خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین(4)

خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین(4)

آخرين نشست ؛ قبل از شروع جنگ ( حمله نيروهاي ائتلاف به عراق )

چك امنيتي

حدود 3-2هفته قبل از جنگ يك نشست توسط مسعود و مريم در روزی که به نظرم عید فطر بود و مرضیه (خواننده ) هم حضور داشت،گذاشته شد. در اين نشست كه روز آخر قبل از جنگ بود نفرات جديدالورود از ايران را نيز آورده بودند قصد از اين كار اين بود كه به لحاظ امنيتی مسعود خودش نفرات را چك كند ( در واقع يكی از شيوه های چك ضد اطلاعاتی در تشكيلات نيز همين بود كه طرف را با مسعود روبرو می كردند. ) اين به طور خاص وقتی موضوعيت پيدا می كرد كه مسعود خودش ديگر می خواست برود و بايد به طور قطع و يقين نفرات تعيين تكليف مي شدند تا تحويل تشكيلات شوند.
در جريان اين نشست چند نفـر جـديد را بـردند پشت ميـكروفـون تا خود را در مقابل مسعود اثبات نمايند ؛ يادم هست كه يك پزشك جوان را چون نخواست مسعود را به عرش ببرد ؛ رد كردند! ؛ در كل تاریخ نکبت بارتشکیلات ، همه چيز با مسعود سنجيده می شده است. هر كسي می خواهی باش ولی مسعود را تاييد كن تا تاييد شوي! ؛ ولی وای به روزی كه او را تائيد نكنی ديگر روزگارت سياه است. بعد از آن براي ما نيز كه رده تشكيلاتي بالاتري داشتيم نيز نشست گذاشته شد تا مسئله دارها شناسايي شوند و هم خط برخورد با جداشده ها را آموزش دهد و هم خط و خطوط نظامی – سياسی اين نشست گذاشته شد.
محورهای اصلی نشست عبارت بودند :
1- موضع گيری در مورد بن لادن برای سفيد كاری جشن های 11 سپتامبر و استقبال از كار كردهای بن لادن
2- زدن زيرآب پسرش محمد ؛ ( به زبان و فرهنگ خودش خرچه اش )
3- دادن خط و خطوط برخورد تشكيلاتی با نيروهای مسئله دار پائين.
4- تعيين پوشالی مراحل نظامی در صورت حمله آمريكا
5- بحث سياسی حول اين كه آيا آمريكا حمله می كند ؟
6- گزارشی از آخرين ملاقات خودش با عزت ابراهيم معاون رئيس جمهور ديكتاتورعراق و درخواست های آن ها و پاسخ های مسعود و طرح های آن ها برای مقابله با آمريكا در صورت حمله نظامی به عراق
7- دست آخر چك خودمان در سطح بالاتر و اين كه در چه مرحله ای هستيم.

سفيد كاري ؛ ماله كشي

طبق معمول بحث را مريم با تعريف و تمجيد از مسعود خان شروع كرد و كمی هم اشك تمساح ريخت. سپس مسعود شروع كرد و از مريم تعريف كرد!.
از آن جا كه از وضعيت تشكيلات خبر داشت و حرف های گنده گنده ای كه در جريان 11 سپتامبر زده بود و مراسم جشنی كه گرفته بودند و پای كوبی كرده بودند و حالا آمريكا داشت می آمدعراق، مجبور بودند برای سفيد كاری از حمايت خودشان از تروريسم ؛ زير آب او را ( بن لادن ) بزنند.
بحث را اين طوری شروع كرد ( در اين موضع رفته بود و روی ميز نشسته بود) : اين مردك تمام كارهای ما را به هم ريخته است اين كاری كه اين ها كردند مبارزه نبوده، خشم كور بوده است اگر می شد بدون طلاق زن مبارزه كرد، خودمان می كرديم. ( اين جا نيز تلاش می كرد كه اذهان را و يا آن طور كه خودش فكر می كرد هيچ غلطی در مبارزه با امپرياليزم نكرده و كسی آمده و زده به امپرياليزم و سر سوزنی هم از فشارها و شكنجه ها و كشتن عواطفی كه ايشان كرده اند را نكرده را صاف كند ) وسپس به صورت مبسوط در مورد اينكه محمد عطاء فرمانده عمليات در 11 سپتامبر چه وصيت نامه ای نوشته و در آن اشاره كرده است كه بعد از مرگ من هيچ زنی بر سر قبر من نيايد را نشانه ای بر فاصله گرفتن از زن و شاخص حقانيت همه طلاق های اجباری گرفت و توجيه كرد و گفت ( با عصبانيت و بغض حرف می زد ) : اگر می توانستی مبارزه كنی می رفتی در كشور خودت مبارزه می كردی چرا رفته ای به آمريكا اگر تو اهل مبارزه بودی استراتژی تو كجاست ؟ با چه استراتژی رفتی و این کاررا کردی، نکند فکر نمی کردی آمریکا آن چنان که در افغانستان پاسخ داد جواب بدهد. برای همین در رفتی بنابراین حرکت تو حرکت درستی به لحاظ استراتژیکی نبوده، خودتان نیز به لحاظ افکار و اندیشه، قرون وسطایی هستید. خودش چندین زن دارد. تمام دود کارش رفت تو چشم مبارزه و مبارزین که نام خودش باشد. مبارزه را تبدیل به تروریسم کرد در نظر غربی ها. در هیچ کجا مطرح نکرد اما در هيچ كجا از بن لادن به عنوان تروريست ياد نكرد ؛ اگر هم چيزي مي گفت صرفا براي سفيد كاري و ماله كشي بود که فردا اگر آمریکا آمد و کسانی رفتند و حرف زدند آقای رجوی مشکلی در اروپا یا هر جهنمی که هست با آمریکا نداشته باشد. در صورتی که من خودم شخصاً از عباس داوری سر کاری که بن لادن کرد سؤال کردم که سازمان کارش را در 11 سپتامبر چگونه می بیند ؟ و او صراحتاً گفت دارند مبارزه می کنند دیگه اما حالا شده بود خشم کور.

در ستايش انقلاب ايدئولوژيك

هدف دیگر رجوی از این نشست این بود که برای انقلاب ایدئولوژيكي که باعث شده بود هزاران خانواده نابود شوند هزاران کودک بی مادر و پدر آواره اروپا و آمریکا شوند هزاران نفری که تعادل خود را در این جریانات از دست دادند و صدها نفری که به دست افراد بی لیاقتی که در طی انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک رجوی یک شبه روی کار آمده بودند جانشان را از دست بدهند، پایداری پیدا کند و سفید کاری بکند. چون می دانست ته خط رسیده و دارد فرار می کند و قرار بود این همه درد ورنج و شکنجه که به حلقوم نیروهای خودش ریخته در جائی ثمر دهد ولی چون خودش می دانست چه کار می کند و قصد فرار دارد و مهم تر از آن ته خط استراتژی و تشکیلات و مبارزه ی مسلحانه خود ساخته اوست داشت سفیدکاری می نمود. این کار را نیز به احمقانه ترین شکل انجام می داد و به وصیت نامه ی محمد عطاء که فرمانده ی عملیات بود اشاره می کرد وهمه چيز را به شقیقه ربط می داد.
وقتی قافیه ی آقای رجوی تنگ می آید خودش کم نمی آورد و از این دسته گل ها بسیار دارد که رو کند و وقاحت را برای هر استراتژی و تاکتیک به کار گرفته و می گیرد. چون سال ها تمامی تشکیلات از زن و مرد می گفتند که ما که در عراقیم و فعلاً که عراق اجازه نمی دهد حرکتی بکنیم و عملاً همه کاره اوست اما ایشان اصرار می کرد که خیر اگر شما مثلاً انقلاب کنید که متحول شوید و انرژی های معادل فرمول انرژی بی نهایت mc2 را از خود آزاد کنید (این ها حرف های یک دیوانه نیست حداقل خودش فکر می کند نيست، بلکه کسی است که فکر می کند منجی اسلام است!؟ ) که ابتدا و در پله اول باید خانواده از هم بپاشد و طلاق بگیرید. وقتی استدلال می شد که اصلاً همه ی ما بشویم امام حسین مگر صدام اجازه می دهد حرکتی بکنیم ؟ ؛ عصبانی می شد و می گفت : این ضرورت سرنگونی است و شما هنوز به درک آن چه من نائل شده ام ،نرسیده اید و آن چه می بینم ، نمی بینید چون شماها در جنسیت غرق هستید اگر مانند بنده پاک و منزه شوید می توانید در مبارزه دوام بیآورید!
در هر حال امروز بعد از 11 سپتامبر می دید یا احساس می کرد که تمام پته او در امر مایه گذاری و خر کردن دیگران در این وادی روی آب افتاده و افراد عادی صد بار بیش تر از نفرات خودش مایه می گذارند و پس نیرنگ انقلاب های پی در پی او رنگ می بازند و مهم تر اینکه دارد فرار می کند پس همه علیه او خواهند شد و حتی نخواهند گذاشت در خفای اروپا و یا هر جهنمی که به دنبال شاه شدن خود منتظر تحول تاریخ است تا او را درک کنند و در کالسکه طلائی رویاهایش او را به قدرت بنشانند نیز راحت نخواهند گذاشت.

ادامه دارد…

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا