پنجشنبه, ۴ دی , ۱۴۰۴
جلسه صمیمی با خانواده های عضو انجمن نجات استان مرکزی 18 شهریور 1392

جلسه صمیمی با خانواده های عضو انجمن نجات استان مرکزی

در این جلسه خانواده ها راههای موجود جهت نجات فرزندانشان از کمپ موقت (لیبرتی) را مورد بحث و برسی قرار دادند. مسئول انجمن در رابطه با خفقان حاکم بر کمپ موقت (لیبرتی) توضیحاتی داد و خانواده ها نقش فعال خود را در رابطه با آزادی فرزندانشان اعلام کردند در پایان جلسه خانواده به صورت جمعی نامه ای برای سازمان ملل تنظیم کرده همراه با عکس دسته جمعی و امضاء تک تک خانواده ها برای سازمان ملل ارسال کردند و از سازمان ملل خواستار شدند در مسیر آزادی فرزندانشان آنها را یاری کنند.

دلم برای پدرم تنگ شده! 14 شهریور 1392

دلم برای پدرم تنگ شده!

طی این چند سال که پدرم در فرقه رجوی اسیر است یک تماس هم با من نگرفته که از احوال آن با خبر شوم تا بحال چندین نامه برای او نوشته ام که شاید جوابی از او دریافت کنم ولی متاسفانه هیچ جوابی به من نداده است کم و بیش خبرهای فرقه رجوی را می خوانم فرقه رجوی خودش را مالک انسانها می داند و کارش تباه کردن عمر انسانهاست.

پایتخت گل گرفته شده رجوی! 15 تیر 1392

پایتخت گل گرفته شده رجوی!

در پادگان اشرف تردد می کردم ارتش عراق اکثر مناطق پادگان را به تصرف خود در آورده بود و یک منطقه محدودی را به دست فرقه رجوی داده بودند که فقط در آن منطقه حق تردد داشتند و کاملا به لحاظ تردد محدود بودند. خودروها و امکانات فرقه را می دیدم که ارتش عراق در یک محلی آنها را انباشته کرده بود. باد آورده را باد می برد.

فیل هوا کردن تکراری مریم رجوی! 13 تیر 1392

فیل هوا کردن تکراری مریم رجوی!

برای تمام دنیا روشن شده است که مردم ایران خودشان سرنوشت شان را رقم می زنند و به مریم رجوی و امثال مریم رجوی ربطی ندارد از طرفی با جدایی آقای قصیم و آقای روحانی سوزش مریم رجوی در آمده و اطلاعیه پشت سر اطلاعیه در رابطه با این دو بر روی سایت های مربوط به خودشان درج می کنند از همین الان مارک وزارت اطلاعات را به آنها زده اند

فرزانه میدانشاهی شکنجه گر فرقه رجوی! 13 تیر 1392

فرزانه میدانشاهی شکنجه گر فرقه رجوی!

فرزانه میدانشاهی برای خیلی ها که اسیر فرقه رجوی بودند نامی آشناست با خود شیرینی توانست کرسی های مختلفی را در فرقه رجوی کسب کند چند سالی که من در مقر زهره قائمی بودم این زن معاون زهره قائمی بود زنی تازه به دوران رسیده و دنبال این بود که کرسی بالاتری را کسب کند در نشست هایی که با لایه های مختلف برگزار می کرد کارش پاچه گرفتن نفرات در مقر بود و حرفش این بود که حق خواهر مریم را از گلویتان بیرون می کشم کارش در مقر سرکوب و شکنجه روحی اسیران بود

مجاهدین آرزوی یک جنگ اتمی دارند، چرا؟ 27 خرداد 1392

مجاهدین آرزوی یک جنگ اتمی دارند، چرا؟

اکنون رجوی تمام انرژی و هم و غم فرقه اش را پشت حمایت تمام عیار از جنگ اتمی در جهان می گذارد و آرزوی درجه یک ذهنی ورشکسته رجوی فقط وقوع جنگ اتمی در منطقه و جهان است تا او همه را همدرد خود کند و اینگونه پایانی مشابه با سایرین برای خود رقم بزند و در اولویت ذهنی اش جنگ هسته ای و نابود کننده را برای انتقام از ایران می خواهد.

فرو رفتن کشتی نجات رجوی در باتلاق 22 اردیبهشت 1392

فرو رفتن کشتی نجات رجوی در باتلاق

بعد از سرنگونی صدام دیکتاتور، رجوی بادکنکی بیش نبود و تمام رویاهای رجوی بر باد رفت در این رابطه ضربات سنگینی خورد. دو ضربه سنگینی که خورد یکی خلع سلاح توسط نیروهای ائتلاف و دیگری تعطیلی پادگان اشرف که نام او را پایتخت مجاهدین گذاشته بود و کشتی نجات رجوی دونصف شد و در بحرانها در باتلاق فرو رفت و ناخدای کشتی چند سال است که خودش را در سوراخ موش مخفی کرده و از سوراخ بیرون نمی آید.

نامه خانواده های استان مرکزی به مارتین کوبلر 29 فروردین 1392

نامه خانواده های استان مرکزی به مارتین کوبلر

ما خانواده های استان مرکزی چندین سال است که از فرزندانمان بدور هستیم. چند بار با کلی مشکلات به عراق سفر کرده ایم و در کنار درب پادگان اشرف در خواست ملاقات با فرزندانمان را از فرقه ای بنام سازمان مجاهدین کرده ایم ولی متاسفانه این فرقه آنقدر عقب مانده است نه فقط اجازه ملاقات با فرزندانمان را نداد بلکه با فحش های رکیک که فقط شایسته خودشان است از ما خانواده ها استقبال کردند

در پادگان اشرف دلمان خوش بود رهبری داشتیم 27 فروردین 1392

در پادگان اشرف دلمان خوش بود رهبری داشتیم

مواقعی که نشست عمومی برگزار می کردند به چهره های مریم و مسعود نگاه می کردیم می گفتیم آنقدر رئوف و پاک هستند که نمی شود ذهن را در رابطه با آنها باز کرد ولی در واقع کثیف ترین آدمهایی هستند که روی کره زمین زندگی می کنند زباله دان تاریخ هم آنها را نمی پذیرد.

رهبران مجاهدین مرا بی پدر و مادر کردند 26 فروردین 1392

رهبران مجاهدین مرا بی پدر و مادر کردند

من از دست پدر و مادرم ناراحت نیستم از دست فرقه رجوی ناراحت هستم که از انسانیت بویی نبرده اند و از فرقه رجوی سئوال می کنم چگونه به خودتان اجازه می دهید که انسانها را اسیر کنید و از دنیای بیرون آنها را قطع کنید. حتی اجازه نمی دهید نامه یک کودک بدست پدر و مادرش برسد آیا شما خودتان را انسان بشمار می آورید؟ خداوند انتقام من و سایر کسانی که پدر و مادرشان اسیر فرقه رجوی است را بگیرد. و آرزو می کنم بزودی زود بتوانم پدر و مادر خود را در آغوش بگیرم.

خانم رجوی سال ۹۲ چه اتفاقی خواهد افتاد!؟ 26 فروردین 1392

خانم رجوی سال ۹۲ چه اتفاقی خواهد افتاد!؟

مریم رجوی معروف به مریم قجر سال 91 را پشت سر گذاشت و سال 92 را سال سرنگونی به رُخ کشید. از سال 67 تا به حال سنگ سرنگونی را خودش و شوهرش به سینه می زنند. امسال نشد سال دیگه و جالب اینجاست همش درجا می زنند و فقط کارش شده ژست گرفتن جلوی اربابان غربی اش که فقط ما می توانیم کرسی ایران را بدست بگیریم آن غربیهای ابله که به جای تخته یک جعبه کم دارند گوش تا گوش به اراجیف مریم قجر گوش می کنند اکثر آنها به آن صورت شناختی بر مریم قجر ندارند فقط دلار به جیب می زنند

سران فرقه رجوی قاتلند 07 دی 1391

سران فرقه رجوی قاتلند

نغمه به سران رجوی نه گفت و با نفراتش مجددا گرم گرفت زهره قائمی و معاونش از برخوردهای خوب نغمه با نفراتش بهم ریخته بودند حدودا یک ماه گذشت نغمه باز غیبش زد با دوستانی که در مقر داشتم می گفتیم باز چی شده این بار می خواهند با نغمه چکار کنند. در مقر مشغول کار بودم به من ابلاغ کردند آماده شو خواهر فرزانه معاون زهره قائمی با یگان نشست دارد سر ساعت به محل نشست رفتم یگان در اتاق کار فرزانه برای نشست تجمع کرده بود فرزانه وارد اتاق شد بدون مقدمه گفت خبر دارید که نغمه فوت کرده است

blank
blank
blank