چرا مردم اسم ما را صدا نمی زنند؟

این تناقض بزرگ رهبران سازمان، پاسخ های بسیار روشن و واضحی دارد. اما کو گوش شنوا؟
مریم عضدانلو، در هر مراسم و در هر خیمه شب بازی، از حرکات مردمی و اعتراضات مدنی، نام برده و مدعی هدایت تحرکات مردمی در شهر های مختلف می باشد.
این بار هم از تهران و خرمشهر و… در ویلپنت نام برد.
واقعیت این است که نسل جدید، ابدا نام این سازمان، برایشان آشنا نیست. فقط به خاطرات تلخ و تجارب دهشتناکی که از این فرقه شنیده اند، بسنده کرده و عطای این سازمان را به لقایش بخشیده اند و البته که نسل جوان ما، بی علت به کسی اعتماد نمی کنند. اما در مقابل، این سازمان است که به انحاء مختلف سعی در چسباندن خود به مردم را دارد و خود را پیشتاز خلق نام برده و از کانون های شورشی اسم می برد.
این کانون های شورشی! آیا واقعیت دارند. یا تصویری خیالی و مجازی از یک رویا، بیشتر نیست؟
رجوی ها باز هم یک تئوری مبارزاتی را که در کتابها خوانده اند، می خواهند در جامعه اجرا کنند.
کسی که از گذشته درس نگیرد، در آینده باز هم با شکست مواجه خواهد شد. مسعود رجوی در پروسه ننگین زندگی سراسر اشتباه خود، تاکتیک ها و استراتژی های اشتباه فراوانی داشته است، نظیر:
ترور سرانگشتان رژیم، ورود به عراق و هم پیمانی با صدام حسین، تشکیل ارتش آزادیبخش نوین، عملیات نظامی بعد از قرارداد صلح، عملیات سحر، عملیات راهگشائی، خمپاره زنی در شهرها، زدن پاسگاههای مرزی، فعال نمودن ستاد داخل با هدف کشته سازی از مردم بیگناه، جذب نیرو برای داخل با استفاده از اینترنت، تلاش برای جذب نیروی جدید در فضای مجازی و…
رجوی، جامعه را با آزمایشگاه اشتباه گرفته است. شیوه قدیمی و کودکانه آزمون و خطا، در عصر ارتباطات و قرن بیست و یکم، در مورد جامعه منسوخ است. اما چون آقا و خانم رجوی، اصولا کسی را در دنیا قبول ندارند، برای همین مجبورند از این شیوه های فرقه ای استفاده نمایند.
یکی از اقدامات جدی سران سازمان در دو دهه اخیر تلاش برای پاکسازی فضای مجازی و اینترنت از ماهیت نظامی‎گری و تروریستی‎شان بوده است. در این راستا به عنوان نمونه ضمن پاک نمودن تمامی آرشیو نشریه مجاهد از سایت های سازمان، رشوه کلانی را به گوگل و یاهو برای حذف مطالبشان پرداخت نموده اند.
سازمان مجاهدین به عنوان یکی از مهره‌های بارز سران سلطه در تلاش است نقش مهمی در زمینه انتقال قدرت در منطقه ایفا کند. حامیان غربی فرقه رجوی، در اولین اقدام خود، مسعود رجوی را که کلیه تحرکات خشن و نظامی این گروه با دستورات وی انجام گرفته است را به صورت ظاهری در پس پرده مخفی کرده و همسر خود فروخته‎اش مریم رجوی را با توجه به اولویت سران جنگ طلب جهانی که در حال حاضر حقوق بشر؟! است جایگزین وی کرده‏‎اند.
نظام سلطه سعی دارد مسعود رجوی را به نوعی در سایه قرار دهد. این بدان معناست که از این به بعد نقش سرسپردگی رجوی ها، تغییر کرده و جایگاه جدیدی را برای آنها منظور کرده‌اند. این نقش همزمان با وضعیت جدید خاورمیانه متصور شده است. در این میان حامیان غربی سازمان می‎خواهند تا از این نیروهای مزدور، نظیر آن چیزی که در سوریه و عراق اتفاق افتاده است، در مورد ایران نیز ؛ به زعم خود عملیاتی کنند، اما واقعیت این است که این بار هم روی اسب بازنده شرط بندی کردند. چرا که دیگر سازمان مجاهدین، پتانسیل نظامی گری خود را کاملا از دست داده است.
طرفداران تروریسم برآنند، اپوزیسیونی جنایتکار با ماهیت پلید مانند فرقه رجوی را طرفدار حقوق بشر جلوه دهند. اما به یقین خود هم می دانند که این سازمان،خود یکی از اصلی ترین ناقضان حقوق بشر است…
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا