دخترم می ترسید با من صحبت کند دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
این تنها یک تصویر نیست عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
در حاشیه جلسه اخیر انجمن نجات گیلان پیام تصویری جلیل اکبری به برادر اسیرش ولیرضا اکبری
گردهمائی بزرگ خانواده های متحصن در برابر دروازه پادگان اشرف
روز شنبه 11 دسامبر 2010 (20 آذر 1389) هزاران تن از خانواده های اعضای گرفتار در فرقه رجوی در داخل پادگان اشرف، سران عشایر و مقامات و شخصیت های عراق، خبرنگاران عراقی و بین المللی و نمایندگان احزاب و گروه های عراقی که از نقاط مختلف کشور عراق گرد آمده بودند در برابر درب جنوبی پادگان اشرف تجمع نموده و نسبت به نقض اولیه ترین حقوق انسانی توسط فرقه اعتراض کردند.
اعتصاب ۱۵۰ خانواده ایرانی در برابر پادگان اشرف
150 خانواده ایرانی در مقابل پادگان اشرف تحصن کرده و خواهان متقاعد کردن فرزندانشان در اردوگاه اشرف جهت بازگشت به کشور هستند. این خانواده ها تاکید کردند تنها در صورتی به ایران بازخواهند گشت که فرزندانشان را همراه خود به کشور بازگردانند. این در حالی است که تعدادی دیگر از خانواده های ایرانی از 7 ماه پیش در برابر پادگان اشرف به سر می برند و اعلام کرده اند تا زمانی که فرزندانشان به همراهشان نیایند به ایران باز نخواهند گشت.
تظاهراتی علیه حضور سازمان مجاهدین خلق
تنها در مسافتی اندک از اردوگاه اشرف وابسته به سازمان ایرانی و معارض مجاهدین خلق در استان دیالی، خانواده های ایرانی به تحصن خود که از یک سال پیش آغاز شده ادامه می دهند. آنها خواهان آزادی فرزندانشان هستند که به اعتقاد آنها از چندین سال پیش به دستور رهبران این سازمان اسیر شده اند. شرایط بد آب و هوایی روز شنبه مانع از پیوستن اعضای سازمان جامعه مدنی از استانهای مختلف عراق به این خانواده ها نشد.
اطلاعیه برگزاری همایش کمیته حمایت از خانواده ها
به گفته پزشکان پارازیت های ارسالی فرقه برای مختل کردن ارتباطات خانواده ها بر سلسله اعصاب انسان اثر سوء می گذارد و خصوصا امواج قوی آنها برای افراد بیمار بسیار خطرناک است. هر چند اکثر خانواده ها مسن و بیمار هستند اما حاضر شده اند برای نجات فرزندانشان این اقدام ضد بشری را هم از جانب مسعود رجوی تحمل کنند.
تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت چهارم
باید سازمان را زیر فشار بگذارند تا ما خانواده ها امکان ملاقات با بستگانمان را داشته باشیم اگر نهادهای حقوق بشر بین المللی فقط شعار بدهند و از خانواده های حاضر در اشرف حمایت نکنند که این کار ارزش ندارد. به نظر من صلیب سرخ جهانی یا سازمان هایی که در رابطه با چنین مسائلی فعالیت دارند و با آن مرتبط هستند باید کاری کنند. وقتی که سازمان با آن همه بوق و کرنا همه خانواده ها را خائن خطاب می کند و یا پدر و مادرها را مزدور خطاب میکند باید سازمان های بین المللی به درب ورودی اشرف مراجعه کنند و از نزدیک ببینند که آیا این خانواده ها مزدور هستند؟
قصه تلخ خانواده ها و فرقه ویرانگر رجوی – قسمت دوم
مادران مقابل اشرف؛ اینها مثل اینکه گرما و سرما سرشان نمیشود، تابستان گرم و طولانی را پشت سر گذاشتند و حالا به استقبال زمستان سرد و خشک بیابانی عراق میروند، آیا واقعا رجوی می فهمد که آنها چه میخواهند و انگیزه شان چیست؟ نه! او تنها میفهمد که خودش چه میخواهد و حاضر است همه را قربانی خواسته های کودکانه خود کند. گو اینکه مادری میگفت:”شک دارم خودش هم بداند که چه میخواهد”.
نامه خانواده های استان لرستان به دبیر کل ملل متحد
احتراما ما جمعی از خانواده های استان لرستان (در غرب ایران) هستیم که مدت ده روز است با رنج و مشقت بسیار و با پذیرفتن خطرات احتمالی خود را به درب اردوگاه اشرف در عراق متعلق به سازمان مجاهدین خلق رسانده ایم تا با فرزندان خود که نزدیک به 30 سال در اسارت رجوی هستند ملاقات نماییم.ما انتظار داریم ترتیبی اتخاذ شود و اقدامی صورت گیرد تا پدران ومادران بتوانند با فرزندان اسیرشان در زندان اشرف آزادانه ملاقات نمایند و بعد از سالیان دراز از سلامت روحی و جسمی آنان مطمئن گردند.
خانواده های لرستانی بر آنند تا رهایی فرزندان خود لحظه ای از پای ننشینند
رجوی گوش کن! طنین صدای خانواده ها را، که با سیم خاردار فرزندانشان را از آنان جدا کرده ای، دیری نمیپاید که این فرزندان به آغوش خانواده هایشان باز خواهند گشت، روزها و هفته هاست که خانواده های لرستانی هر روز راسختر از روز قبل به مصاف با زندانبانان و فرمانروایان این قلعه مخوف میروند و بر آنند تا رهایی فرزندان خود لحظه ای از پای ننشینند.
تسلیت انجمن نجات به خانواده محترم مرتضوی
مطلع شدیم خواهر محترمه آقای میرحسین مرتضوی از اسرای در بند اردوگاه جدید عراق (کمپ اشرف) به رحمت ایزدی پیوسته است ضمن تسلیت به خانواده محترم ایشان که از اعضای فعال دفتر انجمن نجات هستند. برای آن مرحومه غفران واسعه الهی و برای بازماندگان صبر جمیل آرزومندیم.
گزارشی از سفر خانواده های گلستانی به درب اشرف
خانواده های استان گلستان که برای دومین بار پیاپی راهی جلوی درب قرارگاه اشرف می شدند مشتاق تر از قبل در پشت میکروفون حاضر می شدند و نسبت به فرزندان خود سخنانی را ایراد می کردند که دل تمامی کسانی را که در آن محوطه بودند به درد می آورد ولی سران از خدا بی خبر فرقه که فقط از طریق شستشوی مغزی که در هیچ جای دنیا سابقه ندارد فرزندان خانواده ها را از آنها دور نگه می داشتند و در برابر سخنانی که از ته دل پدران و مادران بر می آمد این ظالمان فرقه بودند که بلندگوهای خود را که حاوی فحاشی و سخنانی رکیک که شایسته خودشان می باشد را از بلندگوهای خود پخش می کردند.
سیم های خاردار و درب های آهنین اسارتگاه اشرف
براستی پاشنه ی آشیل دارودسته ی رجوی در تاکید خانواده ها بر خواسته های قانونی و مشروع و از طرق مسالمت آمیز است. نامه ی آقای محمد نژاد که حکایت تلخ و گزنده ای ست از رویارویی بیمارگونه سران مجاهدین با خانواده های چشم انتظار و خواهان ملاقات با عزیزانشان در اشرف، در واقع حاکی از ذهن بیمار سران مجاهدین و حماقت رهبر عقیدتی مجاهدین است.
قصه تلخ خانواده ها و فرقه ویرانگر رجوی – قسمت اول
مادران البته راهی جز دست دعا به درگاه خدا بلند کردن و نماز و نیایش به جا آوردن ندارند. آنان نجات فرزندانشان را صرفا از خدا طلب میکنند. نه دولت ایران، نه دولت عراق، نه نیروهای آمریکائی، نه سازمان های بین المللی، و نه هیچکس دیگر نمیتواند یا نمیخواد کاری انجام دهد. براستی چرا این موضوع اینقدر غامض شده است و سازمان مجاهدین خلق منافع چه کسانی را تأمین میکند و چه دست هائی از آن حمایت می نماید؟

