نقش رجوی در بر هم زدن اوضاع سیاسی در عراق

چند روزی است که در عراق اوضاع سیاسی متشنج شده و بقول رجویها نیروهای مسلح عشایر عراق در صدد براندازی مسلحانه دولت نوری المالکی هستند و دلیلش را تهاجم به تحصن سنی ها در استان رمادیه عراق ذکر کرده اند. اما در سایت های فرقه رجوی اخبار و تحلیل و تفسیرها بیشتر از رسانه های عراقی دیده می شود و جانب داری از ارتش باصطلاح آزادی عراق  همان گونه که در سوریه هم می گویند ارتش آزادی سوریه ؛ که البته این ارتش آزادی نقل دهان رجویست که به عاملین کشتار و خونریزی در شهرها و کشورهای دیگر مثل سوریه و عراق می گوید انقلابی و ارتش آزادی.

کسانی که در یک جنگ طائفه ای که بیش از 10 سال به دنبال آن بودند شرکت می کنند و فقط می کشند و خون می ریزند. این تروریستها در عراق به نام  «داعش» شناخته می شوند. البته این یک اسم مخفف« دولِّة الاسلامیة العراق و الشام » سیاستی که می خواهد عراق و سوریه را از این طریق به هم وصل کند و این نقشه ایست که رجوی سالها آن را طراحی کرده و با تطمیع و کمک مالی به سران و رهبران این گروه های تروریستی طرح هایش را روی میز آنها قرار داده و در چند روز گذشته جنگ و خونریزی بیش از پیش در عراق شروع شده و ادامه دارد. دقیقا الگو برداری شده از وضعیت سیاسی اجتماعی سوریه.

حال منفعت رجوی در چیست؟ او از این خونریزی ها برای رسیدن به هدفش ماگزیمم استفاده را می کند هم در عراق و هم در سوریه. در عراق بدلیل اینکه بتواند در سرنگونی نوری المالکی و استقرار دولت جدید بلکه بتواند برگ برنده ای در ماندن در عراق و جا انداختن اردوگاه لیبرتی بعنوان کمپ پناهندگان سیاسی در عراق را داشته باشد. لذا برای رسیدن به این هدف حاضر است هزاران عراقی و صدها اسیر در کمپ لیبرتی را از دم تیغ بگذراند کما اینکه اینکار را در تمامی سیاستهای جاه طلبانه اش تا کنون کرده و باز هم می کند!

با شلوغ شدن اوضاع عراق و جنگ داخلی فعلی در عراق رجوی احساس پیروزی دارد حال مبدأ و مسبب این جنگها و خونریزی ها می خواهد عشایر عراق باشد یا القاعده. که فعلا وضع کنونی دست القاعده است که از سوریه به عراق نفوذ کرده اند و رجوی هم این را می داند ولی حمایت می کند.

در سوریه اما منفعتش در این است که دولت اسد را سرنگون کنند تا راه را برای صهیونیست ها باز کند و در سرنگونی اسد به آنها کمک می کند. البته که حمایتش از اسراییل برایش سودهایی در جنگ پوشالیش با دولت ایران هم دارد. پس هم دست در دست القاعده دارد و هم اسراییل و صهیونیستها. کمکهای مالی و لجستیکی را هم که از سناتورهای آمریکایی دریافت میکند. بنابراین سازمان مجاهدینی که میشناختیم تمام شد و در حال حاضر در لجنزار ضد خلقها غوطه ور شده و به شعار هدف وسیله را توجیه می کند روی آورده. صدام که رفت رجوی و تشکیلاتش را هم با خود برد.

رها آذری زاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا