پیامی که ذات را لو میدهد نقدی بر بیانیه جدید گروه تروریستی مجاهدین خلق
گذران عمر در محیطی بسته زندگی یک عضو مجاهد خلق
گروگان گیری در آلبانی ساکنین کمپ اشرف ۳ و اسارتی بی پایان
رجوی قصد کسب موقعیت حکومت بر کدام مردم را دارد؟
فرقه مجاهدین با این همه خیانت ها، جنایت ها، ترورها، مزدوری ها، جاسوسی ها و صدها اقدام بی شرمانه و پست دیگری که انجام داد و بخصوص سهم مهمش در ایجاد ابهامات علیه برنامه صلح آمیز هسته ای و متعاقب آن تشدید تحریم های ظالمانه علیه دولت و ملت ایران، امروز چگونه ادعای دفاع از خلق را دارد؟ آیا مگر نه اینکه خلق، همین ملت مورد هجوم وحشیانه ی رجوی هستند؟
تغییرات سال ۲۰۱۶ هم دردی از رجوی را دوا نخواهد کرد!
استعمال این کلمه ی” تنها” قبل ازاینکه واقعیتی را روشن کند، آشکار میسازد که تشکیلات رجوی یک فرقه ی سیاسی منحط وبشدت انحصار طلب است! منافع مردم ایران درتضاد عمده ای با منافع باند رجوی قرار دارد واگر ازاین باند حمایت شود، بمعنی این است که به مردم ایران خیانت باید بشود! درمورد تروریزم وصدورش هم، همه چیز درمعرض دید است و تروریست ها از گروه های تکفیری بوده و ارتباط آنها با ایران مفهومی ندارد!
چرا فرقه تروریستی رجوی همواره در شکاف ها زندگی می کند؟
ولی از آنجایی که رجوی هیچ راه دیگری بجز زیستن در بین شکاف ها را برای ادامه حیات ننگین اش و بقای تشکیلات قرون وسطایی اش که اکنون در آستانه فروپاشی کامل قرار گرفته است ؛ را نمی شناسد ؛ اکنون رجوی بعد از تنشهایی که بین ایران و کشور عربستان سعودی پیش آمده است ؛ می خواهد بعنوان یک شکاف از آن استفاده کرده و به ادامه حیات خار و خفیف و خائنانه اش چند صباحی بیفزاید. لذا در این رابطه این روزها مریم عضدانلو رییس جمهور مادام العمر و برگزیده شوهر فراری اش با دم تکاندن برای دولت عربستان سعودی سعی می کند که یک شکافی برای ادامه بقای سازمان فرقه گرای خود دست و پا کند.
تبلوری از این” اعتماد خلق” به باند رجوی وجود ندارد!
بیاد داریم که بیشترین فرصت وامکان تبلیغ حاصله ازبهار آزادی، دراختیار این جریان گذاشته شد واینها تنها جریان اپوزیسیون بودند که ازدفتر ودستک زیادی بهره میبردند وآزادی شان درحدی بود که میلیشیای مسلح هم بوجود آورده ودرخیابان های تهران رژه میرفتند واز مقرستادهای خود که جملگی ساختمان های بزرگ دولتی بودند، با نیروهای مسلح خود حفاظت وپاسداری میکردند و درصورت تداوم این رویه، میرفتند که دولتی دردولت تشکیل دهند که مسلما مورد مخالفت حاکمان وقت قرار میگرفتند.
دشمنی آشکار سران فرقه رجوی با ملت غیور ایران
قطعا توافقات اخیر و برچیده شدن تحریمهای ظالمانه دول غربی بر علیه کشورمان، مشت محکمی بر دهان یاوه گویانی همچون فرقه رجوی و سران سازمان مجاهدین و حامیان آنها همانند رژیم آل سعود و صهیونیستها بود که با تمام وجودشان برای برهم زدن این جریانات بپا خواسته بودند که خداوند بزرگ و بلند مرتبه حامی مردم ایران بوده و با تکیه بر قدرت الهی این سربلندی برای تمام ملت کشورمان حادث شد و دشمنان این مرز و بوم همچون همیشه زیر پا له شدند.
نگاهی به انتخابات به اصطلاح آزاد از مدل رجوی در درون فرقه!!!
در درون فرقه یک نفر از طرف رجوی جنایت کار منصوب و معرفی می شد و برای اینکه فضای ذهنی افراد را در مورد آن فرد عوض کنند روزهای قبل با انجام نشست های مختلف سعی نمودند او را به دیگر اعضا معرفی کنند تا در روز موعود مشکلی بوجود نیاید و در این رابطه کاسه لیسان فرقه هم آماده هر کاری بودند.
جنون آل سعود همراه با سکوت آل رجوی
اولا برای گروهی که با ایدئولوژی فرقه ای افراد و اعضای مسئله دار رده بالا و پایین و ایدئولوژیک خود را سربه نیست می کند و از سرراه برمی دارد و دیدبان و جلودار بمباران های شیمیایی دشمن علیه خلق و ملت خود می شود آیا می توان از آن انتظارداشت اکنون شهادت شیخ نمر عربستانی را محکوم کند درحالیکه آل سعود آلترناتیو صدام و ولی نعمت سابق است قطعأ نه و این انتظار و توقعی غیر نرمال است و اما…
فعالیت های فرقه رجوی در اشرف بعد از سقوط صدام – قسمت دوم
برای جذب نیرو از خود عراقی ها استفاده می کردند. بعنوان مثال یک ابو عثمانی بود از شهر کرکوک عراق، ابتدا به او گفته بودند یک ماشین نوشابه بیاورد. ابو عثمان این کار را کرد. و پول خوبی به او دادند. و بعد به ابو عثمان گفته بودند اگر هر نفر عادی بیاوری داخل اشرف، 10000 دینار و اگر نفر سیاسی بیاوری پولی که می گیری بستگی به رتبه سیاسی آن شخص دارد، از 30000 دینار به بالا پول می دهیم و کم کم درخواست ها فرقه از او بیشتر و سخت تر می شد.وقتی که به ابو عثمان اعتماد می کردند فرقه رجوی اسم اشخاص خاصی را به او می دادند تا آنها را به اشرف بیاورد.
جنایت آل سعود در اعدام روحانی برجسته شیعه شیخ نمر باقر النمر را قویا محکوم میکنیم
در این میان نقش مجاهدین را بنگرید که اسلام و عدالت، حقوق بشر و آزادی ومبارزه را که تاکنون اگرچه اعتقاد نداشتنداما زیر علم شان سینه میزدند رها نموده و به تبلیغ علیه افرادی که ساختمان خالی سفارت آل سعود را محاصره نموده اند پرداخته است و تمام رسانه ها و سیمای رسوای خود را روی همین موضوع متمرکز نموده که یاللمسلمین بشتابید آجرهای ساختمان سفارت عربستان در تهران مورد تعرض قرار گرفت.
اعدام شیخ نمر وسکوت فرقه رجوی
دیروز در اخبار آمده بود که شیخ نمر همراه با 46 تن از مخالفین خاندان سعودی در عربستان اعدام ویا گردن زده شده اند و این در حالی بود که این افراد نه مبازه مسلحانه ای را کرده بودند ونه اعمال تروریستی را انجام داده بودند و جرم آنان فقط اعتراض به رژیم آل سعود و نبود دمکراسی در عربستان بوده است و ضمنا این تعداد اعدام آن هم در یک روز نشان از جنایت پیشگی و سرکوب در خاندان ال سعود را نشان میدهد، با درج این خبر ما شاهد بودیم که تمامی مسلمانان جهان چه شیعه و چه برادران اهل سنت با دادن اعلامیه و بیانیه های مختلف اعدام شیخ نمر را محکوم نموده و انزجار خود را ازاعمال دولت عربستان اعلام نمودند ویا کشورهای اروپایی و امریکا با دادن بیانیه اعتراض خود را اعلام نمودند.
آیا سئوالات آقای ایرج مصداقی به اسم گزارش ۹۳ را باید به فراموشی بسپاریم؟
استراتژی آویزان اپورتونیستی , مزدوری و اپوزسیون و آلترناتیو نمائی بحران عظیم سازمانی و تشکیلاتی را برای فرقه رجوی رقم زده است انزوای سازمان در میان مردم ایران چه در داخل و چه در خارج نشان از اضمحلال این فرقه در آینده نزدیک است. دبدبه و کبکبه این فرقه که با گروگان گرفتن تعدادی از افراد مسخ و شستشوئی مغزی شده در عراق از زمان صدام حسین قدرت شروع شده است دیری نخواهد کشید با انتقال تدریجی این نفرات به آلبانی دوران افول خود را به سرانجام برساند.
دیکتاتوری در فرقه رجوی
یکی از برجسته ترین مشخصه های فرقه ها٬ برقرار کردن مناسبات خشک و بدون انعطاف است که آنرا هم به اشکال مختلف توجیه میکنند! مثلا در سازمان مجاهدین که زمانی دم از ساترالیزم دمکراتیک میزد و خود رجوی در نشستها میگفت: که اگر کاری را فرمانده تان بشما ابلاغ کرد و آنرا از ته دل قبول نداشتید٬ مجازید که اجرا نکنید! اما بعد از به بن بست خوردن خط و خطوط سیاسی و بدنبال آن ایدئولوژیکی و نظامی٬ رفته رفته همان کسانی که مدعی دمکراتیک و انقلابی بودن داشتند٬ رو به خشونت و دگماتیسم آوردند!

