این باصطلاح (استاد؟!) جلال گنجه ای دروغ میگوید!

این روحانی راه گم کرده هم از جمله سخنرانان کنفرانس " کمیته ی مسلمانان فرانسوی دفاع از اشرفیان " بوده که گفته است:
" استاد جلال گنجه‌ای در سخنرانی خود به پدیده بنیادگرایی اسلامی و ریشه‌های آن در منطقه پرداخت، و گفت: «آنچه از 35سال پیش در ایران و از چند ماه قبل در سوریه و عراق جریان دارد، مطلقاً یک پدیده مذهبی نیست. موضوع تحمیل یک فاشیسم نامشروع با چهره‌یی نامشروع‌تر، آن هم از طریق غصب نام اسلام است ".
اینکه تحمیل فاشیزم در قالب اسلام است، دراین مورد مخالفتی با این نظر آقای گنجه ای نیست ولی ما فاشیزم نامشروع ونا مشروع تر نداریم و برآنیم که فاشیزم بعنوان یک پدیده وزائده ی سرمایه داری حداکثر صد سالی است که عرضه شده و شدت این عرضه شدن ها اغلب دردوران بحرانهای بزرگ سرمایه داری اتفاق میافتد و زورگویی ها، کشتار های قبل از آن را نمیتوان فاشیزم نامید ودراصل آنها استبداد یا توحش های پیش سرمایه داری است!
گفته ی زیر آقای گنجه ای نشان از عدم شناخت ایشان ازمقولات نوین سیاسی دارد که میگوید:
"اگر بزرگ‌ترین مانع در مقابل رژیم آخوندی را این‌چنین محاصره نمی‌کردند، آیا ما امروز در خاورمیانه داعش داشتیم؟. آیا موضوع اعراب و اسرائیل به وضعیت امروزی می‌کشید؟ اگر ما معتقدیم که ریشه تمام مفاسد بنیادگرایی از تهران است، مبالغه نمی‌کنیم… این مربوط به دو، سه سال اخیر نیست، بلکه 4 دهه است که صدای حقیقی یک اسلام دموکراتیک، دارد زیر چکمه‌ها له می‌شود».
شما درقسمت اول سخنان تان بنوعی گفته اید که داعش همان فاشیزم است درلباس اسلام وبنابراین لااقل  باید قبول  داشته باشید که سرمایه داری بزرگ آفریننده ی فاشیزمی وجود دارد که با بزک اسلام آنرا به جهان ومنطقه ارائه میدهد ومنطقا باید بپذیرید که ایران هنوز وارد آن مراحل سرمایه داری مورد نظر ما که بتواند فاشیزم را درنوع کلاسیک آن بوجود آورد، نشده است و نتیجه اینکه داعش دست ساز حکومت ایران نیست، چنانکه مدارک واسناد معتبر وحی وحاضر نشان میدهد!
درلفافه گفته اید که اگر مجاهدین خلق اینهمه تحت محاصره قرارنداشتند، داعشی وجود نداشت؟؟!!
یعنی شما معتقدید که این سازمان تبدیل به فرقه ی منجمد شده، دارای آن چنان توانی بود که بتواند بحران های سرمایه داری جهانی (بعنوان علت العلل تمامی این مفاسد) را حل کرده ومانع بروز داعش ها گردد؟
اگر جوابتان مثبت است، باید به حال شما که هنوز لباس روحانیت را به کنار نگذاشته ودل ازآن نمیکنید، گریه کرد که چگونه فشار تامین معیشت وادار به دروغگویی وآنهم دراین سطح واندازه ی کلان کرده است!
آیا راه دیگری جز توسل به دربار مریم رجوی برای تامین معاش ندارید؟
تمامی داعش ها علیرغم تفاوت ظاهری مولود شرایطی بود وهست که فوقا بیان شد:
داعش نوع یهودی، مسیحی (باستثنای داعش بودائی که اینک ازگرد راه فرارسیده) قبل از داعش مورد نظر ما وجود داشته است و باند رجوی چگونه میتوانست قبل از وجود برعرصه ی زمین خاکی، مانع حضور ونشو نمای آن باشد؟!
 از اسلام دموکراتیکی سخن گفته اید که گویا با تحقق آن بدست مجاهدین رجوی، مشکلات موجود دراستفاده ازبنیادگرایی را نداشتیم!
ما شاهد برقراری این اسلام دموکراتیک مورد ادعای شما در مساحتی باندازه ی یک شهر کوچک در کمپ اشرف بوده و طلاق های اجباری، سلب حق حضانت فرزند ازپدر ومادر، اجازه نداشتن افراد به کوچکترین تماس با اعضای خانواده ودوستان خود، تفتیش عقاید روزانه، تشکیل کلاس هایی که به افراد القا میشد ومیشود که باتهمت زدن بخود، خود را تحقیر نموده وبرشخصیت خویش چنگ بیاندازند (رواج مازوخیزم، سادیسم و…) تا مانند روبوتی تحت اختیار رهبر خودشیفته ای بنام مسعود رجوی باشند، ازنمود های اسلام دموکراتیکی بوده که شما داعیه ی آنرا دارید و اتفاقا دریک مدت نسبتا کافی سی ساله و با آزادی تمام آنرا ارائه نموده اید!
اما اینکه این بنیاد گرایی ازتهران ویا نیویورک، لندن و… صادر میشود باید گفت که  مرکز بازار وسرمایه ی جهانی در وال استریت است و خیابان وال استریت نیویورک درتهران نمی باشد که ازآنجا به ترویج، تسلیح و صدور بنیادگرایی درخدمت سرمایه سالاران به منطقه اقدام کنند، آدرس عوضی داده اند بشما استاد! حرفتان را پس بگیرید و" حر" وار عمل کنید!
نوید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا