کمپ مجاهدین خلق، کمپ مرگ است
محمد جعفر سلام خوبی برادر جان؟ سلامت هستی؟ ای کاش با خانواده تماس می گرفتی. خانواده ات دشمن تو نیستند و همیشه به تو فکر می کنند. متاسفانه گروهی که در آن هستی، افکار منفی در رابطه با خانواده ات در ذهنت فرو کرده اند و فکر می کنی خانواده ات دشمن تو هستند. برادرم […]
در کنار خانواده ام زندگی را زندگی می کنم
سال 66 آغاز دوران اسارت من بود. از اسارتی به اسارت دیگر. من فواد بصری در سال 1366 توسط سازمان مجاهدین خلق در جبهه جنگ میان عراق و ایران به اسارت در آمدم. اسارت به خودی خود مشقت بار بود و طاقت فرسا. از طرف دیگر سازمان مجاهدین هم تمام تلاش خود را در جذب […]
زندگی با تمام فراز و نشیب هایش، در کنار خانواده زیباست
در زمان جنگ ایران و عراق، برای دفاع از وطنم راهی جبهه شدم. وظیفه خودم می دانستم که از خاک وطنم و از ناموس و مردمم دفاع کنم. بعد از مدتی به اسارت نیروهای بعثی درآمدم و به اردوگاه اسرا منتقل شدم. اوضاع در اردوگاه اسرا خیلی شکننده بود. درد دوری از وطن و خانواده […]
ابوالقاسم رضایی؛ شکنجه گر مجاهدین خلق را بهتر بشناسیم
دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق در تهران در جریان است. تا کنون 16 جلسه دادگاه برگزار شده است و اتهامات 104 متهم پرونده بررسی شده است. همه این متهمین از سرکردگان اصلی سازمان ضد انسانی مجاهدین خلق هستند و دستان شان به خون خیلی ها آلوده است. یکی از […]
درخواست پدر حمید رضا نوری از گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل
خانم مای ساتو گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران با سلام و احترام من شمس ا… نوری هستم پدری درد کشیده و رنج دیده که چندین دهه است از فرزندم حمید رضا نوری خبری ندارم. سازمان مجاهدین خلق سالهاست فرزندم را به اسارت گرفته است. فرزندم در کشور آلبانی و در کمپ […]
طیبه جان، دخترت فاطمه در هلند هنوز به محبت مادری تو نیاز دارد
طیبه جان سلام. حالت چطور است؟ امیدوارم سالم و سلامت باشی . خیلی وقت است از شما خبری ندارم. من خبرهای مربوط به کمپ آلبانی را می خوانم و هدفم از خواندن خبرها این است که خبری از تو بیابم. اما متاسفانه تا به حال موفق نشدم خبری از شما بگیرم. خواهر عزیزم ما با […]
مصطفی جان؛ اینهمه دلتنگی رمق زندگی کردن را از مادرت گرفته
مصطفی جان، پسرم سلام. خوبی مادر؟ سلامتی؟ می خواهم بدانی که چقدر دوستت دارم و همیشه به یادت هستم. زمانی که پیش من بودی و دانشگاه می رفتی ثانیه شماری می کردم پیش من برگردی اما الان چندین سال است از من دوری و تصور کن که من چه می کشم! خودم را دل داری […]
محمد جعفر، برادر عزیزم بدان ما هیچ گاه تو را فراموش نمی کنیم
محمد جعفر سلام . امیدوارم اوضاع و احوالت خوب باشد. محمد جعفر چندین سال است که خبری از تو نداریم و نگرانت هستیم. برادرم ای کاش دلت به حال پدر و مادر بسوزد که به گردنت حق دارند. کسانی شما را فریب داده اند و هنوز که هنوز است شما را فریب می دهند که […]
برای برادرم رضا زنگنه که سالهاست در حسرت دیدارش هستم
رضا جان سلام. حالت چطور است؟ انشالله که خوب باشی. من و تمام خانواده دلتنگ تو هستیم. نمی دانم چه زمانی می توانم دوباره ببینمت. بعضی وقتها از خیابان و کوچه هایی که قبلا با هم تردد می کردیم رد می شوم و به یاد خاطرات گذشته که با هم بودیم می افتم. برای من […]
نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در آلبانی
محمد جعفر سلام. حالت خوبه مادر؟ محمد جعفر پسرم آیا نامه های مادرت را می خوانی؟ نمی دانی چقدر دلم برایت تنگ شده است پسرم! یک روز می فهمی که چگونه یک سری افراد تو را چندین سال به بازی گرفتند. در نامه های قبلی ام به تو گفته ام و باز هم می گویم […]
نامه خانم حبیبی به دخترش پروانه ربیعی در کمپ آلبانی
دخترم سلام. پروانه جان دخترم امیدوارم که خوب باشی. کجایی مادر؟ چرا تماسی با مادرت نمی گیری؟ من هم نگرانتم و هم دل تنگ. اگر از اوضاع و احوال من بخواهی حالم خوب نیست و خیلی دلم می خواهد تا زمانی که در قید حیات هستم تو را در آغوشم بگیرم. پروانه جان دخترم چرا […]
دیدار خانواده عباس گلریزان با مسئول انجمن نجات استان مرکزی
روز جمعه 5 مرداد 1403 خانواده عباس گل ریزان با مسئول انجمن نجات اراک، دیدار و گفتگو کردند. در این دیدار فواد بصری درباره وضعیت کنونی سازمان مجاهدین خلق ، اوضاع و شرایط اعضا در آلبانی و فرانسه و همچنین فعالیت های انجمن نجات آلبانی مطالبی بیان کرد. خانواده عباس گل ریزان سئوالاتی در رابطه […]