با این غیب گویی های غیر مسئولانه بود که پدر سازمان مجاهدین رادرآوردید!

آقای عزیز پاک نژاد هم جزء کسانی است که سری درمیان سران فرقه ی رجوی دارد واخیرا هم دست به قلم برده وتحلیلی آبکی ازاستراتژیک ایران درآمریکای لاتین ارائه داده و نتیجه ی بهتان آلود وبشدت غرض ورزانه ای ازاین تحلیل گونه ی خود گرفته وبطور ضمنی ازسلطه گرانی که دنبال مدرک مرده وزنده برعلیه ایرانند تا فشارهای سیاسی- اقتصادی واحیانا اگردست داد نظامی را برایران وارد کنند، دعوت کتبی بعمل آورده  وچک بی محلی ازطرف مردم ایران کشیده است!
نوشته ی او که خواسته تزئین بخش رسانه های رجوی ها باشد " گنداب راهبردی نظام در آمریکای لاتین " نام دارد که درآن آمده است:
" چندی پیش خامنه‌ای در میان جمعی از مسئولان امنیتی و نظامی رژیمش، در مورد «عمق استراتژیک» نظام ولایت‌فقیه سخنرانی کرد. او… ضمن مشخص کردن محدوده جغرافیایی این «عمق راهبردی» که خاورمیانه محور آن بود، به‌طور خاص از آمریکای لاتین نیز نام برد. او تأکید کرد که سیاست نظامش فعال کردن این نقاط برای پیشبرد اهداف از پیش تعیین‌شده است. به دنبال این سخنان، مقامات ریزودرشت باندش در این مورد داد سخن دادند و هرکدام بنا به درک خود آن را تفسیر و تبلیغ کردند ".
جواب این وطن گرفتار وادی خیالات و کینه ورزی حاصل ازاین تخیلات مالیخولیایی خیلی روشن است وآن عبارت ازاین است که هرکشوری هم بجای ایران بود، روی تحولات عمیقی که دراین قاره ی سابقا حیات خلوت آمریکا، حساب باز میکرد وآنرا در استراتژی های جهانی خود لحاظ میداشت وچرا؟
برای اینکه تعداد قابل توجهی از مردم این کشورها که خسته ازتعدیات امپراطوری سلطه گر آمریکا بوده وجان به لب شده اند ازکودتاهای راستگرایانه ی مداومی که دراین کشورها انجام می شد، برآن شدند که با روش های مسالمت آمیز وبا توسل به صندوق های رای، کشورهای خود را بسوی استقلال و آزادی وعدالت اجتماعی سوق دهند که بدرجات متفاوت پیشرفت های بزرگی دراین راه داشتند!
مثلا کشور اکوادور 3میلیونی به آنچنان توسعه ی اقتصادی دست یافت که اکنون امکانات تولید غذای 28 میلیون نفر را فراهم کرده ویا آرژانتین میرود که به بزرگترین تولید کننده ی مواد غذائی جهان تبدیل شود وبرزیل جزء 8 اقتصاد برتر جهان شده است!
درونزوئلا برای اولین بار، اهالی بومی این کشور موفق شدند که به دانشکاههای تحت تصرف بچه مرفهین اروپایی الاصل درآمده بود، راه یابند.
مردم عادی وبومی این کشور فاقد رسانه ومخصوصا تلویزیون ملی بوده ومجبور بودند که مسحور تبلیغات وفریفته ی اخبار تلویزیون های بخش خصوصی مربوط به مرفهین اروپائی الاصل باشند که اینک موفق به ایجاد رسانه هایی برای خود شده اند تا بدینوسیله مشکلات خود رابازتاب دهند!
قراربود که 3 میلیون آپارتمان مجانی ساخته شده ودراختیار مردم فقیر قرار بگیرد که قسمتی ازاین برنامه اجرا شده وبرای جلوگیری ازاجرای تمام طرح، بازی های نفتی آمریکا بکار افتاد!
همچنین بجز معدودی از این کشورها که همچنان دردام بانک جهانی وصندوق بین المللی پول گرفتارند، بقیه ی کشورها ازاین دام رهائی یافته و بانک های مخصوص خودشان را تاسیس کردند که این وابستگی را هرچه کمتر وکمتر بکنند!
آنها درهیچ یک ازجلسات سازمان ملل متحد به تحریم ظالمانه علیه ایران رای ندادند و…
با این وجود ایران چرا باید توجهی به این کشورها که قسمتی ازنیروی جهنمی آمریکا را مشغول کرده وخدمتی به تمام بشریت میکنند، نداشته باشد؟
این کشورها چه مشکلاتی برای ما تولید میکنند که ما بخواهیم با آنها بد باشیم؟؟
آقای پاک نژاد به نوشته اش چنین ادامه میدهد:
" چیزی نگذشت که «حوثی‌های» یمن دست به تعرض زده و این کشور بلادیده را به آشوب کشیدند. بر کسی پوشیده نبود و نیست که هزینه‌ها و امکانات این کار توسط نظام ولایت‌فقیه تهیه‌شده است. اغلب سردمداران سپاه پاسداران، سقوط این کشور به ورطه تروریسم و جنگ را یک پیروزی استراتژیک برای خود اعلام کردند و آن را به رخ رقبای اصلی خود در منطقه، یعنی عربستان و اسراییل کشیدند ".
اطلاعاتی که اینجانب ازگذشته ی یمن دارم ونیز اخباری که از رسانه های کوچک ولی بااهمیت آلترناتیو بدست میآورم، نادرستی گفتار آقای پاک نژاد را نشان میدهد:
در روزگاری نه چندان دور وبه عمر فروپاشی شوروی، یمن ازدوقسمت جمهوری یمن شمالی وجمهوری خلق یمن جنوبی تشکیل می شد که اولی در جبهه ی راست جهانی ودومی بدرجات معینی مجری عدالت اجتماعی بود و ازانقلابیون منطقه وازجمله نهضت های بی فرجام چریکی ایران حمایت میکرد!
عربستان در سوء استفاده از فروپاشی شوروی،  حکومت یمن جنوبی را ازپا انداخت ومردم این کشور را همراه مردم یمن شمالی که درسلطه داشت، به زیر یوغ برده دارانه ی خود درآورده وبه خاک سیاه شان نشاند!
اما این تسلط امپراطوری جهانی بر یمن قاعدتا نمیتوانست دائمی باشد که اینطور هم شد!
حوثی ها میتوانند شیعه باشند وازایران خوششان بیآید، اما مسئله ی اصلی که در رسانه های حاکم ابدا مطرح نمیشود، بپا خاستن طرفداران احیای یمن جنوبی دموکراتیک ورهائی ازسلطه ی مرتجعین است!
آقای پاک نژاد می نویسد:
" عراق و سوریه و لبنان و قسمتی از فلسطین هم که از قبل به گنداب ولایت آلوده‌شده بودند. در بحرین نیز شاهد تحرکات جدیدی از طرف مزدوران ولایت‌فقیه بودیم. این کشورها که با استفاده از بی‌توجهی و مماشات کشورهای قدرتمند دنیا و بخصوص آمریکا، به حیات خلوت رژیم تبدیل‌شده‌اند، پتانسیل منفی عظیمی برای پیشبرد اهداف تعیین‌شده ولایت‌فقیه به وجود آورده‌اند. این امر به‌طورجدی، باعث نگرانی مردم منطقه و بخصوص آزادیخواهان این کشورها شده است ".
ایران وسوریه بعنوان دودولت مستقل قراردادهای همکاری وسیعی را امضاء کرده اند که اگر ایران به تعهداتش عمل نمیکرد، این دردرجه ی اول شما بودید که بانک برمِیاوردید که ایران عهد شکن وخیانت کار است!
سوریه توسط یک حزب نسبتا خوش نام  وتحت رهبری یک چشم ژشکی بنام بشار اسد اداره میشود واین چشم پزشک درمجموع یک انسان عرفی (سکولار) بوده وادعای شما دروغی بیش نیست!
اگر حرف شما دائر بر اشغال عراق توسط ایران رابپذیریم، باید این سئوال راازشما بپرسم که درکشوری که به اشغال آمریکا درآمده بود ونه ؤزیم ایران، وانتخابات متعدد آن درزمان اشغال انجام شده وساختارهای سیاسی اش هم درآن دوره شکل گرفت، چگونه است که امور این کشور بدست ایران افتاد؟ یعنی فکر میکنید که آمریکا وایران باهم تباهی کردند که چنین شد؟
اگر آری، پس چرا این ایرادات جدی را به این کشور ارباب که اتفاقا جناح هار وسوپر افراطی اش حامی تشکیلات شما هستند، اعتراضی نمیکنید؟!
ادمه ی نوشته ی این گماشته ی رجوی جنین است:
"… در فرهنگ ارتجاع آخوندی معمولاً بکار گیری این عبارت «فعال کردن عمق راهبردی نظام»، تروریسم و جنایات خونین با توسل به دخالت‌های بی‌محابا در امور کشورهای دیگر را تداعی می‌کرد و می‌کند؛ بنابراین می‌شد حدس زد که منظور خامنه‌ای از فعال کردن این قسمت از جهان (آمریکای لاتین) در جهت اهداف شومش، چیزی به‌جز انجام ترور و جنایت برای تهدید و ایجاد ارعاب در این منطقه نیست و این امر نمی‌توانست دور از ذهن قدرت‌های برتر جهان باشد".
با شرحی که ازوضعیت عمومی کشورهای آمریکای لاتین رفت، این ادعا ها چیزی جز دروغگویی آشکار نیست وابدا معلوم نگردیده که چرا بنفع ایران است که درکشورهای با موقعیت مناسب یاد شده که همسایه ی ایران نیست، طمع وادعای ارضی وسلطه گری برما ندارد وهم مرز ماهم نیست، ومهمتر اینکه سدی هم دربرابر زورگویی های پایان ناپذیر آمریکا بوده وایران هم قربانی این زورگویی هاست، چرا باید رژیم دراین منطقه دست به ترور وخرابکاری بزند؟ مسلما که نمیزند وشما تنها بخاطر متهم کردن ایران درقضیه ای که ذییلا مطرح کرده اید، اینهمه سفسطه بخرج داده اید:
ترور قاضی آلبرتو نیسمان در آرژانتین که در مورد تقلبات و زد و بندهای دولت این کشور با رژیم ولایت‌فقیه برای به خاک سپردن پرونده انفجار آمیا تحقیق می‌کرد، اذهان را به‌سرعت به‌طرف دست داشتن تروریست‌های موردحمایت رژیم ولایت‌فقیه در این کشور سوق داد. با توجه به سوابق این پرونده و دخیل بودن تعدادی از سران اصلی نظام در این بمب‌گذاری تروریستی و بخصوص بکار گیری بی‌وقفه این روش‌ها توسط آن، نمی‌توان انگشت اتهام را به سمت رژیم نشانه نرفت.
بسیار خوب!
این مسئله را زودتر و بدون تحمل فشارهای نق زدن مطرح میکردید!
شما هیچ ثبوتی برای این ادعای خود ندارید وپرونده ی بارها مرده وبایگانی شده را مجددا نمیتوانید زنده نگهدارید!
این ترور قبل ازاینکه سودی برای رژیم ایران داشته باشد که ندارد وبه ضرر اش هم هست، درخدمت کسانی است که درایامی که ایران سرگرم اعتماد سازی جهانی است و این اقدامات ایران را رابنفع گل آلود کردن آب ندانسته  وترس ازبرملا شدن اتهامات دروغین خود دارند، راستگرا وجنگ طلب اند و… بوده ومتاسفانه شما هم دراین دسته ی اخیر قراردارید!
عزیز خان نوشته اش را بشکل زیر ادامه داده است:
" بمب سازی اتمی این رژیم دقیقاً با همین‌گونه پیام‌ها به این مرحله رسیده است. سیاست بمب سازی اتمی و تروریسم رژیم یک سیاست با دو وجه است که همراه و در کنار هم حرکت می‌کنند. جلوگیری از یکی و آزاد گذاشتن دیگری راه به‌جایی نمی‌برد. باید این «تابوت سنگین» را یکجا به خاک سپرد.
ترور قاضی نیسمان را می‌توان اولین نمود فعال شدن «عمق راهبردی» نظام ولایت در آمریکای لاتین در دور جدید ماجراجویی‌های آن، محسوب کرد… شاید به این طریق عدالت در مورد این انسان شجاع و شهید سازش‌ناپذیر اجرا شود. دنیای آزاد این را به او بدهکار است ".
به اعتراف تقریبا تمام معتمدین جهانی، بمب سازی ای درکار نیست وازاین بایت خاطرتان جمع باشد!
کره شمالی با دست زدن به کدام ترور به سلاح هسته ای رسید؟
مسلما جوابی برای اینها ندارید و حرف دل تان را به یکباره مطرح کنید که نمیکنید وگرفتار بیراهه ها هستید!
خیلی ساده مطرح کنید که مردم ایران را با تحریم های ظالمانه بسوی گرسنگی سوق دهید و آنگاه مارادرجوار حملات هوایی خود وارد ایران کرده وتاج وتختی را که مرده وکشته ی آن هستیم، به رجوی ها ارزانی دارید!
نه عزیز برادر! فعلا ازاین خربزه وخیارها خبری نیست وبروید کار دیگری بکنید!
من مطالعه وکسب دانش اجتماعی ورهائی ازقیود مناسبات فرقه ای را بصلاح تر میدانم!
صابر
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا