پرنسیب های متعالی و فرقه ی رجوی، مانعة الجمع هستند!

ما قبل از برگزاری مراسم ویلپنت، این سئوال را مطرح کرده بودیم:
سورپرایز سال گذشته ی این شوی سالانه ی مریم رجوی، اعلام” مرحومیت مسعود رجوی” ازطرف ترکی الفیصل بود، پس سورپرایز امسال چه خواهد بود؟
این انتظار ما طول زیادی نکشید وخروج علامه حســینی لبنانی از صفوف باند رجوی، تبدیل به سورپرایز امسال شد!
ضربه ی این حادثه اینقدر شدید بود که این باند با پرروئی تمام، مقام اورا از”علامگی” به”آخوندی” تغیییر داد وچه حرف وحدیث هایی درمورد او مطرح کرد!
اما ابعاد فاجعه ای که بر علیه فرقه ی رجوی اتفاق افتاد چنان سنگین بود که اعضای وفادار این فرقه ی منحوس را مجبور به یاوه بافی ها وهذیان گویی ها نمود!
آقای جمشید پیمان برای دلداری دادن به خود، دوستان ورهبرش، ازدر دیگری وارد شده ودر نوشته ای با عنوان بی مسمای” رعایت حد اکثری پرنسیپ های متعالی انسانی در افشاگری های مقاومت”! در رسانه های رجوی منتشر کرده که اینک پاراگراف هایی از آن را خوانده وصحبت هایی درباره ی آنها میکنیم:
” این آخوند نه عضو سازمان مجاهدین بوده است و نه هیچ نوع رابطه تشکیلاتی با مجاهدین داشته است. او زمانی از حزب الله لبنان کنده و لباس و زبانش را در خط مخالفت با آن جریان و مادر و حامی اصلیش، یعنی جمهوری اسلامی، گذاشته و همزمان به تبلیغ خط مقاومت ایران پرداخته است”.
این علامه که رسانه های رجوی برای سوء استفاده ازاو، شب وروز نداشت، عنصری بسیار مهمتر از یک عضو مجاهدین بود و شخصی بود که جزو مشاوران درجه اول مریم رجوی بشمار میآمد بطوری که میگویید دوست شما ودشمن جمهوری اسلامی بود وعضو حزب اله لبنان.
حالا که ازاین خط برگشته وافشاگری های وسیعی برعلیه جنایات رجوی انجام داده، آیا ازنظر شما ضربه ای کاری بر پیکر باند رجوی وارد نکرده است؟
هدف شما از بی اهمیت نشان دادن این واقعه چیست؟!
دلداری دادن به خود ودوستانتان؟!
منهم ازاین بابت تسلیت میگویم!!!
درادامه:
” او در این میان دست کمک (مادی و معنوی) به سوی مجاهدین و مقاومت ایران دراز کرده است. مجاهدین هم تحت آن شرائط، هم خطی را که انتخاب کرد مورد پشتیبانی قرار دادند و هم از نظر مادی مساعدتش کردند”.
هدف مجاهدین ازاین کمک ها چه بوده؟
ضربه زدن به حزب اله لبنان که منسجم ترین نیروی مقاومت دربرابر اسرائیل است؟!
آیا اسرائیل ازاین بابت مساعدتی بشما نمیکرد؟!
همچنین:
” با توجه به شواهد و قرائن متعدد، به جرات می توانم بگویم اگر این تیره روز، سر خود گرفته و راه مجانبت گزیده بود، بسیار بعید و حتی غیر ممکن بود که مقاومت درباره رفتنش، در رفتنش یا بریدنش، سخنی بگوید یا اعلامیه ای بدهد”.
شواهد وقراین موجود درمورد رفتار رجوی ها با کسانی که همکاری با اورا ترک میکنند، بسیار زشت وگاها کشنده بوده وحالا اگر کاری درحد کشتن انجام نمیدهند، قدرت این کار راندارند و این کارشان شبیه توبه کردن نوازنده سرنا، بعلت فروریختن دندان هایش است – که ترک این عمل را که دیگر قادر به انجامش نیست – بحساب خدا میگذارد!!
جمشید پیمان میگوید:
” مجاهدین و مقاومت ایران تا آنجا که دیده ایم، بسیار خوش استقبال هستند، امّا هرگز بد بدرقه نبوده اند. هم اکنون رازهای نگفته بسیاری از بریدگانی که به مزدوری افتاده اند، دارند که شرف و منش انسانی شان فراتر از آن است که آنها را، بویژه بلا مقدمه، بر ملا کنند. هر نوع افشا گری هم که در مورد بریدگان خود فروخته و به نوکری جمهوری اسلامی در آمده، کرده اند صرفن برای آگاهی مردم و خنثی کردن توطئه و ترفندهای رژیم آخوندی بوده است. این آخوند نیز از شمول این شیوه و رفتار مقاومت بیرون نبوده است”!
واقعا هم خوش استقبال هستند و دام های خود برای شکار سوژه را با مهارت پهن میکنند!
درمورد بد بدرقه بودن همین بس که اموال شخصی وحتی اسناد هویتی شخص جدا شده را گرفته وبا تحقیر زیاد اورا بدرقه میکنند وخانواده های گرفتار به همراه جداشدگان، حدیث های مفصلی در بد بدرقه بودن مجاهدین رجوی دارند!
سازمان استحاله شده ی مجاهدین، ازتئوری” با من و یا بر علیه من” استفاده میکنند وبنابراین برخلاف اعلام آقای پیمان، هرجدا شده ای مهر مزدور جمهوری اسلامی میخورد ومورد شدید ترین وپست ترین حملات شفاهی وکتبی قرار میگیرد!!
آقای پیمان دراین مورد خاص هم دروغ گفته است!
یکی از جدا شده ها از سازمان مجاهدین رجوی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا