متحد خبیث نومحافظه کاران

Terrorismپاول شلدن فوت استاد حسابداری دانشگاه ایالتی کالیفرنیا و منتقد صریح اللهجه ی نومحافظه کاران امریکاست. او تحقیقات گسترده ای در زمینه ی مسائل سیاسی و فرهنگی ایران انجام داده است. ما این فرصت را یافتیم که از وی پرسش هایی درباره ی تروریسم و گروه تروریستی مجاهدین خلق بپرسیم.

سوال: تروریسم چیست و ریشه های این پدیده چیستند؟

پاسخ: در زیر معنی صادقانه ای از تروریسم آمده است:

“تروریسم، استفاده ای حساب شده است از خشونت و یا تهدید خشونت برای ارعاب ؛ با هدف اعمال زور بر حکومت ها یا جوامع، در پی اهدافی که عموماً سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیکی هستند.” ریشه های استفاده از تروریسم به تاریخ قدیم بر می گردد. علاقه مندان به مطالعه ی خلاصه ای کامل و جامع از تاریخچه ی تروریسم، می توانند به پایگاه اطلاع رسانی زیر مراجعه کنند.

http://www.terrorism-research.com/history/

استفاده ی معمول واژه ی تروریسم در رسانه های امریکا مربوط می شود به حرکات تروریستی سازمان های کوچک علیه حکومت های بزرگ. در دهه ی 1970 انقلابی های فرانسوی، نظام سلطنتی فرانسه را ساقط کردند و سپس دولت ترور سیستماتیکی را علیه مردم فرانسه تأسیس کردند (که این مردم شامل بعضی از هواداران انقلاب فرانسه نیز می شدند)! پروفسور کلایس راین در کتابی با عنوان ” امریکای شریف ” شباهت های میان نومحافظه کاران شیطانی امریکا و چپ های (یعقوبی های) انقلاب فرانسه را شرح می دهد. یعقوبی ها و نومحافظه کاران هر دو ادعا می کردند که می خواهند دمکراسی را به جهان صادر کنند. یعقوبی های شیطان صفت، دمکراسی را استفاده از گیوتین برای قطع کردن سر کسانی می دیدند که با آن ها مخالفت می کردند. نومحافظه کاران شیطان صفت نیز دمکراسی را بهره گیری از تحریم، حمله ی نظامی، بمب و سلاح های هسته ای برای تنبیه هر کشوری که نخواهد منابع و مردمش تحت کنترل تمامیت خواه های نومحافظه کار و سازندگان امپراطوری باشد، تلقی می کنند.

این نومحافظه کاران خبیث درباره ی ایران و مسایل آن هم دروغ هایی می گویند در حالی که حتی آن هنگام که شاه ایران سالگردهای سلطنت دوهزار و پانصد ساله را جشن می گرفت، مردم باهوش ایران و محقق های صادق در هر کجای دیگر این تاریخ صحیح ایران را می دانستند:

” در سال 1872 لردکورزون، امتیاز رویترز را به عنوان ” کامل ترین و فوق العاده ترین تسلیم کل منابع صنعتی یک حکومت شاهنشاهی به سوی دستان بیگانه (یعنی انگلستان) توصیف کرد و جنبش تنباکو در سال 1891، ایرانی ها را خشمگین کرد. دسیسه های انگلیس و روسیه در ایران به اشغال مستقیم نظامی کشور در طول جنگ جهانی دوم منجر شد. دخالت در امور داخلی ایران در دوران مصدق وخیم تر شد و در 1953 با بازگشتن محمد رضا پهلوی به قدرت توسط CIA به اوج خود رسید. این مرحله با حمایت 25 ساله ی امریکا از رژیم شاه دنبال شد. رژیمی که سازمان عفو بین المللی آن را ” بدترین ناقض حقوق بشر در دنیا ” توصیف می کند.”

در حالی که بسیاری از امریکایی ها چیزهایی درباره ی امپراطوری پارس،(با حملات پارسی ها به کشورهای دیگر) می دانند، امریکایی های بسیار اندکی درباره ی خارجی هایی که به ایران حمله کردند یا غیر مستقیم ایران را برای مدت های طولانی تحت کنترل داشتند، می دانند،برای نمونه در 1906 هنگامی که بسیاری از اروپایی ها دارای حکومت های سلطنتی و دیکتاتوری های مسیحی بودند، برخی پارسی ها تلاش کردند که ” انقلابی قانونی “(انقلاب مشروطیت) را آغاز کنند. رهبران ” انقلاب قانونی ” ایران چند امریکایی را به ایران آوردند تا به کار حکومت کمک کنند. با این وجود، عده ی بسیار اندکی از امریکایی ها چیزی درباره ی این تاریخ می دانند و امریکایی های بسیار اندک تری کتابی را که توسط یکی از این امریکایی ها نوشته شده خوانده اند. سر دبلاو مرگان شوستر کتابی با عنوان ” سرکوب پرسیا ” نوشت. عالی ترین همکاری امریکا با تاریخ ایران نتیجه ی تلاش های گروه اندکی از امریکایی ها بود که به ایران رفتند تا به شکل گیری حکومتی جدید کمک کنند.اما متأسفانه، حکومت های سلطنتی قدرتمند اروپایی قادر بودند که ” انقلاب قانون اساسی ” ایران را در هم بکوبند.

هر شاخه ی متفاوتی از حکومت یک کشور واحد، ممکن است معنای متفاوتی از تروریسم برداشت کند. برای نمونه، برخی از معانی که در میان حکومت امریکا استفاده می شوند در یک وب سایت تحقیقات تروریسم چنین آمده است:

“وزارت دفاع امریکا تروریسم را استفاده ی حساب شده از خشونت غیرقانونی یا تهدید خشونت آمیز غیرقانونی جهت ارعاب ؛ با هدف تهدید حکومت ها یا جوامع به دنبال اهدافی که عموماً سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیک هستند ” معنا می کند، در این معنا سه عنصر کلیدی ؛ خشونت، ترس و ارعاب وجود دارد و هر کدام از این عناصر در قربانی خود ایجاد ترور می کند.

.FBI از این توصیف استفاده می کند و می گوید:” تروریسم یعنی استفاده ی غیر قانونی از زور و خشونت علیه افراد یا املاک جهت تحت فشار قراردادن یا ارعاب یک حکومت، جمعیت شهری و یا هر بخشی از آن، برای پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی “.

وزارت امور خارجه ی امریکا نیز تروریسم را چنین معنی می کند:” خشونت عمده با انگیزه ی سیاسی علیه اهداف غیرنظامی توسط گروه های زیرزمینی یا عوامل مخفی، معمولاً به قصد تأثیر بر مخاطبان خاص”.

با وجود این تعاریف، دیدگاهی که خود تروریست ها پذیرفته اند، این است که: ” تروریست یک نفر جنگجوی آزادی خواه دیگر است ” آن ها خود را شیطانی نمی دانند و معتقدند که مبارزانی قانونی هستند که برای اعتقادشان با هر وسیله ی ممکن مبارزه می کنند. اما قربانی یک حرکت تروریستی، تروریست را به عنوان جنایتکاری که هیچ نسبتی با زندگی انسانی ندارد می شناسد. تروریست ها تلاش بی حدی می کنند که از خود چهره ای رابین هود گونه رواج دهند به امید این که افکار عمومی به سوی باورها و اعتقادات آن ها جذب شوند. این دیدگاه همدردانه به تروریسم تبدیل به بخشی کامل از جنگ روانی آن ها شده و باید سرسختانه با آن مقابله شود. مشکل در سراسر دنیا این است که بسیاری از مردم و حکومت ها تنها از بخشی از معنای تروریسم استفاده می کنند. چنین برداشت هایی از نیمه ی حقیقت باید در هر جای دنیا از سوی افکار عمومی به عنوان دروغ تلقی شود.

در 8 اکتبر 1997، در زمان دولت بیل کلینتون، وزارت امور خارجه ی امریکا، سازمان مجاهدین خلق (فرقه ی رجوی یا پل پت ایران) را سازمان تروریست خارجی FTO تشخیص داد. علیرغم تلاش ها و مبارزان سیاسی بسیار در امریکا، مجاهدین خلق در فهرست سازمان های تروریست خارجی در زمان ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش جمهوری خواه نیزباقی مانده است.

وزارت امور خارجه ی امریکا، توضیح کوتاهی درباره ی علل وجود یک سازمان در فهرست تروریست های خارجی منتشر می کند که البته نگارش دقیق واژه های آن در طول زمان تغییر می کند. در زیر یک نمونه ازاین توضیحات را مشاهده می کنید:

” سازمان مجاهدین خلق: مجاهدین خلق گروه بزرگ ایرانی است که مارکسیسم، ناسیونالیسم و اسلام را به هم می آمیزد. مجاهدین خلق در دهه ی 1960 تشکیل شد و پس از انقلاب اسلامی ایران در 1979 از ایران اخراج شد. از اواخر دهه ی 80 پشتیبان اصلی آن رئیس رژیم سابق عراق – صدام حسین – بود. مجاهدین پیش از انقلاب اسلامی حملات ضد غرب انجام داد و پس از انقلاب، حملات تروریستی علیه مواضع دولت اسلامی ایران و خارج از ایران انجام داده است.” چنین توصیف کوتاهی درباره ی مجاهدین خلق کوچک ترین تصویری از تروریسم تحمیل شده توسط فرقه ی رجوی علیه ایرانی ها، عراقی ها، امریکایی ها و حتی خود اعضای گروه را ارائه نمی دهد. نیویورک تایمز سابقه ی طولانی در ارتفاع دادن رهبران کمونیست مانند فیدل کاسترو دارد. با این وجود الیزابت روبین در مقاله اش با عنوان ” فرقه ی رجوی ” نتیجه می گیرد که:

“… رجوی هموطنان ایرانی خود را به صدام حسین فروخت و اطلاعات جاسوسی درباره ی سرزمین مادری خود را باخانه ای برای فرقه ی اسلامیست – مارکسیست خود معامله کرد. هنگامی که خبرسازی های مجاهدین در ماه گذشته به اوج خود رسید،بسیاری از ایرانی های ضد حکومت با گرفتن مجوز نا به جای تظاهرات شبانه، از دستگیری مریم رجوی شادی می کردند و شگفت زده بودند که چرا مسعود رجوی دستگیر نشده است. زمستان گذشته در ایران، زمانی که چنین فوران عمومی میان دانشجویان و دیگر مردم هنوز رؤیایی بیش نبود، اگر نامی از مجاهدین می آوردید، کسانی که آن ها را می شناختند و به یاد می آوردند به مفهوم پیشاهنگ های جنبش دموکراسی [ یعنی مجاهدین] می خندیدند. درعوض آن ها می گفتند که رجوی در صورت فرصت یافتن تبدیل خواهد شد به پل پت ایران. پنتاگون اشتباه مرگ بار آویزان شدن به گروه های خشونت طلب را دیده است مانند اسلام گرایانی که در افغانستان با شوروی جنگیدند و اخیرتر آن گروه های تبعیدی عراقی که هیچ پایگاه مردمی در کشورشان نداشتند. به نحو خطرناکی کوتاه فکری به نظر می رسد که امریکا حتی در نظر دارد رجوی ها و ارتش زنانه شان را احیا کند.”(الیزابت روبین، “فرقه ی رجوی” مجله ی نیویورک تایمز،13 جولای 2003)

بنابراین، حقیقت این است که تروریست ها به تروریسم دست می آویزند چون پشتیبانی اندکی دارد یا اصلاً پشتیبانی ندارند. این دقیقا ً حال و روز کمونیست های تروریست ایرانی یعنی مجاهدین خلق است.. هر محقق راستگویی می داند که فرقه ی رجوی در ایران و هر جای دیگر دنیا پشتیبانی بسیار اندکی دارد. برای نمونه در کتاب ” مجاهدین ایران ” پروفسور ارواند ابراهامیان نتیجه می گیرد که:

“مجاهدین دیدگاه خود از انقلاب جدید پیش رو را مشخص کرده بود: بنابر این دیدگاه، جمهوری اسلامی به دلیل عدم مشروعیت و مقبولیت به سرعت منهدم می شود ؛ سپس مردم ایران با شعار ” ایران رجوی است، رجوی ایران است ” به خیابان ها خواهند ریخت و به نحو معجزه آسایی مجاهدین قادر خواهند بود جمهوری اسلامی دمکراتیک را تأسیس کنند. تا 1988 تعداد بسیار کمی از معتقدان حقیقی حلقه های داخلی چنین مفهوم باور ناپذیری را درباره ی آینده پذیرفتند. چنان چه ” انقلاب جدید” شکل را به خود گرفت، مجاهدین به طور فزاینده ای تبدیل به جهانی معطوف به خود شد.”

هر فردی که با پل پت کامبوج یا سرگذشت تروریسم کمونیستی آشنا نیست باید فیلم ” میدان های کشتار ” را ببیند و کتاب ” کتاب سیاه کمونیسم” را بخواند. بسیاری از امریکایی ها نمی فهمند که بسیاری در رسانه های امریکا و حکومت امریکا به اوج گیری پل پت و قدرت گیری وی در کامبوج کمک کردند. مردم کامبوج باید از حکومت کمونیست ویتنام برای مخالفت ویتنام با پل پت کمونیست در کامبوج قدردانی کنند.

پرسش: چه عواملی باعث اشاعه ی تروریسم می شود؟

پاسخ: چنان چه در پیش هم ذکر شد، عامل بزرگی در موفقیت تروریسم توانایی حفظ وجهه ی رهبر تروریست به عنوان فردی خوب در میان افکار عمومی است. برای نمونه، دروغ گویان رسانه های امریکایی را باور می کنند، در 14 آوریل 2005، ” دختران انقلاب امریکا ” به تروریست های مجاهدین اجازه دادند که همایشی در مسائل همایش آن ها برگزار کنند. برخی از بدترین خیانتکاران امریکایی، رجوی را ” جرج واشنگتن ایران ” توصیف کردند.

دولت رئیس جمهوری ” وودرو ویلسون ” گذرنامه ی امریکایی برای تروتسکی فراهم کرد تا به روسیه بازگردد. حکومت های امریکایی و اروپایی و افراد با نفوذ ثروتمند برای لنین میلیون ها دلار فراهم آوردند تا به روسیه بازگردد و انقلاب روسیه را آغاز کند. اگر در ” وب سایت ” مرکز وودرو ویلسون برای پژوهشگران بین المللی ” جست وجو کنید، حتی یک سند که درآن نامی از تروتسکی برده شده باشد پیدا نمی کنید. در عوض مقاله ای درباره ی آزاد شدن هاله ی اسفندیاری در ایران می یابید.

امریکایی های صادق و باهوش برای هیچ مرکز یا سیاستمداری که دمکراسی ویلسونی را رواج می دهد کار نمی کنند و آن ها را حمایت هم نمی کنند.

متأسفانه، رأی دهندگان ناآگاه امریکایی و رهبران سیاسی فاسد امریکایی، سابقه ی طولانی از حمایت از کمونیست ها، فاشیست ها و دیگر تصرف های تمامیت طلبانه ی کشورها دارند. هر کسی باید کتاب پروفسور آنتونی سی. ساتن را بخواند:

وال استریت و انقلاب بلشویک، وال استریت و FDR،وال استریت و اوج گیری هیتلر

برای یافتن روایت های حقیقی از سابقه ی فاسد سیاست های خارجی امریکا، هر کسی باید کتاب های زیر را مطالعه کند:

جیمز پرل آف: سایه های قدرت

جان ای استورمر: هیچ کس جرأت نمی کند آن را خیانت بخواند… 25 سال بعد

اگر مردم بیرون امریکا بخواهند سیطره ی ترور نومحافظه کاران (نوتروتسکیت ها یا نو یعقوبی ها) را خاتمه دهند، لازم است که نمونه ی دیدگاه های محققان بین المللی مخالف با نومحافظه کاران، منتشر شده در Press TV را دنبال کنند.

پرسش: معیارهایی که بر طبق آن ها می توان یک گروه را تروریست تشخیص داد چه هستند؟

پاسخ: چنان چه در پاسخ به پرسش اول نیز گفته شد، خوانندگان می توانند پاسخ طولانی این سئوال را در نشانی زیر http://www.terrorism–research.com بخوانند.

پاسخ کوتاه این است که تروریست ها ترور تولید می کنند. با این وجود، افکار عمومی باید دریابند که تمایزی میان قربانی و قربانی مورد هدف وجود دارد. در حالی که سازمان مجاهدین خلق شمار بسیاری از ایرانی ها را کشته و ربوده است، قربانی مورد هدف برای شکل فعلی حکومت حمایت می شد. افکار عمومی باید متوجه شوند که تروریست ها از روش های تروریستی استفاده می کنند چرا که تروریست ها در کشور کمبود حمایت مردمی دارند. اگر قدرتی خارجی سازمانی تروریست را در یک کشور به قدرت برساند، نتیجه ی مرگ و آوارگی صدها میلیون تن مردم بی گناه بوده است.

مهم است که بفهمیم که تروریست ها همیشه گروه های کوچک مبارز علیه حکومت ها نیستند. حکومت ها نیز می توانند تروریست باشند.آمارها نشان داده اند که بسیاری از مردم دنیا معتقدند که امریکا خطرناک ترین تروریست در جهان امروز است.

پرسش: چه چیزی از مجاهدین خلق ایران گروهی تروریستی می سازد؟

پاسخ: مجاهدین خلق ایران سابقه ای طولانی از حرکاتی تروریستی دارد. آن ها که فعالیت خود را در ایران آغاز کردند، نخستین حرکات تروریستی شان علیه حاکمان سیاسی ایران، کارمندان حکومتی، عموم مردم ایران، افسران نظامی امریکا و کرامندان شرکت بین المللی راکول، بود.

در 1981،سران دولت ایران توانستند مسعود رجوی و مجاهدین را از کشور بیرون برانند. متأسفانه فرانسه آن ها را پذیرفت و از مجاهدین حمایت کرد. بعدها، یکی از حکومت های فرانسه موقتاً مجاهدین را از فرانسه اخراج کرد.

متأسفانه صدام حسین از ورود مجاهدین به عراق استقبال کرد. برای مجاهدین پادگان های نظامی و تجهیزات نظامی به ارزش میلیاردها دلا رفراهم کرد و از آن جا که هیچ هدیه ای بدون چشم داشت نیست، مجاهدین ایران تبدیل شدند به عاملان تروریست رژیم سرکوب گر صدام حسین. مجاهدین وحشی گری های بزرگی علیه کردها و شیعیان عراق مرتکب شدند. به عنوان مثال رجوی درعراق به مجاهدین دستور داد که گلوله هایشان را برای عراقی ها هدر ندهند. در عوض هم مجاهدین شمار بسیاری از عراقی ها را با زیر تانک گرفتن آن ها به قتل رساندند. اگر ارتش امریکا روزی عراق را ترک کند. مردم عراق مقالات و کتاب های بسیار و فیلم های زیادی درباره ی فعالیت های تروریستی مجاهدین در عراق تولید خواهند کرد. مجاهدین خلق در بسیاری از شهرهای دنیا از جمله نیویورک نیز مرتکب اعمال تروریستی شده اند.

پرسش: لطفاً درباره ی تاریخچه ی مجاهدین خلق برایمان بگویید.

پاسخ: بسیاری از نومحافظه کاران در امریکا دروغی را منتشر کرده اند که مجاهدین در 1979 جهت مبارزه با سران اسلامی پدید آمدند.

حقیقت این است که پایه گزاران مجاهدین این سازمان را در دهه ی 60 میلادی برای براندازی رژیم شاه ایران بنا نهادند. مسعود رجوی از پایه گزاران این سازمان نبود. مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق شد تنها به دلیل این که شاه ایران پایه گزاران مجاهدین را اعدام یا زندانی کرد. اما در برابر فشار بین المللی سرتعظیم فرود آورد و زندگی مسعود رجوی را به او بخشید. پس از آن که در 1953 سرویس های جاسوسی امریکایی و انگلیسی به سرنگونی مصدق کمک کردند و شاه ایران را به قدرت برگرداندند. بسیاری از ایرانی ها نتیجه گیری کردند که روش های سنتی حزب توده به دلایل بسیاری شکست خورد، مثلاً به دلیل حمایتش از استالین و مخالفتش با مذهب. پایه گزاران مجاهدین خلق آگاه بودند که مدل اتحاد جماهیر شوروی مرتد از کمونیسم در ایران موفق نخواهد شد چرا که بسیاری از ایرانی ها مسلمانانی مذهبی هستند. پایه گزاران مجاهدین خلق از موفقیت کمونیست ها و روش های متفاوتی که در سراسر دنیا استفاده می کردند مانند استفاده از آزادی دین داری برای فریب افکار عمومی در کشورهای مسیحی، آگاه بودند. در آغاز انقلاب اسلامی در ایران در 1979، مجاهدین با دیگر گروه هایی که به دنبال سرنگونی شاه بودند همکاری نزدیکی کردند. مجاهدین خلق تلاش کردند که در میان ایرانی ها این مفهوم را اشاعه دهند که سازمان مجاهدین خلق ضد غرب ترین و ضد امپریالیست ترین و ضد سرمایه دارترین گروه ایران است برای نمونه، هنگامی که برخی ایرانی ها می خواستند گروگان های امریکایی را در سفارت امریکا نگه دارند، سازمان مجاهدین خلق خواستار اعدام گروگان های امریکایی شدند.

خوشبختانه،در 1981 هواداران دولت ایران توانستند مسعود رجوی و مجاهدین را از ایران بیرون برانند. اگر مسعود رجوی (پل پت ایران) هواداران دولت ایران را شکست داده بود فرقه ی رجوی میلیون ها ایرانی را می کشتند و احتمالاً هنوز امروز اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت.

متأسفانه، حکومتی فرانسوی از آن ها استقبال کرد و حمایت مادی برای مجاهدین در فرانسه تهیه کرد. بعدها حکومت فرانسوی دیگری آن ها را موقتاً از فرانسه اخراج کرد. صدام حسین به دلایل بسیاری از مورد مجاهدین به عراق استقبال کرد. مجاهدین ایران می خواستند به ایران حمله کرده و در طول جنگ ایران و عراق، ایرانی ها را به قتل برسانند. سازمان مجاهدین خلق ایران خواست که کردها و شیعیان عراق را در عوض پادگان و تجهیزات نظامی ترور کند.

در سال 1988،در پایان جنگ ایران و عراق، مسعود و مریم رجوی، در حالی که تروریست های مجاهدین به ایران حمله کرده بودند ا ز مأمن خود در عراق دست تکان می دادند. رجوی به فرقه گراها گفته بود که آن ها می توانند تا تهران پیاده بروند بدون آن که یک گلوله شلیک کنند. رجوی پیشگویی کرد که میلیون ها ایرانی آن ها را تا تهران همراهی می کنند. در عوض نیروهای نظامی ایران به سرعت مجاهدین را در هم کوبیدند. برای جزئیات بیش تر درباره ی تاریخچه ی مجاهدین هر کسی باید کتابی را که یکی از اعضای سابق مجاهدین درباره ی آن چه واقعاً درون فرقه ی رجوی اتفاق افتاد، بخواند،کتاب ارتش خصوصی صدام از آن سینگلتون

پس از شکست سخت مجاهدین در 1988، سران مجاهدین روی ترور اعضای مجاهدین متمرکز شدند. رجوی به اعضای فرقه گفت که آن ها شکست خوردند زیرا آن ها او را به اندازه ی کافی دوست نداشتند. رجوی تمرین های فرقه ای عجیب و غریبی را بنیان نهاد که از سوی ان سینگلتون و مسعود بنی صدر چنین توصیف شده اند:

الف) طلاق های اجباری و دائمی تخریب همه ی روابط خانوادگی

ب) تعیین همسران برای رهبران رده بالا به عنوان پاداش

برای نمونه مسعود رجوی همسر یکی از اعضای مجاهدین را گرفت و مریم رجوی زن سوم مسعود رجوی شد.

ج) روابط، فعالیت ها و افکار جنسی برای اعضای رده پایین فرقه ممنوع است…

د) توطئه های خودسوزی جهت نمایاندن عشق به مسعود مریم ر جوی

در ژوئن 2003، برخی از اعضای مجاهدین در فرانسه و دیگر نقاط دنیا جهت اعتراض به دستگیری مریم رجوی و حدود 160 فرقه گرای دیگر در فرانسه دست به خودسوزی زدند.

در امریکا، علیرغم قرار گرفتن نام این سازمان در فهرست سازمان های تروریست خارجی،مجاهدین خلق موفق به دستیابی به بیانیه های امضا شده و حمایت شده توسط شمار زیادی از اعضای کنگره (دمکرات یا جمهوری خواه) شدند. برخی از هواداران ایرانی – امریکایی مجاهدین همکاری های مالی داشته اند و یا سفرهای رایگانی برای بسیاری از اعضای امریکایی کنگره ترتیب داده اند.

در 12 سپتامبر 2002، کاخ سفید سند پیش نویسی از اشارات رئیس جمهوری جرج دبلیو بوش برای سازمان ملل متحد با عنوان (یک دهه فریب و ستیزه جوی) به عنوان بزرگ ترین بهانه برای جنگ عراق، منتشر کرده است. کاخ سفید حمایت صدام حسین از تروریسم بین المللی را در فهرست خود قرار داد:

“عراق به گروه های تروریستی از جمله سازمان مجاهدین خلق پناه می دهد، این گروه از خشونت تروریستی علیه ایران استفاده کرده است و در دهه ی 70 مسئول کشتار چند تن از پرسنل نظامی و شهروندان امریکایی بوده است.”

در سال 2003، اندکی پس از آغاز جنگ عراق، امریکا و نیروهای متحدین به تروریست های مجاهدین در کمپ اشرف عراق حمله کردند. به جای قرار دادن تروریست های مجاهدین خلق در محاکمه (چنان چه پس از جنگ جهانی دوم با آلمانی ها رفتار کردند) به دلیل خشونت هایشان، نومحافظه کاران امریکایی به ارتش امریکا دستور دادند که از دشمنان تروریست امریکا در کمپ اشرف محافظت کنند. ادعاهای زیادی وجود دارد مبنی بر این که سرویس های اطلاعاتی و نظامی امریکایی تاکنون از برخی از تروریست های سازمان مجاهدین خلق برای جمع آوری اطلاعات یا به راه انداختن حرکات تروریستی در داخل ایران استفاده کرده است.

حکومت امریکا به منزل علیرضا جعفرزاده حمله کرد و جعبه های اسناد را خارج کرد. حکومت امریکا دفتر سازمان پیشرو مجاهدین خلق، شورای ملی مقاومت ایران، در ساختمان ” نشنال پرس” در واشنگتن دی سی را بست. با این وجود، حکومت علیرضا جعفرزاده و دیگر کارمندان شورای ملی مقاومت را دیپورت یا محاکمه نکرد. در عوض علیرضا جعفرزاده تبدیل شد به تحلیل گر امور خارجی شبکه ی فاکس نیوز. علیرضا جعفرزاده برنامه ی تلویزیونی جدیدی را در شبکه ی فاکس نیوز جهت فریب ساده لوحان امریکایی معرفی کرده است تا به سمت جنگ با ایران بروند مثل برنامه ی ” ایران: بمب ساعتی ”

رهبران سیاسی امریکا ادعا می کنند که امریکا دارای آزادی مطبوعات، آزادی بیان و آزادی نظری است. بیش تر امریکایی ها درباره ی مجاهدین خلق چیزی نمی دانند چرا که رسانه های بزرگ امریکایی افرادی که آن ها را می شناسند و حقیقت را درباره ی آن ها می دانند به عنوان مهمان دعوت نمی کنند. توانایی علیرضا جعفرزاده برای ارتباط با تولید برنامه های تلویزیونی تبلیغات جنگ در امریکا شاهدی بر ناآگاهی افکار عمومی امریکایی ها است.

پرسش: چرا امریکا هنوز هم از اعضای مجاهدین در عراق محافظت می کند؟

پاسخ: گزارش هایی وجود داشته است مبنی بر این که سازمان های اطلاعاتی و نظامی امریکایی از برخی از تروریست های مجاهدین در کمپ اشرف عراق جهت جاسوسی و فعالیت های تروریستی در داخل ایران استفاده می کنند. تروریست های مجاهدین خلق ایرانی هستند و فارسی زبان مادری آن هاست.

نومحافظه کاران تلاش کردند که احمد چلبی را به عنوان رهبر جدید عراق تحمیل کنند برخی از نومحافظه کاران مایل هستند که مسعود رجوی را نیز به عنوان رهبر بعدی ایران دیکتاتوری- کمونیستی تحمیل کنند.

جمهوری اسلامی ایران از اعضای مجاهدین که مرتکب اعمال خشونت آمیز شده اند دعوت کرد که به ایران بازگردند. بسیاری از اعضای مجاهدین تاکنون از کمپ اشرف به ایران بازگشته اند. سازمان مجاهدین خلق برخی از اعضای مجاهدین را که می خواسته اند از کمپ فرار کنند شکنجه کرده یا به قتل رسانده است. تقریباً 200 تن از اعضایی که از کمپ اشرف فرار کرده اند نمی خواهند به ایران بازگردند. ارتش امریکا آن ها را در کمپ آزادی عراق حفاظت می کند. با وجود این برای این اعضای مجاهدین بسیار دشوار است که عراق را ترک کنند چرا که بیش تر کشورها علاقه ای به پذیرفتن آن ها به عنوان مهاجرین جدید (کسانی که سابقه ی آن ها به فعالیت در یک گروه تروریستی بر می گردد) ندارند. احتمال دارد که شمار بسیاری از اعضای مجاهدین که در کمپ اشرف مانده اند نیز به دنبال راهی برای فرار از عراق و از سازمان مجاهدین خلق باشند.

پرسش: آیا امریکا در پی استفاده از مجاهدین به عنوان اهرمی برای تحلیل بردن جمهوری اسلامی است؟

پاسخ: بسیاری از نومحافظه کاران (نوتروتسکیت ها) می خواهند که از قدرت نظامی امریکا برای تحمیل رژیم تمامیت خواه مجاهدین کمونیست و تروریست استفاده کنند. هر انسان پاک نهادی، در هر کجای دنیا باید نومحافظه کاران امریکایی و ساده لوحانی که از آن ها حمایت می کنند را محکوم کند.

پرسش: چرا غرب گاهی محدودیت های گروه را تسهیل و گاهی دشوار می کند؟

پاسخ: در هر کشور ی، جناح های مخالف و جنگ طلب وجود دارد،درحال حاضر، حکومت امریکایی مورد تقاضایی در دست تحقیق دارد. در خصوص هفت نفر از هواداران مجاهدین که مبالغ هنگفتی با فریب دادن مردم در فرودگاه لوس آنجلس به دست آوردند و برای استفاده در فعالیت های تروریستی مجاهدین به حساب های آن ها فرستادند. در همین حال، حکومت امریکا به علیرضا جعفرزاده و بسیاری از دیگر هواداران مجاهدین اجازه می دهد که به کار خود برای حمایت از اهداف مجاهدین ادامه دهند.

مبارزات انتخابات ریاست جمهوری در امریکا شروع شده است. برخی از نامزدهای ریاست جمهوری امریکا از حامیان قدرتمند مجاهدین هستند. برای نمونه،تام تانکردو (جمهوری خواه از کلورادو،که پیشنهادش برای حمله ی امریکا به مکه و مدینه زیاد مشهور نیست و هوچی است که از خدمت نظام در جنگ ویتنام به بهانه مشکل ذهنی سرباز زد) نایب رئیس فراکسیون ایران در ” خانه ی نمایندگان ” همراه با نماینده ی کنگره باب فیلنر (دمکرات از کالیفرنیا،پسر یک نامزد حزب کمونیست). مجاهدین اوایل امسال مخارج سفر فیلنر به پاریس را برای شرکت و سخنرانی در گردهمایی مجاهدین در پاریس پرداختند. فیلنر حامی گروه کمونیست تروریست کردی PKK نیز هست.

پرسش: آیا شما معتقدید که غرب و به ویژه امریکا روندی دوگانه را در خصوص موضوع تروریسم در پیش گرفته اند؟

پاسخ: در گذشته، برخی از رهبران ایران به درستی از رهبران سیاسی امریکا انتقاد کرده اند که تمایزی میان تروریست خوب و تروریست بد ایجاد کرده اند. هرگز تروریست خوب نمی تواند وجود داشته باشد.

گزارش هایی وجود دارند مبنی بر حمایت عربستان سعودی از تروریسم علیه امریکا، مانند گزارش هایی که نشان می دهند که برخی از سعودی ها اخیراً کمک مالی به مجاهدین کرده اند. هنوز، سران سیاسی امریکا ادعا می کنند که عربستان سعودی یک متحد و ایران یک دشمن است.

اگر امریکایی ها واقعاً می خواهند که در این جنگ با تروریسم پیروز شوند، باید:

1- همه ی دمکرات ها و جمهوری خواهانی که از مجاهدین خلق، PKK و دیگر گروه های تروریستی حمایت می کنند را اخراج کنند.

2- همه ی اعضای تروریست مجاهدین خلق در امریکا دیپورت یا محاکمه کنند، مانند آن ها که در شبکه ی فاکس نیوز استخدام هستند.

3- دیگر نیرویی اشغالگر در عراق نباشد. هنگامی که نظامیان امریکا عراق را ترک کنند، کردها، شیعیان و حکومت عراق می دانند که چگونه با تروریست های مجاهدین خلق در کمپ اشرف عراق رفتار کنند. اگر متحدین در جنگ جهانی دوم قادر بودند که دادگاه های آلمانی ها را برگزار کنند،پس چرا همین متحدین حکومت عراق را از محاکمه ی مجاهدین به اتهام جنایات جنگی اشان باز می دارند؟

اگر هر فرد دیگری می خواهد که پایان تروریسم را ببیند، باید با حمایت از تروریسم در هر کجای جهان مخالفت کند. در 11 سپتامبر 2001، تروریست ها به نومحافظه کاران امریکا فرصت دادند که جنگ های بی پایان خود را آغاز کنند و قوانینی که آزادی امریکایی ها را از آن ها می گرفت، تصویب کنند.

بدترین دشمنان امریکایی نومحافظه کارانی هستند که از مجاهدین و جنگ های بی پایان حمایت می کنند. با این وجود،اگر تروریست های خارجی به حملات خود به امریکا ادامه دهند. امریکایی های پاک نهاد و وطن پرست قادر نخواهند بود که نومحافظه کاران شیطان صفت را شکست دهند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا