتماد شخص مسعود رجوی هستند.
تقدیم نامه حضوری به سفارت فنلاند در پاریس
امروز ما مطلع شدیم که دو تن ازگردانندگان این فرقه آقایان هادی روشن روانی و محمدعلی جابر زاده انصاری توسط اینتر پل در فنلاند دستگیر وبازداشت شدند. ما قربانیان این فرقه می خواهیم شما ومسئولین فنلاندی را به این موضوع مهم به اشراف برسانیم که این دوتن نقش بسیار مهمی نه تنها در سرکوب ناراضیان درون فرقه بلکه در سرکوب مردم عراق در دوران صدام حسین داشته اند. این دو تن جزء آن دسته از جانیانی هستند که هم اکنون در پادگان اشرف ودر مقر اصلی فرماندهی این فرقه در پاریس به فعالیتهای فرقه گرایانه خود مشغولند.
مصاحبه با آقای محمد حامد صراف پور
رجوی رسما در چندین نشست اعلام کرد که هر کس بخواهد جدا شود تحویل افراد امنیتی صدام حسین شده و به زندان ابوغریب برده خواهد شد. رجوی مشخصا گفت که در درون تشکیلات میخواهد مشت آهنین باشد. تصور من از سازمان قبل از رفتن به عراق کاملا متفاوت بود. ماندن در سازمان نه از روی اختیار بلکه از روی اجبار و ترس از ابوغریب بود. عطر زدن، رادیو داشتن، ارتباط با خانواده و دوستان، دوست و رفیق داشتن، و کلا دوست داشتن هر کس و هر چیزی ممنوع بود. به بیماری های افراد توجهی نمیشد و فورا مارک تمارض زده میشد.
تبریک انجمن نجات به آقای جمیل بصام
فرقه مجاهدین با تهاجم به حقوق انسانها در تلاش است تا هویت انسانی را فدای هویت تشکیلاتی نماید تا انسانها را تبدیل به ربات نماید تا بدینوسیله مسیر بهره کشی از آنها را فراهم نماید.هرکس و به هردلیلی از مجاهدین فاصله می گیرد، بی درنگ به هویت، اصالت، فرهنگ، آئین و سنت خویش رجعت می نماید تا گمشده خود را بیابد، خانواده اولین پناهگاه و تشکیل زندگی به مثابه زدودن مناسبات فرقه ای می باشد.

