سه شنبه, ۱۸ آذر , ۱۴۰۴
  • پیام عسگر نجف زاده به برادر اسیرش قاسم نجف زاده 17 آذر 1404

    قاسم جان زندگی را دریاب
    پیام عسگر نجف زاده به برادر اسیرش قاسم نجف زاده

    قاسم جان خوبی برادر؟ بارها برایت نامه نوشتم و اما دریغ از یک پاسخ نامه و یک تماس تلفنی. الان هم از سر دلتنگی خواستم چند خط برایت بنویسم از خوابی ‌که دیشب از مامان دیدم. شادروان مامان به خوابم آمد و دیدم پریشان حال و مضطرب است. خیلی دلم گرفت و ناگهان مامان را […]

پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم 16 آذر 1404

نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در کمپ آلبانی پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم

علی جان یک دنیای واقعی منتظر توست 16 آذر 1404

نامه زهرا قلیزاده به برادرش علی قلیزاده علی جان یک دنیای واقعی منتظر توست

خانواده ها تا آخر ایستاده اند 27 بهمن 1390

خانواده ها تا آخر ایستاده اند

خانواده ها البته هر روز در تمامی اضلاع پادگان حضور فعال دارند و تا آنجا که حنجره و صدایشان یاری میکند عزیزان خود را صدا میزنند که البته همچنان توسط عده ای از قربانیان مغزشوئی شده فرقه رجوی مورد بی مهری همراه با فحش های رکیک که معلوم نیست از کجا یاد گرفته اند و پرتاب سنگ به سمت زنان و مردان سالخورده که معلوم نیست در مرام کدام مبارزی تاکنون سراغ داشته اند قرار میگیرند. در این خصوص چند فیلم تهیه شده که بعدا به نظر خوانندگان خواهد رسید.

ایستادگی خانواده ها رجوی را مجبور به پذیرش انحلال اشرف کرد – قسمت سوم 26 بهمن 1390

ایستادگی خانواده ها رجوی را مجبور به پذیرش انحلال اشرف کرد – قسمت سوم

همه ما می دانیم که اشرف یعنی همه چیز سازمان، بنابراین بسیار طبیعی است که پذیرش این موضوع که روزی اشرف وجود نداشته باشد برای رجوی ها بسیار سخت و غیر ممکن است. به همین دلیل سعی دارد تا جائی که امکان دارد با بازی های سیاسی و بهره برداری از وضعیت کشور عراق زمان را خریده و آن را به عقب بیاندازد تا شاید بقول معروف از این ستون به آن ستون برای فرقه او فرجی حاصل شود. علی رغم این خانواده ها هم چنان که تا به حال مقاومت و ایستادگی کردند بایستی تا محو کامل فرقه رجوی در اشرف پی گیر کار فرزندان خودشان باشند

گزارش سفر به کمپ اشرف 26 بهمن 1390

گزارش سفر به کمپ اشرف

عده ای از حاضران در مقابل کمپ نام فرزندانشان را که در کمپ ساکن هستند در دست دارند. در چند متری یکی از دربهای اصلی کمپ، ایست بازرسی ارتش عراق قرار دارد و آنان بدون مجوز از دفتر نخست وزیری به کسی اجازه عبور از این ایست بازرسی را نمی دهند. وقتی که کاروان ما به درب نزدیک شد، دهها خانواده با شعارهای”مرگ بر مسعود رجوی” و”ما خواهان ملاقات با فرزندانمان هستیم” به طرف ما آمدند.

اعتراض گسترده خانواده های استان فارس در جلوی درب اشرف 24 بهمن 1390

اعتراض گسترده خانواده های استان فارس در جلوی درب اشرف

تعدادی از خانواده‌های استان فارس که فرزندان و بستگانشان در اردوگاه اشرف حضور دارند، در برابر این اردوگاه تجمع کردند و خواستار دیدار و رهایی خانواده هایشان از زندان مجاهدین شدند. یکی از این خانواده های معترض با تاکید بر اینکه گروه تروریستی مجاهدین جنگی روانی علیه آنها به راه انداخته، گفت: ما خواهان دیدار و ملاقات با عزیزانمان هستیم، و به تحصن در اینجا ادامه خواهیم داد.

پیوستن خانواده های گیلک به جمع خانواده های متحصن مقابل اشرف 24 بهمن 1390

پیوستن خانواده های گیلک به جمع خانواده های متحصن مقابل اشرف

ماهها بود که این خانواده ها به میل و رغبت خویش منتظر مسافرت به کشور نا امن عراق بودند و برای روز اعزام لحظه شماری می کردند. با وجود فصل سرد زمستان، بویژه درشرایط بارندگی برف سنگین که احتمال هر حادثه ای متصوربود، خانواده های محترم و گرامی با خرید ریسک خطر و تحمل مشقات سنگین برای این مسافرت پافشاری میکردند واذعان میداشتند که شرایط حساس تعیین تکلیف عزیزانمان در پادگان بدنام اشرف نزدیک و نزدیکترمیشود و مصرانه برآنیم که با انجام ملاقات و دیدارحضوری با عزیزانمان، آنان را ازچنگال رجوی و مناسبات فریب و نیرنگ تشکیلات مخوف رهانیده

ایستادگی خانواده ها رجوی را مجبور به پذیرش انحلال اشرف کرد – قسمت دوم 20 بهمن 1390

ایستادگی خانواده ها رجوی را مجبور به پذیرش انحلال اشرف کرد – قسمت دوم

اکثر افراد از ته دل سنگ نمی زدند بلکه تحت فشارهای تشکیلاتی مجبور به انجام این کار هستند. نمونه های زیادی وجود داشت که وقتی در اطراف این افراد کسی از فرقه نبود، آنها شروع به برقراری ارتباط با خانواده ها نموده و با آنها درد و دل می کردند. بسیاری از آنها آنقدر سنگ را آرام پرت می کردند که چند متر هم آن طرف تر نمی رفت. اما بهر حال از ترس تشکیلات مجبور به این کار بودند.

افشای ترفند جدید رجوی توسط خانواده ها 19 بهمن 1390

افشای ترفند جدید رجوی توسط خانواده ها

خانواده ها که در دو سال گذشته با تحمل سختی های زیاد در دوره های مختلف به جلوی درب اشرف رفتند شاهد برخوردهای فریب کارانه زیادی از طرف مسئولین اشرف بودند ولی این بار اعلام ملاقات برای خانواده ها از طرف رجوی تعجب آنان را برانگیخته و پی به دجالیت بیشتر او بردند آنها می گویند چطور کسی که دستور توهین و سنگ باران به پدر و مادر پیر را می دهد مدعی دادن ملاقات به آنان است؟

ایستادگی خانواده ها، رجوی را مجبور به پذیرش انحلال اشرف کرد – قسمت اول 11 بهمن 1390

ایستادگی خانواده ها، رجوی را مجبور به پذیرش انحلال اشرف کرد – قسمت اول

حضور خانواده روی افراد اسیر در اشرف تاثیر گذار بود چون موجب برانگیخته شدن عاطفه آنها می شود. زیرا این افراد سالیان از داشتن رابطه عاطفی محروم بودند و با شنیدن صدای مادر یا برادر یا فرزندشان این عواطف در آنان زنده و برانگیخته شده و آنان را به این فکر فرو می برد که رجوی با آنان چه کرده است و در نتیجه بر تصمیم آنها برای فرار تاثیر فراوان داشته است

گفتگوی خانواده های متحصن با رسانه های عراقی و بین المللی 10 بهمن 1390

گفتگوی خانواده های متحصن با رسانه های عراقی و بین المللی

خانواده ها نسبت به توافقی که بین یونامی (دفتر پشتیبانی ملل متحد در بغداد) و دولت عراق برای جابجائی ساکنان پادگان فرقه ای اشرف صورت گرفته و مهلت شش ماهه ای که برای خروج آنان از عراق داده شده است ابراز رضایت و خرسندی کردند. آنان معتقد بودند که این شرایط ماحصل تحصن نزدیک به دو سال خانواده های دردمند و رنج دیده است که بالاخره جادوی رجوی را باطل کرده و عزیزان آنها را آزاد خواهد نمود.

دیدار در شهرک آزادی با خانواده علی بابا 08 بهمن 1390

دیدار در شهرک آزادی با خانواده علی بابا

این پدر و مادر چه گناهی دارند که باید اینقدر چشم انتظار فرزندشان در نزد شما باشند. مگر فرزند او به شما و گروه شما چه کرده که حتی برای ملاقات اجازه نمی دهید. این کمترین خواسته را شما آقای رجوی، شما از این پدران و مادران سلب نمودید و می دانید که علی بابا و… اگر با خانواده ملاقات کند دیگر مال شما نیست و به همین خاطر به این پدران و مادران مارک مزدوری زدید و این مادر مزدور نیست بلکه چشم انتظار است

هزاران تبریک به خانواده ها… 05 بهمن 1390

هزاران تبریک به خانواده ها…

… ” حماسه پایداری” که رجوی می گفت، در حقیقت پایداری و وفاداری چنین خانواده هایی است. کم نیست از این نمونه ها، مادری می گفت هر وقت دلم هوای پسرم را می کند، کتاب قرآن را در بغلم گرفته به کوه و بیابان می روم و اسم پسرم را که سالهاست ندیدم آنقدر فریاد می زنم تا از خود بی خود می شوم! مادران و خواهرانی را این بار پشت سیاج های اشرف دیدم که اسم پسرشان را صدا زده و زجه می زدند! و التماس می کردند…

عزیمت جمعی از خانواده های آذربایجانغربی به اردوگاه اشرف 03 بهمن 1390

عزیمت جمعی از خانواده های آذربایجانغربی به اردوگاه اشرف

خانواده های ساکن استان آذربایجانغربی راهی عراق شدند تا پیام رهاییبخش و سرشار از عطوفت خویش را به عزیزانشان در اشرف برسانند آنها یک خواسته مشخص دارند و آن ملاقات و دیدار با عزیزانشان است. حال باید منتظر بود و اینبار واکنش رهبران مجاهدین را نظاره گر شد؟ آیا به خود خواهند آمد و سرانجام با واقعیت حضور خانواده ها و طرح مطالبات قانونی و خواسته ی مشروع آنان به شکلی منطقی و معقول مواجه خواهند شد؟

blank
blank
blank