بازجویی نرم مادرانه خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم
ماجرای فرار عابدین جانباز را به خاطر داری؟ پیام غلامعلی میرزایی به دوستش نجف کمالی
می دانم نامه ات دیکته شده از سمت سران مجاهدین بوده سخنی با حیدر پیرزادی ساکن در کمپ آلبانی
خاطرات کامبیز باقر زاده – قسمت دوم
روزی مرا صدا کردند و گفتند باید در یک نشست شرکت کنی رفتم دیدم چه قیامتی است حدوداً 200 نفر سر یک نفر به نام محمدآقا سلطانی ریخته اند و هر کسی با صدای بلند سر او داد می زند و به او فحش می دادند و به این کار می گفتند گرفتن حق رهبری!
گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت دوم
تشکیلات رجوی به دربار پادشاهان قدیم می ماند که رهبری آن حتی فکر می کرد خورشید و ماه باید به فرمان پادشاه طلوع و غروب کنند آری رجوی در پوش اسلام یعنی خواستگاه توحیدی تمامی مردم ایران (مسلمانان) از نام امام حسین و انبیاء سوء استفاده کرد.
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت دهم
مسئوولین اردوگاه طبق هماهنگی های قبلی تشویق هایی را جهت انگیزه دادن به نفرات در نظر میگرفتند. سپس مسئولین فرقه به همراه یک اکیپ جهت کار تبلیغی و جذب نفرات در میان آنان حاضر شده و سخنرانی می کردند و در همان جا لیست اسامی بیچاره های مانده از فشارهای اردوگاه را تهیه و به ظاهر به آنها مهلت تصمیم گیری صوری چند روزه می دادند و بعد از چند روز آنان را به اردوگاه اشرف می بردند.
شناخت نسبت به مناسبات مجاهدین
پس پله اول برای عملیاتی شدن را با فعال بودن در عملیات جاری طی می کنید. مرحله بعد باید فعال و مدافع مناسبات باشید. در این مرحله باید هرگونه حرکت، حرف و محبت و نگاه را گزارش کنید و مهم نیست که خودتان چه می کنید چون نفر بعد کارهای شما را گزارش می کند.
قرارگاه اشرف، خانه ی عنکبوت
سیامک حاتمی پس از پانزده سال توانست با عزمی راسخ از دنیای تاریک و سیاه مجاهدین در قرارگاه اشرف رهایی یابد. او سه سال است که در دنیای آزاد زندگی می کند. سیامک در گفتگویی که با وی داشتم به شکلی صریح و جسورانه به طرح دیدگاههای انتقادی و گزنده خویش از وضعیت و شرایط حاکم بر قرارگاه اشرف و مناسبات درونی مجاهدین می پردازد.
خاطرات دوران اسارت در کمپ امریکایی ها – قسمت دوازدهم
شب هنگام سرهنگ Woodside نفراتی را که خانواده درجه یک یا پاسپورت خارجی داشتند را صدا کرد وی اظهار خشوندی کرد که کار این نفرات روبراه می شود. مترجم وی زنی ایرانی است به نام عسل که مثل خواهران شورای رهبری تمایل زیادی به اعمال هژمونی دارد و گفته که بحث سیاسی در کمپ ممنوع است.
پای صحبت مجید روحی و شکنجه در پادگان اشرف
در بازجویی ها مدام میگفتند که زندگی نامه ات را بنویس و من در عوض وصیت نامه مینوشتم که عصبانی میشدند و کتک میزدند. بالاخره گفتم می مانم و به پذیرش برده شدم و وارد آموزش های نظامی و بحث های انقلاب ایدئولوژیک و طلاق شدم. بعد گفتند که حالا که انقلاب کرده ای زندگی نامه ات را بنویس و من از ترس زندان و کتک و بازجویی هر کاری میگفتند انجام میدادم.
خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت پانزدهم
در ابتدای نشست اغلب افراد تمایل داشتند به زهره اخیانی و فائزه محبت کار رای دهند ولی بعدا مسئولین رده بالا پشت میکروفن رفته و سعی کردند بر تصمیم افراد حاضر در نشست تاثیر بگذارند آنان پس از اینکه توضیحاتی به نفع صدیقه دادند به یکباره اغلب افراد در تصمیم خود تجدید نظر کردند و صدیقه را مورد تعریف و تمجید قرار دادند.
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت نهم
چند روز قبل از شروع عملیات انبوهی از سلاحهای عراقی به قرارگاه اشرف سرازیر شد از جمله توپ 122 میلی متری و گلوله های آن و تانکهای کاسکاول (برزیلی) و گلوله های آن که به همراه آن افسران عراقی به قرارگاه آمده و ضرب الاجلی به نفرات آموزش می دادند.
مجاهدین و بی هویت کردن اعضاء
اگر مسعود و مریم رجوی در رسیدن به آرزوهایشان به مصداق شتر در خواب بیند پنبه دانه هستند ولی در خرد کردن، بی هویت کردن و بی امید و بی آینده کردن اون بچه هایی که در تلویزیون مصاحبه می کنند موفق هستند.
بیداد رجوی رو به پایان است
با کمال مسرت و خوشبختی لازم است به اطلاع هموطنان عزیز بویژه خانواده های اسرای فرقه بیدادگر رجوی برسانم که در طی روزها و ماههای گذشته دهها تن از اسرای فرقه رجوی که با شهامت و جسارت کامل و تحسین برانگیز خود را از چنگالهای این دیو پلید و بیدادگر(مسعود رجوی و جنایتکاران مزدبگیرش) رها کرده اند پا به دنیای آزاد گذاشته و پس از سالها اسارت،زندان،خفقان و بیدادگری طعم شیرین آزادی را چشیدند.
شاهدان زنده
امید پارس عضو سابق مجاهدین به تازگی موفق به خروج از عراق شده است وی ضمن انتشار روزشمار دوران اسارت خود در کمپ تیپف همچنین بخشی از مشاهدات و تجربیات دردآور خود، از درون روابط فرقه ای مجاهدین در قرارگاه اشرف را نیز جهت اطلاع ایرانیان آزاده منتشر می نماید.

