مابقی زندگی ات را آزاد زندگی کن برای برادرم رضا بلالی در کمپ آلبانی
تمام عیار حمایتت میکنم پیام علی اصلانی به برادر اسیرش سیفعلی اصلانی
پیام زهرا قلیزاده برای برادرش علی قلیزاده در کمپ مجاهدین علی جان خانواده همیشه عاشق تو هستند
دیدار برادر محمدرضا خزایی با اعضای انجمن نجات مازندران
علیرضا خزایی برادر محمد رضا خزایی که اکنون در اشرف سه حضور دارد برای پیگیری اخبار و وضعیت برادرش در دفتر انجمن نجات حضور یافت و با توضیحات مسئولین انجمن نجات استان در جریان اخبار و وقایع اخیر و وضعیت تشکیلاتی سازمان قرار گرفت. آقای خزایی عنوان داشت من هر موقع مادر پیرم را می […]
دیدار اعضای انجمن نجات اصفهان با مادر مریم و عباسعلی صادق نژاد
اعضای انجمن نجات اصفهان برای دیدار با خانم رفعتی مادر مریم و عباسعلی صادق نژاد از اعضای گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق به خوانسار رفتند. مریم و عباسعلی صادق نژاد، دو فرزند این مادر دردمند بیش از چهار دهه است که در تشکیلات سازمان مجاهدین خلق اسیر هستند. خانم رفعتی از مادران تلاشگر انجمن نجات […]
نامه ای از سر دلتنگی برای برادرم علی قلیزاده در کمپ مانز
برادر عزیزم علی جان سلام. امیدوارم حالت خوب باشد وتنت سلامت نمیدانم که این نامه هایی که برایت مینویسم به دستت میرسد یانه؟ ولی دلم میگوید بنویس شاید یه فرصت دسترسی برای خواندنش را به تو بدهند تا بخوانی و از احوالات خانواده ات، مخصوصا پدر مطلع بشی. علی جانم قلب پدربیتاب است از دوری […]
پیام خانواده بارانی برای علی اصغر بارانی در کمپ مجاهدین در آلبانی
علی اصغر بارانی از اعضای گرفتار در سازمان مجاهدین خلق است که سالهاست ارتباط او با دنیای بیرون و با خانواده اش قطع است. علی اصغر تیرماه 1375 به تشکیلات سازمان پیوست و در اسارتی غرق شد که همچنان ادامه دارد. از آن تاریخ به بعد ارتباط علی اصغر با خانواده اش قطع شد. عمو […]
نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ مانز مجاهدین
طیبه سلام نمی دانم از کجا شروع کنم! خواهری دارم که چندین سال است ما را رها کرده و رفته و تماسی با من و خانواده اش نمی گیرد. مگر می شود برادر خواهرش را فراموش کند و بالعکس! طیبه جان می دانم در کمپ بسته ای زندگی می کنی. کمپی که دور تا دور […]
نامه محمد رضا فروغی به برادرش مصطفی فروغی در کمپ آلبانی
مصطفی جان سلام حالت چطوره؟ در چه حالی؟ از راه دور رویت را می بوسم. در نامه های قبلی به شما گفتم حرفها با شما دارم. برای من سئوال شده در کمپ دور افتاده مجاهدین چکار می کنی؟ می دانی اگر به تحصیلت در خارج ادامه می دادی الان کجا قرار گرفته بودی. ترک تحصیل […]
پیام تصویری مادر یاری کوچکی برای فرزندش در کمپ مانز مجاهدین
خانم گل آفتاب محمدی مادر یاری کوچکی از استان ایلام شهرستان آبدانان، چند کلامی با فرزند دلبندش که در سال 1367 در شهرستان مهران توسط عوامل مجاهدین خلق اسیر شد و تا کنون هیچ خبری از او ندارند، صحبت می کند به این امید که به طریقی به دست او برسد. خانم گل آفتاب خطاب […]
نامه مادر مصطفی قائدی به فرزندش در کمپ آلبانی
مصطفی جان سلام پسرم امیدوارم امسال آخرین سالی باشد که در غربت بسر می بری. قرار بود بعد از اتمام تحصیلت در دانشگاه در کنار من باشی اما افسوس که فریبت دادند و چندین سال از من دور شدی. همیشه با خودم می گویم خدایا چه آرزوهایی برای فرزندم داشتم! آدمهای از خدا بی خبر […]
نامه محمد قاسمی به دخترش شکوه قاسمی در کمپ آلبانی
دخترم شکوه سلام شکوه جان خوبی بابا؟! احساس می کنم همین دیروز بود گفتی می روم ترکیه برای ادامه تحصیل و زود بر می گردم. شکوه جان. می دانی چند سال از آن روزها می گذرد؟ الان چندین سال است از پدر و مادرت دور شده ای با گذشت زمان و در نبود تو درد […]
پیام پدر و مادر اکبر چراغی برای فرزندشان در کمپ مانز مجاهدین خلق
اکبر چراغی از جمله افراد گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق است که سالهاست ارتباطی با خانواده و با دنیای بیرون ندارد. خانواده چراغی در تمام این سالها پیگیر کسب خبر از وضعیت او بوده اند و تلاش کرده اند تا راهی برای ملاقات با او پیدا کنند. آنها در این راستا با انجمن نجات مرتبط […]
پیام مادر اصغر فتحی به فرزندش در کمپ مانز مجاهدین
حمید محمد آتابای عضو نجات یافته از سازمان مجاهدین خلق و عضو کنونی انجمن نجات آلبانی با مادر اصغر فتحی، عضو گرفتار در کمپ آلبانی رجوی به گفتگو نشست. ایشان در این گفتگو، چند کلامی با فرزندش صحبت می کند به این امید که پیامش به دست اصغر برسد و به خود بیاید و با […]
روایت زندگی رنج آلود مادر غلامعلی ساجدی فر و دیگر مادران اسرای رجوی
لازم به ذکر است که غلامعلی ساجدی فر از جمله اعضای گرفتار در کمپ مانز است. او در اوایل جنگ تحمیلی اسیر و در سال 68 فریب وعده های تو خالی فرقه مجاهدین خلق را خورد و با رفتن به کمپ اشرف جذب این فرقه شد و از آن زمان تاکنون هرگز به او اجازه […]

