تحلیل های وارونه رجوی بعد از هر پیام رجوی عده ای از تشکیلات جدا می شدند
به روایت محمدرضا ترابی، کودک سرباز مجاهدین خلق حرمسرای مسعود رجوی
مسعود رجوی درباره شهروندان ایرانی اظهار نظر نکند اظهارات بخشعلی علیزاده در واکنش به سخنان مسعود رجوی
نیمچه امید رجوی هم از دست رفت!
رجوی در هر سر فصل وقتی می دید اوضاع به مراد او نیست گرد و خاک کردن را شروع میکرد از اینکه دیگر جنگی بین ایران و عراق متصور نبود و از طرفی هم در داخل ایران رجوی به فراموشی سپرده شده بود و صحنه بین المللی بر ضد تمایلات رجوی پیش می رفت ؛ رجوی تمام تلاش خود را بکار گرفت تا اعضاء متوجه این موضوع نشوند علاوه بر سانسور خبری و بی خبر نگه داشتن اعضاء از اخبار و اوضاع ایران و جهان؛ رجوی با برگزاری سلسله نشستها درونی و با وارونه نشان دادن واقعیتها اعضاء را به دنبال سراب می کشاند
آقای رجوی می خواهند صورت مسئله اصلی را پاک کنند!
هدف محوری رجوی در این مقطع این است که صورت مسئله اصلی را پاک کند چرا و چگونه در ادامه این مقالات به آن خواهم پرداخت. اتفاقا بخش دوم و مکمل اظهارات آقای رجوی دقیقا نشان می دهد که نگرانی و اضطراب و تشویش ایشان از چه جانب و سمتی است. در این خصوص هم به تناوب خواهم پرداخت. اما بدون شک نتیجه گیری و راه حل ایشان برای رفع این ابهامات و سوء تفاهم ها به همان اندازه غیر معقول و غیر منطقی است که ادعای اول ایشان مبنی بر اینکه در طی این سال ها هر چه از منابع مجاهدین را جمهوری اسلامی منتشر و انعکاس داده یا استناد به اثبات ادعاهایی قرار داده، یکسره تحریف شده است
خائنی که مسعود رجوی باشد هزاران مار خورده تا افعی شده
مسعود رجوی از هر سو که به کل قضیه نگاه کند، اینکه او بازنده اصلی این شرایط خواهد بود، خودش هم تردیدی ندارد. و در این وضعیت بحرانی بدون شک تنها و تنها اهرم و امکانی که برای فرافکنی و نجات خود پیش رو می بیند. هدف نهایی خود را نه در سوء استفاده از عواطف و احساسات اسیران خود، که به جد در اهتمام به قربانی کردن تمامی آنها متمرکز کرده است.مسعود رجوی با زبان بی زبانی گفته بود وقتی به گوشه رینگ برود و مفری برای فرار و نجات خود نداشته باشد، تنها سرمایه ممکن اش یعنی اسیران در قرارگاه اشرف را وجه المصالحه و قربانی خود خواهد کرد که سال 2009 مشاهده فاجعه انسانی در قرارگاه اشرف بودیم 11 کشته و تعداد زیادی زخمی بر جای گذاشت.
باز هم قمپز در کردن مسعود رجوی شروع شد
مگر شما به نیروی جوان اهمیتی می دهید اگر واقعا شما برای جوانها ارزشی قائل بودید آنها را با فریب به عراق منتقل و در پادگان مخوف اشرف قرنطینه نمی کردید و به آنها آموزش ضد مردمی نمی دادید که آنها را به ایران بفرستید که اموال مردم را به آتش بکشند و از طرفی شورای سرکوب رهبری شما از خارجه به آنها خط و خطوط می دهند بندگان خدا از کاری که در حق مردم انجام دادند احساس گناه می کنند حق هم دارند
رجوی و درماندگی باز هم بیشتر
بنظر می رسد استراتژی جدید رجوی بعد از شکست خوردن تمام استراتژی های قبلی او اعم از «جنگ چریک شهری»، «زدن سر انگشتان رژیم»، «واحد های آزادیبخش» و آخرین آن یعنی «ارتش آزادیبخش» باشد. یعنی بعد از به کشتن دادن تعداد زیادی از نیروها و کشتن بسیاری از افراد در طرف مقابل و همکاری با صدام، تمام استراتژی هایش در گل نشستند و البته او هیچگاه و به هیچ کس پاسخ نداد که چرا چنین خطوطی را تعیین و چرا آن خطوط جواب نداشته و چرا آنها را تغییر داده است
رجوی به دنبال سر نخ گم شده در کشورهای دیگر
بعد از ناکامی، رجوی دنبال سرنخ در کشور عراق، فرانسه و آمریکا است که بتواند بادکنک آهنی خود را چند صباحی درعراق نگه دارد تا از آن تشکیلات بر بقای سیاسی خود بیفزاید ولی نمی داند که سر نخ اصلی را درسال 60 بعد از شروع مبارزه مسلحانه از دست داده آن سرنخ مردم ایران بود سرنخ های بعدی ممکن چند صباحی نگه دارد ولی چون محکم نیست به ته چاه می اندازد هرکاری کنی مثل تغییر ایدئولوژی، مزدوری و وطن فرشی فقط مسیر طی شده را برای سقط آسان می کنند.
پیام ۳۰ دی بازتاب حقارت درونی رجوی
ایشان مثل همیشه خودشان را به خواب خرگوشی زده و نمی خواهند بپذیرند که نه تنها این نسل ایشان را بجا نمی آورند که اساسا مسئله و دغدغه ذهنی شان نه رجوی و نه سازمان مجاهدین است. اشاره کردم این پیام در عین دیرهنگام اما کاملا برای اهلش قابل پیش بینی بود. چون فقط اهلش می دانند که رجوی در طول چند ماه گذشته چقدر و از کجاها بسیار سوزیده شده و چقدر حقارت و گوشه و کنایه و نیش و… تحمل کرده است.
توطئه، توهم توطئه یا راه حل استراتژیکی برای رجوی
واقعیت این است که توسل رجوی به این راه حل هم ریشه در خودبزرگ بینی متوهمانه و هم در احساس حقارت و خودکم بینی و هم واقعیت گریزی دارد. اما سوای اینها می توان تاکید کرد این رویکرد در پروسه گذر از آن دلایل مورد اشاره، به یک خط مشی کاملا استراتژیکی شده است. به یک راه حل فرافکنانه که به جای زحمت کشیدن برای جستجوی شکست ها و عقب ماندگی های ایدئولوژیکی، سیاسی و استراتژیکی، و حقیقت به مفهوم راه گشایانه، سر راست می رود سراغ یک دشمن خیالی و با آسمان و ریسمان کردن همه دنیا را با او پیوند می دهد
رجوی و استراتژی سرنگونی با چاقو و قمه
بعد از افشاگری یکی از جدا شده ها، که نشان از به گل نشستن استراتژی جنگی رجوی داشت، رجوی سعی دارد دست به خون ریزی دیگری بزند و می توان به عمق فاجعه ای که در اشرف در حال وقوع می باشد پی برد. رجوی سعی دارد با تمام قوا اشرف را از دست ندهد در این راستا می خواهد با آموزش دادن به افراد خود بوسیله چاقو و قمه!!! و چیزهایی از این قبیل باز هم افراد ناآگاه خود را به کشتن بدهد
فراخوان رجوی یا فریب دوباره افکار عمومی
رجوی برای اینکه از قافله عقب نماند سعی کرده با شعار دادن و دادن خط و خطوط برای مردم ایران خودش را در صحنه نگه دارد ولی باید گفت رجوی مانند آن کسی است که او را به ده راه نمی دهند و او سراغ خانه کد خدا را می گیرد. مردم ایران به خوبی به چهره کثیف رجوی و فرقه اش پی بردند و میدانند که رجوی بعد از خیانت در جنگ عراق علیه ایران و ترور افراد بی گناه و غلطیدن به دامن امپریالیسم دیگر در ایران جایی ندارد
رجوی و فریب جوانان سراسر کشور
رجوی ازسال 1374 به بعد در نشست های بزرگتر، به نحوی بیان میکرد که ارتباط وی و ایدئولوژی اش با نسل جدید ایران قطع شده و دره عمیقی بین او و نسل جدید بواسطه خروج از ایران پدید آمده و مسئولین سازمانی باید این دره را پر کنند و به هرشیوه ممکن جوانان را به پادگان اشرف برسانند. اما از سال 1360 تاکنون که قریب به سه دهه میگذرد نسل جوان ایران تصویری خیلی حقیقی و واقعی از مجاهدین بدست آورده اند و به همین دلیل نیز در صحنه پر التهاب ایران هیچ کجا نامی از مجاهدین نیست
پیام ۳۰ دی رجوی دیکتاتور: هر نوع سوال ممنوع
رجوی میخواهد مدعی شود که در ایران نیروهای زیادی دارد که با سازمان در ارتباط هستند. ترفندی که سال ها برای فریب نیروها در اشرف و امیدوار نگه داشتن آنها و بزرگ جلوه دادن سازمان استفاده می کرد، یکی دیگر از ویژگی های کم نظیر رجوی این است که هیچگاه انتقادی را نسبت به خود وارد نمی بیند و از کسی نمی پذیرد و هر کس به او انتقادی داشته باشد و یا به نقد او بپردازد بلافاصله مزدور ایران و دشمن خلق خواهد شد.

