نگاهی به گزارش گزتا ایمپکت آلبانی گروه تروریستی مجاهدین خلق زیر ذرهبین حقوق بشری
در کمپ مانز مجاهدین خلق ارتباط حقوقی ناپدیدشدگان اجباری با مرگ های خاموش
شروع محاکمه به دلیل زنده سوزاندن
رجوی از این طریق فهرستی از این افراد فرصت طلب که به قول او به ناحق زنده مانده اند تهیه و از آنها می خواهد خودشان را برای مرگی که رجوی از آنها می خواهد آماده کنند، در همین رابطه اغلب درخواست های دیکته شده مبنی بر آمادگی برای فدای جان خود به هر نحوی که سازمان و رجوی بخواهد می کنند،
مصاحبه سعید شاهسوندی با رادیو صدای ایران – قسمت اول
این درست مصادف با زمانی است که معاون مسعود رجوی، علی زرکش، هم کمی پیش از من به اتهام خیانت محاکمه و محکوم به اعدام شده ولی با یک درجه تخفیف توسط مسعود رجوی بصورت زندانی نگهداری میشد. اطلاع یافتن من از این ماجرا آتش اعتراض من را شعله ور تر ساخت و من را جری تر کرد بر اینکه نظراتم را تند تر و حادتر بیان کنم چون علی رغم اختلافات شخصی که با مرحوم زرکش داشتم ولی حق را به او میدادم.
بکارگیری مجاهدین توسط شرکت های نظامی مزدور بگیر
کارین کویاتکوفسکی مامور سابق پنتاگون به مونیتورمیگوید:آنها، مجاهدین خلق آمادگی دارند برای ما کارهایی را انجام دهند که ما برای انجام آن میبایستی که شرم کنیم، وکارهایی که ما ترجیح میدهیم که در مورد آن سکوت کنیم. ودقیقا برای چنین کارهای ما از آنها استفاده میکنیم.
فرقه ی رجوی هم صدایی با امریکا را به پای دفاع از قومیت ها نگذارد…
تیتر کردن بریده های روزنامه الزمان و موضع مریم رجوی به عنوان یک تروریست تحت پیگرد یک دست و پا زدن بیهوده است که فرقه برای گریز از تصمیم دولت و ملت عراق انجام می دهد! اما خانم رجوی که سخن از کردستان ایران و عراق به میان آوردند لابد فراموش کردند که چه نقش جنایتکارانه ای در هر دو قسمت داشتند
ادعاهای تو خالی فرقه مجاهدین
بنده زمانی که در ایران بودم بارها شاهد بودم که این اعلامیه ها و تصاویری که نصب میگردید توسط همین مردم ایران خط خطی و یا پاره پاره میشدند و این نشان دهنده عقیده و نظر ملت ایران نسبت به این فرقه میباشد. تنفر و انزجار اکثریت مردم ایران از فرقه رجوی کمتر از تنفر از رژیم ملاها نیست و این تشکیلات پلید و جنایتکار در نزد مردم ایران به عنوان جریانی جنایتکار و خائن به وطن شناخته میشود.
کینه ورزی مجاهدین نسبت به جنبش صلح
وهمین آخر هفته اخیر بود که صدها هزار نفر انسان آزاد ه در شهرهای مختلف آمریکا سیاست جنگ طلبانه بوش را با اعتراضهای خود مورد تهاجم قرار دادند. که این نشان دهنده شکست سیاستهای چلبی های ایرانی است که هیچ گونه لاپوشانی هم دیگر ندارند وهمکاری خود با شرکتهای جنگ را هم دیگر انکار وتکذیب نمیکنند
حرامزاده ترین سانسور توسط حرامزاده ترین تروریستها (باند تروریستی رجوی)
مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید زمان آن فرا رسیده که از بزرگ جلوه دادن خطر برنامه هسته ای ایران دست برداشته شود، چرا که این کار به گفته وی می تواند آتش بزرگی را در خاورمیانه و حتی در تمام جهان ایجاد کند. سوریه تأکید دارد برنامه هسته ای سری نداشته است. اسرائیل تا کنون از اظهار نظر درباره آن عملیات خودداری کرده است.
دستوررجـوی در برخـورد افـراد و اعضای اسیـر با خانـواده هـایشان
بعد از این ملاقات یک سری نشست ها در مقرهای مختلف سازمان با اعضای اسیر در فرقه برگزار شد و در این نشست ها ضعف های افراد در مقابل خانواده ها بررسی شد و هر کس باید گزارش عملکرد خودش را به مسئولش می داد و هر کس هم در این زمینه ضعف نشان می داد شدیداَ با او برخورد تشکیلاتی می شد
خط اعتراف گیری بخاطر لوث کردن اعمال محدودیت در اشرف
مجاهدین با اشراف بر پیامدهای اجتناب ناپذیر این ملاقات که بعضا پیش از این باعث ترک شمار زیادی از افراد اشرف شده است، دست به اقدامات گسترده ای زده اند. یکی از رایج ترین شیوه این واکنش ها دستمایه قرار دادن اعضای جداشده سازمان و انتساب آنها به جمهوری اسلامی است.
پز «استقلال مالی »مجاهدین وشوی تلویزیونی آنها
در حسابرسی هایی که از تقلب های زمان صدام وتحریم عراق وقضیه «نفت در مقابل غذا» که صدام به گروهها ی مشخصی کمک مالی از این حساب میکرده است ومجاهدین نیز از حساب جیب مردم عراق شانزده میلیون دلار نقدا سالیانه سهم داشته اند. این یک ا دعا نیست بلکه ادعای حسابرس آمریکایی پس از تحقیقات میباشد
فـریـب خـوردگـان سـاده لـوح در چنـگـال رجـوی
جمعیت عراق قبل و بعد از حمله وحشیانه صدام و اربابانش به کشورمان مشخص است،آمارجمعیتی کردهای عراقی هم که خود مزه وحشیگریهای نیروهای سازمان را چشیده و دشمن خونی نیروهای سازمان می باشند نیز مشخص است،آمارشیعیان عراقی که به نوبه خود از جاسوسی و خیانت های سازمان ضربه خورده اند
نبش قبر روش های کهنه
لحن این اعضا و عبارت ها و کلمه هایی که به کار برده اند به خوبی نشان گر این است که ایشان این افتخار را داشته اند که بیش از دیگران در رهبری گروه ذوب شوند و در فضای دهه ی 60 بمانند اما از این که بگذریم،این نامه جز تلاش و دست و پا زدن فرقه برای مقابله به مثل هیچ ارزش دیگری ندارد.

