اینجا و جایی دیگر مستندی درباره سوءاستفاده از کودکان در سازمان مجاهدین خلق
به مناسبت روز دانشجو رجوی می خواهد دانشجویان را در توهمات خود شریک کند!
سقوط اشرف، پایانی بر یک استراتژی یا شروعی دیگر!!
تا آنجا که به رجوی برمیگردد هیچ تغییر و انعطافی نسبت به خطوط گذشته از خود نشان نداده و بلکه بر شدت آن افزوده است. ولی این که برای پیشبرد این خط نیروها باید چه بهایی بدهند و این که این خط چگونه و به چه صورت پیاده میشود باید صبر کرد و دید که چه میشود. الان تا قفل 7زندانی، قفل لیبرتی و عراق باز نشده است، فضا بسیار غبارآلود است و نمیتوان پیشبینی روشنی نمود.
چرا دیپلماسی”دکتر روحانی” به مذاق صهیونیستها و مجاهدین خوش نمیآید؟
نخستین مسئلهای که در این تجمع کمشمار به چشم میخورد، حضور گنگ افراد خارجی و بعضاً سیاهپوست و سالخورده بود. پیش از این نیز شرکت زنان و مردان غیرایرانی که حتی نمیدانستند با چه هدفی در ازای پول به این تجمع دعوت شدهاند، سابقه داشت. محتوای تابلوها در این تجمع، نشان میداد مجاهدین و تندروهای حزب جنگطلب آمریکا، از سفر دکتر روحانی به نیویورک و استقبال عمومی جهان از دیپلماسی دولت جدید ایران، عصبانی هستند.
پاسخ رجوی به وضعیت کنونی چیست؟
رجوی مسلماً روی یکدندگی خود استوار خواهد بود. همان اصراری که در ماندن اشرف داشت در ماندن در عراق هم دارد. عراق نیز ظرفیت استراتژیکی مبارزه مسلحانه فرقه رجوی را دارد. آمدن رجوی از روز اول به عراق اساساً برای همین منظور بود که آتش جنگ مسلحانه را قویتر کند. بهای سنگینی هم بخاطر هم سو شدن با صدام و متحد شدن با او پرداخت. مردم او را متحد صدام پنداشتند.
تحلیلی از عامل اصلی حمله به پادگان اشرف
مریم رجوی و دیگر عوامل فرقه تروریستی مجاهدین خلق باید پادگان اشرف را به شکل مسالمت آمیز تخلیه می کردند اما نه تنها حاضر به این کار نشدند که خواهان بازگشت ساکنان لیبرتی به این پادگان بودند. این در حالی بود که ساکنان لیبرتی به منظور زمینه سازی برای دریافت پناهندگی از کشورهای ثالث از پادگان اشرف به آنجا منتقل شده بودند و این بخشی از پروسه خروج از عراق بود.
آماده سازی های مجاهدین خلق برای اعلام کشته های بیشتر
می توان با قاطعیت گفت که این افراد”مفقود شده” که همگی از وابستگان بسیار نزدیک به شخص رجوی هستند بخشی از یک برنامه دفاعی و نجات برای فراری دادن رجوی در صورت هر گونه حمله به کمپ بوده اند. افراد دیگر در این سناریو کسانی بوده اند که طبق برنامه می بایستی در مقابله با حمله کنندگان مقاومت کرده و وقت کافی برای رجوی و همراهانش ایجاد نمایند تا آنها بتوانند ار مسیرهای ساخته شده فرار کنند.
پیروزی جدید سازمان تبریک تبریک!
واقعیت اینست که این یک تصفیه خونین دیگر در فرقه رجوی بود! در هر جای دنیا در هر گروهی در هر ارتشی در هر نیرویی حتی تازه کار، کسی فرمانده هان ارشد را در معرض خطر مستقیم قرار نمیدهد! نیروهای عراقی بارها و بارها هشدار داده بودند که بایستی قرارگاه اشرف را تخلیه و تحویل دهید. حتی تهدید به برخورد نظامی کرده بودند و برای هر بچه ای پر واضح بود که این اتفاق در تقدیر است.
رجوی کمر همت به مرگ همه اعضای سازمان بسته است
باز هم تعدادی از نفرات سازمان در اشرف کشته شدند که باعث تاسف و نگرانی است که چرا این تعداد نفرات باید کشته شوند و مسبب اصلی این جنایت کیست؟اگر در یک کلام بخواهیم نام مسبب این جنایت را اعلام کنیم بایستی روی نام رجوی انگشت گذاشت چرا که وی مانع انتقال افراد از اشرف به لیبرتی و از آنجا به کشور ثالث شده است.
نقدی بر مواضع اخیر علی ناظر و تحلیلی بر رخدادهای درون قرارگاه اشرف
علی موسی، سخنگوی نوری مالکی، نخست وزیر به خبرگزاری فرانسه گفته:”عراق حق دارد تا از آنها (اعضای مجاهدین خلق) بخواهد تا این محل را ترک کنند.” به گفته سخنگوی نخست وزیر”این یک دستور است، آنها باید این محل را تخلیه کنند.” نمایندگی سازمان ملل در عراق هم با انتشار بیانیه ای گفته است ما معتقدیم که دولت عراق با توسل به زور و بدون هر گونه تاخیری درصدد عملی شدن این خواسته است.
آیا قربانیان کمپ اشرف طعمه ای جهت دستیابی به اهدافی شیطانی تر بوده اند؟
پس از چند روز که از تزریق قطره قطره و حساب شده عکس و فیلم به مطبوعات می گذرد شاید بهتر بتوان دید که این قضیه چگونه به چیزی شبیه سناریوهای هالیوودی تبدیل شده است. عکس های اولیه شوکه کننده از جنازه ها و بعد با یک فلاش بک بر می گردیم به فیلمی از یک تعداد افراد مسلح ولی نه چندان حرفه ای و افرادی غیر مجهز که با دستمال صورتشان را پوشانده اند و در حال نزدیک شدن به کمپ هستند
مرگ یک شقایق زخمی
مسعود رجوی، امیر حائری را که فرزند دشمنش بود و ۵۱ تن مجاهدین دیگر را البته به دلایل متنوع قربانی کرد. اول این که آنان را در نقطه ای کاشت تا در اثر تحریک و سیگنال و اعلام جنگ، عفریت مرگ آسان به سراغشان بیاید و مسعود رجوی از شرشان خلاص شود. دلیل دوم، انحراف و فریب دشمنانش در ارتباط با مخفیگاه خودش بود تا مثل دوران انقلاب ایدئولوژیک به ریش همه بخندد و باز هم بگوید که، دنبال من بودید، من آنجا نیستم و اینجا هستم! همین مسخره بازی، به قیمت جان ۵۲ اسیر تمام شد.
فرقه رجوی بدنبال پاک کردن گذشته سیاه خود!
از دیگر مواردی که سازمان بشدت انجام آنرا تکذیب میکند کرد کشی و سرکوب مخالفین صدام در بهار 71 است. مجاهدین در آن سال در چند محور وارد عمل شدند. آنها در شهرهای مرزی مانند جلولا، کفری، سلیمان بک، خانقین و محورهای مواصلاتی بآن شهرها با تانک و توپ و دیگر اداوات جنگی تمان عیار وارد عمل شدند و با مخالفین صدام وارد جنگی تمام عیار شدند! آنها در این عملیاتها تعداد بی شماری از کردهای این مناطق که بسیاری هم از مردم عادی بودند را به خاک و خون کشیدند
چگونه سازمان مجاهدین کلاه برداران خود را یقه سفید می کند
دومین فردی که در المان مورد سفید شوئی قرار گرفت است فردی به نام علیرضا یعقوبی است که سازمان مجاهدین برای وی در شهر کلن مغازه فتوکپی باز کرد. بعد از مدتی کار کردن فرد مذکور تمام دستگاه های فتوکپی را با پاسپورت پناهندگی سوار کامیون کرد و به ایران گریخت.هشت سال بعد سروکله فرد مذکور در خارج پیدا شد

