مرا فریب دادید چند کلامی با مسعود رجوی
رجوی نیرویی می خواست که بی شبهه ترور کند آنان که فریب فتوای رجوی را خوردند
پنج دلیل برای طلاق اجباری اعضای مجاهدین خلق چرا مسعود رجوی طلاق را برای مجاهدین خلق اجباری کرد؟
رجوی و دروغی دیگر
کافی است به این نکته توجه کنیم که رجوی بیش از 8 سال است ادعا می کند ایران به مرحله ساخت بمب اتمی نزدیک شده!!! و به زودی آنرا تولید خواهد کرد. اگر چند سال دیگر هم به اطلاعیه های او و فرقه اش نگاه کنید همین عبارت را خواهید دید، همانطور که از سال 60 او گفت که حکومت ایران در حال سرنگون شدن است و وارد مرحله سرنگونی شده و… و هنوز هم با گذشت نزدیک به سه دهه باز همان حرف را با رنگ دیگری به خورد افرادش داده
چرندیات، هم استراتژی هم تاکتیک رجوی
رجوی درسهایی را بنام درسهای استراتژی قیام و سرنگونی برای جوانان , در سایت مجاهد منتشر کرده است که با نگاهی گذرا به ان می شود از عمق دور ماندگی و درماندگی این جریان ارتجاعی با خبر شد. رجوی در حالی درس قیام می دهد که در تمامی درسهایش در مدرسه مردم ایران و انقلاب نمره ردی گرفته است. زمین گیرشدن تمامی امکانات مالی و انسانی و سیاسی مجاهدین در باتلاق اشرف،و سرنگونی رجوی در عمق چاه وابستگی به خارجی ها،نمونه اخرین این نمره های ردی مسعود رجوی،هست.
پیام مسعود رجوی مرغ پخته را هم به خنده وا می دارد
مسعود برای روحیه دادن به نیروهای از دست رفته خود نمی داند چطور پیام بدهد که نیروها روحیه بگیرند و چند صباحی در قرارگاه مسئولین بی دغدغه باشند. وقتی که پیام مسعود را مرور کردم به جمله ای برخوردم که خیلی جالب بود و مرغ پخته را هم به خنده وا می داشت واین بود که ای جوانان , تظاهرات را ادامه بدهید میلیشای مجاهدین به کمک شما می آید , باید سوال کرد کدام ملیشیا آزاد است که برای کمک به تظاهرات کننده ها بیاید.
اهداف حداقلی رجوی در پیام ۳۰ دی ماه
محوری ترین هدفی که رجوی به خصوص از آخرین پیام خود در سی ماه دنبال می کند، القاء این معنی است که آن چهره ای که تا کنون از سازمان مجاهدین بجا مانده، یا در کتاب ها آمده، و یا در مورد سوال جامعه بین المللی قرار گرفته، و یا به هر طریقی حاصل شده، تحریف شده و خلاف واقع است و مسبب اصلی آن جمهوری اسلامی است. محوری ترین نقطه تقابل رجوی در این پیام پاک کردن صورت مسئله تروریسم بودن سازمان مجاهدین است.
آقای رجوی می خواهند صورت مسئله اصلی را پاک کنند!
هدف محوری رجوی در این مقطع این است که صورت مسئله اصلی را پاک کند چرا و چگونه در ادامه این مقالات به آن خواهم پرداخت. اتفاقا بخش دوم و مکمل اظهارات آقای رجوی دقیقا نشان می دهد که نگرانی و اضطراب و تشویش ایشان از چه جانب و سمتی است. در این خصوص هم به تناوب خواهم پرداخت. اما بدون شک نتیجه گیری و راه حل ایشان برای رفع این ابهامات و سوء تفاهم ها به همان اندازه غیر معقول و غیر منطقی است که ادعای اول ایشان مبنی بر اینکه در طی این سال ها هر چه از منابع مجاهدین را جمهوری اسلامی منتشر و انعکاس داده یا استناد به اثبات ادعاهایی قرار داده، یکسره تحریف شده است
نیمچه امید رجوی هم از دست رفت!
رجوی در هر سر فصل وقتی می دید اوضاع به مراد او نیست گرد و خاک کردن را شروع میکرد از اینکه دیگر جنگی بین ایران و عراق متصور نبود و از طرفی هم در داخل ایران رجوی به فراموشی سپرده شده بود و صحنه بین المللی بر ضد تمایلات رجوی پیش می رفت ؛ رجوی تمام تلاش خود را بکار گرفت تا اعضاء متوجه این موضوع نشوند علاوه بر سانسور خبری و بی خبر نگه داشتن اعضاء از اخبار و اوضاع ایران و جهان؛ رجوی با برگزاری سلسله نشستها درونی و با وارونه نشان دادن واقعیتها اعضاء را به دنبال سراب می کشاند
خائنی که مسعود رجوی باشد هزاران مار خورده تا افعی شده
مسعود رجوی از هر سو که به کل قضیه نگاه کند، اینکه او بازنده اصلی این شرایط خواهد بود، خودش هم تردیدی ندارد. و در این وضعیت بحرانی بدون شک تنها و تنها اهرم و امکانی که برای فرافکنی و نجات خود پیش رو می بیند. هدف نهایی خود را نه در سوء استفاده از عواطف و احساسات اسیران خود، که به جد در اهتمام به قربانی کردن تمامی آنها متمرکز کرده است.مسعود رجوی با زبان بی زبانی گفته بود وقتی به گوشه رینگ برود و مفری برای فرار و نجات خود نداشته باشد، تنها سرمایه ممکن اش یعنی اسیران در قرارگاه اشرف را وجه المصالحه و قربانی خود خواهد کرد که سال 2009 مشاهده فاجعه انسانی در قرارگاه اشرف بودیم 11 کشته و تعداد زیادی زخمی بر جای گذاشت.
باز هم قمپز در کردن مسعود رجوی شروع شد
مگر شما به نیروی جوان اهمیتی می دهید اگر واقعا شما برای جوانها ارزشی قائل بودید آنها را با فریب به عراق منتقل و در پادگان مخوف اشرف قرنطینه نمی کردید و به آنها آموزش ضد مردمی نمی دادید که آنها را به ایران بفرستید که اموال مردم را به آتش بکشند و از طرفی شورای سرکوب رهبری شما از خارجه به آنها خط و خطوط می دهند بندگان خدا از کاری که در حق مردم انجام دادند احساس گناه می کنند حق هم دارند
رجوی و درماندگی باز هم بیشتر
بنظر می رسد استراتژی جدید رجوی بعد از شکست خوردن تمام استراتژی های قبلی او اعم از «جنگ چریک شهری»، «زدن سر انگشتان رژیم»، «واحد های آزادیبخش» و آخرین آن یعنی «ارتش آزادیبخش» باشد. یعنی بعد از به کشتن دادن تعداد زیادی از نیروها و کشتن بسیاری از افراد در طرف مقابل و همکاری با صدام، تمام استراتژی هایش در گل نشستند و البته او هیچگاه و به هیچ کس پاسخ نداد که چرا چنین خطوطی را تعیین و چرا آن خطوط جواب نداشته و چرا آنها را تغییر داده است
رجوی به دنبال سر نخ گم شده در کشورهای دیگر
بعد از ناکامی، رجوی دنبال سرنخ در کشور عراق، فرانسه و آمریکا است که بتواند بادکنک آهنی خود را چند صباحی درعراق نگه دارد تا از آن تشکیلات بر بقای سیاسی خود بیفزاید ولی نمی داند که سر نخ اصلی را درسال 60 بعد از شروع مبارزه مسلحانه از دست داده آن سرنخ مردم ایران بود سرنخ های بعدی ممکن چند صباحی نگه دارد ولی چون محکم نیست به ته چاه می اندازد هرکاری کنی مثل تغییر ایدئولوژی، مزدوری و وطن فرشی فقط مسیر طی شده را برای سقط آسان می کنند.
پیام ۳۰ دی بازتاب حقارت درونی رجوی
ایشان مثل همیشه خودشان را به خواب خرگوشی زده و نمی خواهند بپذیرند که نه تنها این نسل ایشان را بجا نمی آورند که اساسا مسئله و دغدغه ذهنی شان نه رجوی و نه سازمان مجاهدین است. اشاره کردم این پیام در عین دیرهنگام اما کاملا برای اهلش قابل پیش بینی بود. چون فقط اهلش می دانند که رجوی در طول چند ماه گذشته چقدر و از کجاها بسیار سوزیده شده و چقدر حقارت و گوشه و کنایه و نیش و… تحمل کرده است.
توطئه، توهم توطئه یا راه حل استراتژیکی برای رجوی
واقعیت این است که توسل رجوی به این راه حل هم ریشه در خودبزرگ بینی متوهمانه و هم در احساس حقارت و خودکم بینی و هم واقعیت گریزی دارد. اما سوای اینها می توان تاکید کرد این رویکرد در پروسه گذر از آن دلایل مورد اشاره، به یک خط مشی کاملا استراتژیکی شده است. به یک راه حل فرافکنانه که به جای زحمت کشیدن برای جستجوی شکست ها و عقب ماندگی های ایدئولوژیکی، سیاسی و استراتژیکی، و حقیقت به مفهوم راه گشایانه، سر راست می رود سراغ یک دشمن خیالی و با آسمان و ریسمان کردن همه دنیا را با او پیوند می دهد

