حمله موشکی ایران به مقر تروریستها در سوریه

در دهه شصت وقتی فرقه تروریستی رجوی دست به ترورهای کور زد فکر می کردند با ترور سران حاکمیت در زمانبندی کوتاه، نظام سرنگون خواهد شد و بعد هم همگان دیدند و به عینه شاهد بودند که وزنه سرنگونی به کدام سمت رفت، نظام به سمت سرنگونی رفت یا خود فرقه؟
و دقیقاٌ بعد از سال 61 هیچ چیز از فرقه رجوی در داخل کشور باقی نماند که بتوانند همان خط نیم بند ترور را ادامه بدهند و سرانجام دست در دست رژیم بعث عراق و با کمک سلاحهای اهدایی او وارد جنگ منظم با سربازان میهن خود شدند و حتی وارد اسیرگیری هم شده بودند و کار را به جایی رساندند که گرای شهرها را به یکان موشکی صدام می دادند و با نیروهای مزدور خود در داخل کشور خطای اصابت موشک را مجدداٌ با تلفن ارسال می کردند و ته خط این شد که تمام آن خوش خدمتی ها نهایتاٌ با حمله آمریکا، دشمن اصلی ایران و ایرانی بساطشان جمع شد و دمشان را روی کول شان انداخته و رفتند در گورستان آلبانی آرامیدند و نه از تاک نشان ماند و نه ازتاک نشان.
و باز هم در این مقطعِ زمانی گروهی دیگر به نام داعش به میدان آمد و نام دیگری که آرم محمد رسول الله را روی پرچم خود می زند و آنان نیز بمانند سلف گذشتگان خود از فرقه رجوی درس نگرفتند و تجربه خیانت را بار دیگر با همان اشکال ترور فرقه مجدداٌ دارند تکرار می کنند. زهی خیال باطل، که اینبار جمهوری اسلامی در قدرت ماکزیمم قرار دارد و هر مگسی را روی هوا خواهد زد و اجازه نمی دهد که بار دیگر تروریستی بتواند عرض اندام بکند.
نتیجه اینکه حمله موشکی ایران به مقر تروریستی در سوریه نقطه شروع یک تهاجم سهمگین علیه هر آنچه میراث خوار ترور و تروریست می باشد انجام گرفت پس باید یاد طلبکاران و دشمنان ایران و ایرانی باشد که با دم شیر و پلنگ و ببر بازی نکنند و تجربه شکست را از فرقه رجوی یاد بگیرند باشد تا راه درست را در پیش بگیرند.
عبدالله افغان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا