در حسرت دیدار دوست خوبم اصغر واحد رضایی
درنشست آخری که من درآن حضور داشتم، بطور خیلی خصوصی ازاو سئوال کردم که تاکی دراین سازمان میمانی. من شاید بروم ودوست دارم که همراهم باشی که جواب داد من جایی برای رفتن ندارم وجوانی ام را هم ازدست داده ام وتوان انتخاب مجدد زندگی جدید را ندارم وفقط این را هم اضافه کنم که من کسی را درایران ندارم. فکر میکنم که پدر ومادرم فوت کرده اند و بنابراین آینده ی روشنی برایم وجود ندارد!
ابر فرقه – قسمت اول
“ابرفرقه” واژه ای است که برای اولین بار در مورد فرقه ای استفاده می گردد و بیانگر تمامیت خصوصیات فرقه ها در جهان در یک فرقه است.این برای اولین بار است که یک جنایت فرقه ای در سطح بسیار وسیع و ماکرو، سالهاست که در پشت دیوارهای بلند قلعه های مخوف رجوی (پادگان اشرف و…) در حال انجام است.این ابرفرقه در سطح هزاران نفر فعالیت می کند، در نوع خود، یکی از منحصر بفردترین، خاص ترین، ویژه ترین و البته وحشیانه ترین شیوه های فرقه ای در آن اعمال می شود.
هزار سال هم که ازاین ترقه ها درشود، درد شما را دوا نخواهد کرد!
این فرقه ی منحط و کم عقل، عملا هر تجمع کمتر غیر عقلانی و بالفطره خطرناک ومزاحم مردم ومخصوصا بیماران و پیران را، بنفع خود میدانند! من تاکنون درنوشته های این فرقه ی منحط با بزک مدرنیزم ندیده ونخوانده ام که جوانان را تشویق به حضور درکتابخانه های عمومی کرده و به یادگیری علم- وازجمله علوم اجتماعی- بپردازند! درد این فرقه چیز دیگری است که علاج اش رها کردن مناسبات فرقوی وروی آوردن به تعقل ورعایت حقوق اعضای خود میباشد!
از یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش – قسمت هفتم
رجوی در آن زمان که مست تثبیت خود در عراق بود امروز در یک کمپ خودش را زندانی کرده و به آن هم افتخار می کند. در اینجا باید گفت آقای رجوی مزدوری افتخار نیست بلکه می بایست آن موقع یک هدف را از دست نمی دادید حتی اگر به نابودی گروه شما تمام می شد، آیا آبرومندتر نبود که صدام بعد از آن داستان شما را از خاک خود اخراج می کرد، حداقل شما امروزبه دست خودت زندانی نبودی و در یک کشور دیگر، هم نیروها و هم خودت آبرومندانه از حقوق خود بهره مند بودی ولی الان حرفی برای گفتن نداری
شکایت از فرقه رجوی
از خیلی از هم سن هایمان، عقب تر هستیم، رشد فکری کافی در فرقه نداشتیم و اغلب از اداره امور شخصی در جامعه ناتوان و عاجز هستیم، اگر بنا به گفته روانشناسان و فرقه شناسان ایجاد فرقه جرم است و گرفتار کردن افراد برای سالهای متمادی در آن نیز جرم است پس حتماً باید یک ارگان بین المللی به داد ما برسد و حق ما را از فرقه رجوی بگیرد.
نقد ی بر مقاله محمد تقی صالحپور
با امکانات و پول خودمان همین وسائل ارتباطی را تهیه کنیم”. آقای محمد تقی اشتباه من در گذشته در امروز شما بدلیل دوری ازجامعه ادامه دارد ونمی دانید که امروز درایران در هر خانه -چه مخالف وچه موافق- وسایل مدرن وگسترده ارتباط جمعی وجود دارد ومن نمی دانم که رهبران شما چرا درآن بولتن های دیواری خود این مطلب را نمی نویسند که از ده ها میلیون ایرانی نوجوان تا پیر مرد، هر کدام یک یا دو سیم کارت دارد ودر اکثریت مطلق خانواده های ایرانی اینترنت – بسته به میزان درآمد عادی یا باند پهن والبته با اکثریت باند پهن – وجود دارد.
از نظر فرقه ی منحط رجوی، خانواده ها حق عریضه نویسی ندارند!
ما فرزندان خود را شبیه کامپیوتر ضعیف با برنامه ریزی خاص دانسته و با رد این ستم بزرگی که برآنها رفته اعتراض مان را طی عریضه هایی مطرح کرده وخواهان بازگشت شان به دنیای انسانیت هستیم وبنابراین خودرا موظف ومحق به اعلام حمایت ازآنها دانسته ونامه نویسی به شخصیت ها وارگانهای ذیصلاح را جزء ناچیزی ازحقوق خود میدانیم و قانونی را سراغ نداریم که این حق را بخواهد ویا بتواند ازما دریغ دارد!
ترقی معکوس آقای کریم نعلبندیان!
ایشان به اینترنت و… دسترسی ندارند و فرماندهان ومسئولانش- چه بسا درخارج ازکشور- اطلاعات ناقص وتفسیر دلبخواه شده ای درمورد نامه های خانواده ها بدان ها داده وخواسته میشود که مطلبی درنکوهش آن بنویسند واین مطلب تهیه شده توسط همین مسئولین دروبسایت ها منتشر میشود! این موضوع سبب زیر علامت سئوال رفتن صحت وسقم نوشته های این اسرا شده وازاعتبارش کاسته میشود!
از یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش – قسمت ششم
در آخر هرسال این نشست توسط مسعود رجوی گذاشته می شد و یک سری اخبارهایی که در تعریف سازمان بود و همچنین اخبارهایی که بر علیه نظام بود مطرح ودر مورد اخبار توضیح داده میشد. در این نشست فقط مسعود صحبت می نمود و مریم از او (مسعود) تعریف می کرد مثلا اینکه اگر چنین رهبری نبود، ما پیش از آنکه به اینجا برسیم از بین می رفتیم و یا، این شخص بود که در عرصه سیاسی، ایدئولوژیکی، تشکیلاتی در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایستاد وگرنه ما بدون اواز بین می رفتیم.
نگاهی به ایرادات ودستورات راست گرایانه علی صفوی بر بارک اوباما!
یعنی میفرمایید این مقابله ی نصف ونیمه را هم که با داعش میشود وگاها بطور اشتباهی؟!، سلاح وتجهیزات بر پایگاه های آنها هلی برد میشود تا دسترسی به سلاح های مدرن را همواره باخود داشته باشند، زیادی است!شما با این اظهار نظرتان بطور خیلی واضحی ازداعش حمایت میکنید وآنگاه وقتی مخالفین تان این مسئله را افشاء میکنند
داعش مولود عملکرد نظام سلطه ی جهانی ووهابیت مرتجع است!
” باید از دوستان میانهرو مان کمک بگیریم”. که باتوجه به خصوصیات متحدان آمریکا ودوستان مجاهدین؟! خلق ایران، تاکنون برخلاف آن عمل کرده اند واتفاقا دولت هایی را که مراکزاصلی تغذیه ی داعش و… بحساب میآیند، برگزیده وبا آنها همکاری تنگاتنگ دارند: با وهابی ها که اجازه ی ساده ی رانندگی برای زن نمیدهند
نقدی بر مقاله آقای حمید طاهری خسروشاهی
رهبری فعلی شما درآن کمپ اشرف آن کارها را کرد که دشمن شماره یک ما با ما اینکار را نکرد! اگر چه همیشه گفته ام وخواهم گفت مسعود دنبال سرنگونی رژیم بنفع” خلق قهرمان” نبود بلکه می خواست خود را مطرح کرده و بعنوان نماد قدرت برای همه بشناساند وبه همین خاطر بود، در کمپ اشرف به دنبال هوس بازی خود رفت وآن شوروحال ما را در وجود مان کشت وامروزتلاش دارد بگوید که آنها که از نزد ما رفتند سرباز رژیم بودند واساساً در اشرف که مانده بودند به خاطر ترس از رژیم بود والان هم از ترس جان شان مزدور شدند…