یکشنبه, ۱۶ آذر , ۱۴۰۴
  • ما نه مأموریم و نه عامل دولت ها! 15 آذر 1404

    هدف اصلی حمله به انجمن نجات و جدا شده ها
    ما نه مأموریم و نه عامل دولت ها!

    به‌عنوان کسی که سال‌ها در درون تشکیلات مجاهدین زندگی کرده‌ام و امروز آزادانه در کنار انجمن نجات آلبانی فعالیت می‌کنم، لازم می‌دانم به سلسله‌ مطالبی که سایت‌های وابسته به فرقه طی روزهای اخیر علیه انجمن منتشر کرده‌اند پاسخ بدهم. آنچه منتشر می‌کنند نه افشاگری است، نه تحلیل امنیتی، این مطالب فقط نشان‌دهنده هراس و سردرگمی […]

پیام غلامعلی میرزایی به دوستش نجف کمالی 10 آذر 1404

ماجرای فرار عابدین جانباز را به خاطر داری؟ پیام غلامعلی میرزایی به دوستش نجف کمالی

سخنی با حیدر پیرزادی ساکن در کمپ آلبانی 09 آذر 1404

می دانم نامه ات دیکته شده از سمت سران مجاهدین بوده سخنی با حیدر پیرزادی ساکن در کمپ آلبانی

مصاحبه با آقای محمد رزاقی 03 اردیبهشت 1388

مصاحبه با آقای محمد رزاقی

اخبار در قرارگاه اشرف صرفا از کانال سازمان می آید. حتی ماهواره خود سازمان را هم نمیگذارند نگاه کنیم و دستچینی از آن به صورت نوار موقع ناهار و شام گذاشته میشود. هیچگونه ارتباطی با دنیای بیرون به هیچ وجه وجود ندارد. در قرارگاه همه احساس میکنند که راهی به بیرون و امیدی به آینده وجود ندارد. حتی تصور نفس کشیدن در خارج از قرارگاه و در دنیای آزاد محال به نظر میرسد. سعی میکردم که آرزویی نداشته باشم چون مطمئن بودم که هرگز به آن نخواهم رسید.

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت دوازدهم 03 اردیبهشت 1388

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت دوازدهم

در ادامه خود آقای رجوی رابطه هایی صورت داده بود که بعد از اولین ملاقاتی که با عراقی ها داشت از آن به عنوان یک پیروزی و موفقیت تعبیر کرد و حرف اش این بود که چگونه توانسته یخ روابط خودش با نمایندگان عراقی را بشکند. و اینکه ایشان توانسته آنها را به اینکه ایشان چقدر عاشق و شیفته سید الرئیس است متقاعد کند، تا بتواند از این طریق با صدام ملاقات داشته باشد و…

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت هفتم 02 اردیبهشت 1388

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت هفتم

یکی دو ساعت راه پیمایی کردیم و با آخرین سرعت به مقصدی نامعلوم و سرنوشتی نا مشخص می رفتیم. به تقاطعی رسیدیم، خودروهای زیادی از واحد های خودمان کنار جاده ایستاده بودند. کناریکی توقف کرده، از یکی از نفرات پرسیدم: مشکل چیه؟ گفت: کردها مسیر را بسته اند. و واحد های جلو درگیر شده اند و چند نفر کشته و زخمی دادیم. این نفرات اکثراً از یگان های پشتیبانی بودند که علم و دانش نظامی نداشتند و سن و سالشان به جنگ نمی خورد…

نامه خانم بتول سلطانی به نمایندگان پارلمان اروپا 01 اردیبهشت 1388

نامه خانم بتول سلطانی به نمایندگان پارلمان اروپا

من دو دهه از عمر خود را با این سازمان گذرانده ام و خوب میدانم که افراد مستقر در پادگان اشرف که مانند یک زندان اداره میشود چه وضعیتی دارند. من در اواخر سال 2006 توانستم از اشرف با به خطر انداختن جانم فرار کنم و خود را به مقر نیروهای آمریکایی در نزدیکی آنجا برسانم و به مدت یکسال به آنها پناهنده شوم. عاقبت من توانستم در بغداد مستقر گردم. حال من تلاش میکنم تا به جداشدگان سازمان مجاهدین خلق در عراق کمک کنم.

کنفرانس مطبوعاتی اعضاء جدا شده از مجاهدین در بغداد 29 فروردین 1388

کنفرانس مطبوعاتی اعضاء جدا شده از مجاهدین در بغداد

چهار تن از اعضای گروه مجاهدین که یکی از آنان در رده معاون بخش است، روز چهارشنبه 26/1/88 از پیوستن به این گروه اظهار ندامت و اعلام جدایی کردند. این چهار نفر که اخیرا با کمک دولت عراق از اردوگاه اشرف مقر مرکزی گروه مجاهدین در عراق، خارج شده و امروز در ساختمان مشاور امنیت ملی عراق خاطرات و اعترافات خود را از بدرفتاری های سازمان یافته گروه مجاهدین به اطلاع رسانه های داخلی و خارجی عراق رساندند، افشاگری های تکان دهنده ای از اوضاع داخل اردوگاه ارائه کردند.

جعفر ابراهیمی: ۸۰ درصد از مجاهدین خواهان جدایی هستند 27 فروردین 1388

جعفر ابراهیمی: ۸۰ درصد از مجاهدین خواهان جدایی هستند

جعفر ابراهیمی، 38 ساله اهل مهاباد که مدت 9 سال با گروه مجاهدین فعالیت داشته و قریب دو هفته قبل از گروه جداشده و اکنون در بغداد در انتظار دریافت گذرنامه ایرانی برای رفتن به یک کشور اروپایی است، در گفت وگو با ایرنا افزود: بسیاری از اعضای گروه مایل به جدایی از آن هستند، اما از ترس سران گروه تمایل خود را علنی نمی کنند.

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت یازدهم 23 فروردین 1388

مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت یازدهم

رجوی وقتی از زندان آزاد شد، چند سخنرانی در امجدیه و جاهای دیگر ایراد کرد. شاخصی که می توان به استناد آن ادعا کرد رجوی فاقد صلاحیت رهبری سازمان و در ادامه آنگونه که خودش ادعا کرده نماینده یک خلق در زنجیر باشد، همین بود که به محض آزادی، تمایل مفرطی به اینکه خودش را رهبر کل جنبش و انقلاب معرفی کند نشان داد و سعی داشت تا دیگران این سمت خود انتصابی او را به رسمیت بشناسند.

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت ششم 20 فروردین 1388

خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت ششم

وقتی فیلم (خاک سپاری کاک صالح) پخش شد تازه فهمیدم سازمان دوباره چه کلاهی برسرمان گذاشته است ؛ تمام ستاد فرماندهی و مسئولین رده بالای سازمان اعم از زن و مرد در فرانسه حضور دارند و ما در این بیابان زیر آتش و استتار. ندیده معلوم بود که خود مریم هم باید آنجا باشد. انگار یک سطل آب یخ روی سرمان خالی کرده بودند.

خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت بیستم 17 فروردین 1388

خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت بیستم

یکی از روزها فهیمه اروانی به خروجی آمد و به من گفت:” ربطی به کار نیرویی ندارم و کار اصلی من در ستاد تبلیغات است ولی آرزو می خواهم کمکت کنم”. گفتم: فهمیه تصمیم خودم را گرفتم اگر می خواهی واقعا کمکم کنی زمینه خروج مرا از قرارگاه اشرف فراهم کن”. فهمیه همان روز از ساعت 9 صبح تا 4 بعد از ظهر حرف زد و تلاش می کرد مرا مثل دفعه قبل منصرفم کند.

گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت هشتم 16 فروردین 1388

گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت هشتم

مسعود و مریم بیشتر از همه به نقض حقوق انسانها در مناسبات سازمان واقف و آگاه بودند چون خودشان طراحان اصلی و زیرک این قضیه یعنی نقض حقوق افراد مستقر در اشرف بودند که به وسیله سایر فرماندهان و مسئولین قرارگاه اشرف اجرا می شد. در قرارگاه اشرف و سایر قرارگاههای سازمان در خاک عراق کسی جرئت نداشت بدون اجازه مسعود حتی آب هم بخورد.

پادگان های مریم و اشرف – قسمت چهارم 16 فروردین 1388

پادگان های مریم و اشرف – قسمت چهارم

سالهایی که من در پاریس بودم متوجه شدم با توجه به اینکه افراد عموما از لایه های بالای تشکیلات و عضو شورای رهبری بودند و از فیلترهای زیادی برای آمدن گذشته بودند، با این حال همه دارای پاسپورت های جعلی بودند و هویت واقعی نداشتند. با این وجود پاسپورت ها همه جمع می شد تا به این ترتیب راه و امکان خروج به هر شکل ممکن بسته شود.

پادگان های مریم و اشرف – قسمت سوم 15 فروردین 1388

پادگان های مریم و اشرف – قسمت سوم

اصلا کسی حریم و چیزی به عنوان حوزه فردی ندارد. از همان بدو ورود هم به او می گویند و هم در عمل تحت عنوان تضاد بین فرد و جمع به او آموزش می دهند که تمام خواستهای فردی باید به نفع جمع کنار گذاشته شوند. به همین دلیل از همان بدو ورود هر کس باید وسایل شخصی خود از قبیل طلا- خانه – ماشین و… را به سازمان بدهد و هیچ حریمی به عنوان مالکیت فردی ندارد.

blank
blank
blank