بخش خروجی، فرمهای تحقیر خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و پنجم
آن روزهای سیاه از چاله اردوگاه صدام تا چاه اسارتگاه رجوی
خاطره ای تلخ از دوران حضورم در تشکیلات رجوی چرا سکوت کردم؟!
خاطراتی از ایام عید نوروز در تشکیلات فرقه رجوی
تا قبل از سال 67 ایام عید نوروز در تشکیلات رجوی بسیار ساده برگزار می گردید، اما بعد از قرارداد آتش بس بین صدام با ایران وقتی رهبری مجاهدین در بن بست آتش بس گیر کرد ، برای این که نیروهای خودش را سرگرم کند یکباره رنگ عوض کرد و به بهانه اعیاد مخصوصاً عید […]
نعمت بزرگ آزادی
پس از سالها زندگی در درون سازمان مجاهدین خلق و تحمل شدیدترین فشارها، محدودیتها و شستشوی مغزی که به طور مداوم بر ذهن و جسم ما اعمال میشد، تصمیم به جدا شدن از این تشکیلات گرفتم. در آن دوران هیچ آزادی فردی نداشتم. همه چیز به من دیکته میشد: از پوشیدن لباس گرفته تا رفت […]
زندگی دوباره در آغوش آزادی
امروز یک روز خاص بود. با دوستی که سالها با هم در ارتباط بودهایم، به یکی از پارکهای جنگلی نزدیک شهر رفتیم. از لحظهای که به دریاچه رسیدیم و اردکها را دیدیم، احساس کردم که هیچوقت نمیتوانستم چنین لحظاتی را در دوران اسارت تجربه کنم. زندگی در آن شرایط، به قدری محدود و تاریک بود […]
پیام حمید آتابای برای رضا حسن زاده در کمپ مانز مجاهدین خلق
حمید آتابای عضو رهایی یافته از سازمان مجاهدین خلق در آلبانی، در پیامی تصویری از دوست قدیمی اش رضا حسن زاده که همچنان در کمپ مانز سازمان به سر می برد، می خواهد تا با تفکر و تأمل راه آزادی و رهایی را در پیش بگیرد. آتابای که بعد از روز کاری و از همان […]
تجربه علی زمانی از زندگی آزاد خارج از تشکیلات فرقه
علی زمانی، عضو نجات یافته از سازمان مجاهدین خلق در آلبانی و عضو کنونی انجمن نجات آلبانی در گفتگو با بیجار رحیمی درباره شرایط کنونی زندگی خودش و دیگر اعضای نجات یافته از فرقه می گوید: خیلی از افرادی که خود را از تشکیلات نجات دادند، حالا تشکیل خانواده داده اند، شغل دارند و مستقل […]
دو سالی که در محله کشار تیرانا بودیم
با انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق به آلبانی، آپارتمان هایی در محله کشار تیرانا از طرف کمیساریا برای اسکان اعضا، کرایه و در اختیار سازمان قرار گرفتند. سازمان سیاج هایی را دور این ساحتمان ها ایجاد کرد و با گذاشتن نگهبانی در مقابل درب های ورود و خروج سعی کرد کنترل بر اعضا را همچنان […]
پیام حسن شرقی برای اعضای حاضر در کمپ مانز
سلام به تمام دوستانم. من حسن شرقی متولد 20 خرداد 1333 هستم. در یکم مهر 1359 در سومار اسیر نیروهای عراقی شدم و با فریب و نیرنگ در خرداد سال 1368 به اردوگاه کار اجباری فرقه تروریستی رجوی منتقل شدم. بعد از 24 سال تحمل مناسبات غیر انسانی تشکیلات رجوی، بالاخره در اواخر سال 1391 […]
زندگی در کمپ مانز و دوران اسارت
علی محمد رحیمی، عضو نجات یافته از تشکیلات مجاهدین خلق در آلبانی در مطلبی درباره دوران سخت اسارتش در مناسبات سازمان می نویسد: زمانی که در کمپ مانز بودم، با محدودیتهای بسیار زیادی مواجه بودم که هر لحظه ذهنم را مشغول میکرد. حتی برای خرید لباس، باید یک ماه قبل از آن اعلام میکردم و […]
پیام مهدی رحیمزادگان به دوستان قدیمی اش در کمپ مانز مجاهدین خلق
مهدی رحیمزادگان از اعضای نجات یافته از سازمان مجاهدین خلق، در پیامی تصویری رو به دوستان قدیمی اش که همچنان گرفتار تشکیلات رجوی هستند از تجربیات خودش بعد از رهایی از فرقه می گوید. او که 9 سال از عمر و جوانی اش را در مناسبات مجاهدین خلق گذراند، در سال 1384 توانست خود را […]
رجوی افراد را از انسانیت شان تهی می کند
فرقه مجاهدین خلق در ماهیت و رویکرد مساوی است با تضاد – ترس – وحشت – خشونت و بی رحمی و تهی کردن انسان از خود و سوق دادن فرد به دنیای بردگی. در ته داستان هم اعضای خود را با بهانه تهی کردن از تعلقات طبقاتی و زنگارهای اجتماعی و رشد دادن به وادی […]
چرا رمسا در آلبانی بسته شد؟!
پس از انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق به آلبانی و بر اساس توافقات میان سران سازمان، سازمان ملل و دولت آلبانی، رمسا (Refugee and Migrant Services in Albania) مسئول پیگیری وضعیت اعضای مجاهدین و همچنین افرادی شد که از این گروه جدا می شدند. اما بعد از مدت کوتاهی، رمسا که زیر نظر کمیساریای عالی […]
پیام بیجار رحیمی برای موسی دامنی در کمپ مانز مجاهدین
بیجار رحیمی عضو نجات یافته از سازمان مجاهدین خلق در آلبانی، در پیامی از دوست قدیمی اش موسی دامنی می خواهد تا او هم مسیر آزادی را طی کند و به زندگی واقعی بازگردد. بیجار رحیمی، روایت تلخ به دام افتادن شان توسط عوامل آدم ربای مجاهدین خلق را بازگو می کند و به موسی […]

