انگ زدن مسخره دوباره رجوی ها در مورد نفرات جدا شده

اخیراٌ تعدادی از دوستان جدا شده اعلام جدایی از فرقه تروریستی رجوی نمودند و نشان دادند که دیگر هیچگونه رابطه ای با فرقه رجوی ندارند. البته باید به این دوستان جدا شده تبریک گفت که بالاخره به ماهیت فرقه ای رجوی پی بردند و زندگی جدیدی را آغاز نمودند، هر چند دیر بود ولی هنوز زندگی ادامه دارد و این کار دوستان جدا شده بسیار ارزشمند است و اکنون در این مسیر می توانند سالیان عمر تلف شده خود را که توسط رجوی از بین رفت با افشاگری هر چه بیشتر ماهیت مریم قجر جبران نمایند و نشان دهند آنگونه که وی در اروپا نعره آزادی خواهی سر می دهد دروغی بیش نیست.
البته من در اینجا نمی خواهم به این نکته بپردازم ولی مسئله اصلی این است که بعد از جدا شدن افراد از مناسبات رجوی شیاد به یکباره به نفوذی و مزدور تبدیل می شوند. آیا واقعاٌ این گونه است؟ آیا این حرفهای تشکیلات رجوی شیاد در مورد افراد درست است؟ آیا وقتی فردی بیش از سی سال در مناسبات فرقه ای حضور داشته، می تواند مزدور و یا نفوذی باشد؟ آیا نفراتی که اصلاٌ در ایران نبودند می توانند مزدور و نفوذی باشند؟
سئوالات زیادی در این زمینه وجود دارد که قصد داریم به چند نکته آن اشاره کنیم. وقتی افراد در مناسبات فرقه ای رجوی حضور دارند؛ از افراد با نامهایی مانند مجاهد بی بدیل، مجاهد انقلاب کرده، لم یرتابو، مسئولیت پذیر و اراجیفی از این مدل اسم می برند. البته در این دستگاه فرد هیچ وقت حق ندارد که از خط و خطوط سازمان حرف بزند و باید مانند برده به دستور اربابش گوش کند. اگر انتقادی و یا گوشه ای از حرفهایش جنبه مخالفت و یا حتی اعتراض داشته باشد دیگر در مناسبات قابل تحمل نیست و زیر شدیدترین نشست های انتقادی و حتی مورد ضرب و شتم قرار می گیرد که فرد باید حساب کارش را بکند که اینجا مناسبات فرقه ای رجوی است و کسی حق اعتراض و اظهار نظر را ندارد. اساساٌ این شیوه کار در تمام فرقه های دیگر این گونه است که بعضاٌ فرد جدا شده مورد حمله قرار گرفته و او را محو می کنند و این شیوه هم در مناسبات رجوی به نام زندان و شکنجه وجود داشت.
چرا وقتی فرد از مناسبات جدا می شود نامش عوض می شود؟! فردی که تا وقتی در مناسبات بوده و حتی در عملیات های سازمان شرکت داشته و چه بسا جانش را امکان داشت از دست بدهد مزدور می شود؟ این یک راه و شیوه ای است که رجوی برای خراب کردن افراد جدا شده از روز اول مورد استفاده قرار می داد و فکر می کرد که می تواند با این شیوه ابتدا افرادش را در مناسبات بترساند تا دیگر فرد برای خروج اقدامی نکند.دیگر اینکه شخصیت فرد را در بیرون خراب کند و با راه اندازی تبلیغات دروغین او هرگز نمی تواند دست به افشاگری بزند.
اگر افراد تا وقتی در مناسبات رجوی شیاد حضور دارند مجاهد بوده و وقتی جدا می شوند نفوذی نامیده می شوند! این چه سازمانی است که فرد با سابقه بیست و یا سی ساله نمی تواند فرد نفوذی را پیدا کند؟! رجوی قصد دارد که چه کسی را گول بزند. این اراجیف مسخره رجوی اصلاٌ در مناسبات جواب نداشت چون خودم در مناسبات شاهد بودم که افراد به همدیگر می گفتند که این چه داستانی است که فرد با وجود شرکت در خیلی از عملیات ها یکدفعه نفوذی می شود؟ اگر این گونه بود چرا وقتی به ماموریت مرزی و یا داخل کشور رفته بازگشته است؟ این حقه بازی و شارلاتان بازی رجوی راه به جایی نبرد ولی هم چنان رجوی شیاد روی پیشبرد این خط اصرار دارد. رجوی شیاد بهتر از هر کسی می داند که اگر این گونه در مناسباتش عنوان نکند باید پاسخگو باشد که چرا و به چه علت فرد و یا افراد از مناسباتش جدا می شوند؟ در این مسیر باید پاسخگوی خیلی از سئوالات برای نفراتش باشد. رجوی برای پاسخگو نبودن تن به این کار می دهد.
بطور مثال وقتی از مناسبات فرقه ای رجوی به همراه دوستانم فرار نمودم دو تن از فرماندهان فرقه رجوی به مقر نیروهای آمریکایی آمده و اعلام کردند که اگر آنها برگردند ما امکانات در اختیارشان قرار می دهیم. البته آنان فکر می کردند که مشکل ما امکانات می باشد. ما روی خط و خطوط اشتباه رجوی حرف داشتیم. وقتی قبول نکردیم در تشکیلات رجوی به ما مهر نفوذی و بریده و مزدور زده شد. چطور اگر باز می گشتیم نفوذی و بریده نبودیم ولی وقتی قبول نکردیم به یکباره اسم ما از مجاهد لم یرتابو به نفوذی تغییر کرد. همان موقع هم نفراتی که از مناسبات جدا می شدند به ما می گفتند سازمان آن گونه که در مورد شما می گوید از قبیل نفوذی و یا بریده قبول ندارند و بیشتر مسئولین را مسخره می کنند.
حال با این وضعیت و خطی که رجوی شیاد آنرا دنبال می کند به ضد خودش عمل می کند. اگر اکنون به نفرات جدا شده اخیرا انگ نفوذی و غیره می زنند نشان از خالی بودن دست رجوی شیاد می باشد. دیگر این حنایی که سالیان رجوی ها از آن استفاده می کردند، رنگی ندارد. هر چقدر که رجوی تروریست این خط را دنبال کند بیشتر ماهیت خودش افشا خواهد شد و در آخر همه در خواهند یافت که این سازمان نه یک سازمان به اصطلاح آزادی خواه بلکه سازمانی است که برای پرورش مزدور و نفوذی تشکیل شده است البته از همان ابتدا اولین کسی که در سازمان بریده و مزدور بود خود رجوی بود! چه از بریدن وی در زمان شاه و چه مزدور شدن برای صدام و اکنون هم برای شیوخ مرتجع عربی و جناح جنگ طلب غربی. همه نشان از این دارد که همه افراد در مناسبات به فکر مزدوری نبودند و تنها کسی که بریده بود رجوی ضد دین و زن باره بوده است.
در انتها باید به نفرات جدا شده این امیدواری را داد که اگر دستگاه تبلیغاتی فرقه تروریستی رجوی شما را مورد آماج مارک زدن های کشکی نموده، زیاد ناراحت نشوید چون این کار همیشگی فرقه رجوی می باشد و این می تواند نقطه مثبتی برای شما باشد که دست به افشای ماهیت رجوی ضد بشر بزنید و نشان دهید که مریم قجر نیز مانند رجوی دروغگویی بیش نیست.
در انتها به نفرات جدا شده تبریک می گوئیم و اینکه قدر آزاد شدن از مناسبات جهنمی رجوی را بدانند و این را قبول کنند که زندگی بسیار زیبا و ادامه دار می باشد.
هادی شبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا