استفاده ابزاری از نام مسعود رجوی در تبلیغات مجاهدین حاکی از شتاب گرفتن سقوط فرقه

استفاده ابزاری از نام مسعود رجوی در تبلیغات مجاهدین حاکی از شتاب گرفتن سقوط فرقه به فاجعه غیر قابل کنترل نهایی است
بریف ایران اینترلینک، سیزدهم ژوئیه 2007.
ما در بریف ماه فوریه 2007 یاد آور شدیم که تحلیل های درونی سازمان مجاهدین خلق تقصیر تمامی شکست های فرقه و مشکلات موجودش را متوجه منتقدین و بخصوص اعضای سابق فرقه که به افشای خشونت و نقض ادامه دار حقوق بشر در سازمان مجاهدین خلق ادامه می دهند، می داند. یکی از این منتقدین سرشناس آقای محمد حسین سبحانی است. نام وی بعنوان یک فعال حقوق بشر شناخته شده بین المللی در گزارش ماه می 2005 سازمان دیدبان حقوق بشر تحت عنوان خروج ممنوع آورده شده است.

سازمان مجاهدین خلق در روزهای اخیر با انتشار فیلم ها و مطالبی در یو تیوب و خروجی های مشابه به تبلیغ خشونت و جنگ دست زده است. این مطالب و فلیم ها که در متن هیچ کدام نشانی از آقای سبحانی وجود ندارد تحت تیتر هایی با ذکر نام ایشان پخش می گردد. علاوه بر این، سازمان مجاهدین خلق دست به انتشار صد ها باصطلاح مقاله و مطلب بی نام و نشان در سایت های اقماری بی نام و نشان تر خود زده است. سایت ها و مطالبی که جز ارتباط واضح آنها به سازمان تروریستی مجاهدین خلق، هیچ رد معتبر دیگری نمی توان از آنها یافت. این مقالات و فیلم های تبلیغاتی مجاهدین سعی در منتسب کردن آقای محمد حسین سبحانی، فعال صلح و حقوق بشر مشهور بین المللی، به درگیری و خشونت طلبی هستند!!
ولی چه چیز باعث چنین واکنشی از طرف مجاهدین خلق، فرقه رجوی، گردید؟
آقای سبحانی که برای سخنرانی در رابطه با تحمل و صلح به جلسه ای در پاریس در تاریخ هفدهم ژوئیه 2007 دعوت گردیده بود فردی است که در گذشته نیز در بسیاری از برنامه های رادیو تلویزیونی در پشتیبانی از صلح و نفی خشونت دیده شده و اخیرا در تاریخ 27 فوریه 2007 به دعوت پارلمان اروپا در محل پارلمان سخنرانی کرده است.
آقای سبحانی و دیگر میهمانان جلسه پاریس توسط بیش از پنجاه نفر اراذل و اوباش مورد حمله قرار گرفتند. در جریان تحقیقات بعدی به سرعت مشخص شد که این عده از طرف مرکز فرماندهی فرقه مجاهدین خلق در شمال پاریس سازماندهی و اعزام شده بودند. هدف این حمله وحشیانه نفرات فرقه، توقف هر گونه انتقاد به فرقه رجوی بود چرا که سازمان مجاهدین از پاسخ گویی به این انتقادات در جهت حفظ اعضای مغز شویی شده خود عاجز شده است.
در این حادثه بیش از پنجاه تن از اراذل و اوباش حمله کننده وابسته به مجاهدین خلق توسط پلیس در صحنه دستگیر شدند. و از بقیه افراد و مدعوین نیز آقای سبحانی به اشتباه به همراه این اراذل و اوباش دستگیر شد که بعد از مشخص شدن قضیه بسرعت آزاد گردید. آقای سبحانی بطور مشخص در مورد خسارات جسمی وارده بر وی توسط محمد حیاتی تروریست شناخته شده مجاهدین خلق که جهت هدایت این عملیات تروریستی از عراق به اروپا اعزام و مجددا باز پس فرستاده شده است به سیستم قضایی فرانسه شکایت نموده که در دست پیگیری می باشد.
پس از رسوایی این حمله بزدلانه اراذل و اوباش مجاهدین به جلسه سخنرانی تحمل و صلح، سازمان مجاهدین خلق سعی نموده تا با سو استفاده از دستگیری اشتباهی و بسیار کوتاه مدت آقای سبحانی و با استفاده از بخش هایی از فیلم هایی که با برنامه ریزی قبلی از صحنه حملات چماقداران خود برداشته اند (بخش هایی از درگیری اراذل و اوباش اعزامی با نفرات شرکت حفاظتی مسئول حفاظت سالن فیاپ در پاریس بطور مشخص جدا شده که دقیقا حملات اراذل و اوباش و نفرات حفاظت شرکت حافظتی سالن به یکدیگر را نشان می دهد) مدعی شوند که این آقای سبحانی، سخنران دعوت شده به جلسه بوده است که به اراذل و اوباش اعزامی حمله کرده است!!
تبلیغات احمقانه مجاهدین خلق مشخصا در جهت ترور شخصیتی آقای سبحانی بعد از حملات فیزیکی به وی برنامه ریزی شده بود. آقای سبحانی یکی از منتقدین جدی نقض حقوق بشر در فرقه رجوی بوده و می باشد.
این حرکات مذبوحانه سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) در سه هفته گذشته بشدت ادامه داشته است ولی بنظر می رسد نتوانسته است به اهداف این پروژه تبلیغاتی نزدیک گردد. حتی هواداران و اعضای خود سازمان هم نمی توانند در ذهن های خود جوابی برای این سوال پیدا کنند کهچرا بیش از پنجاه نفر از اعضای فرقه برای حمله ای وحشیانه به پنج نفر سخنرانان جلسه ای در مورد صلح به پاریس اعزام شده اند؟
سازمان مجاهدین پس از روبرو شدن با این شکست تبلیغاتی در یک حرکت بی سابقه اطلاعیه ای طولانی را تحت نام مسعود رجوی رهبر فرقه مجاهدین خلق که از زمان سقوط صدام حسین در سال 2003 تا کنون فراری است انتشار داد.
در اطلاعیه ای که به نام مسعود رجوی منتشر شده است وی بطور مشخص این مسئله (حمله اراذل و اوباش مجاهدین به جلسه 17 ژوئن پاریس) را هدف قرار داده و تاکید موکد می کند (و قسم و آیه!!) که این آقای سبحانی بوده است که به بیش از پنجاه نفر از اراذل و اوباش مجاهدین خلق حمله کرده است!!
قابل توجه است که این اولین بار است که نام مسعود رجوی به این صورت سخیف مورد استفاده ابزاری قرار می گیرد. وی در طی دهه ها رهبری خود انتصابی بر فرقه هرگز چنین اطلاعیه هایی تحت نام خودش منتشر نکرده است.
اهمیت این نوع مصرف و نخ نما کردن نام رهبر فرقه وقتی بیشتر جلب توجه می کند که تفاوت آن با ادعا های دیرینه مریم رجوی را در نظر بگیریم. مریم رجوی در طی سالها همیشه مدعی بوده که حفاظت از مسعود رجوی و نام مسعود رجوی اولین و آخرین اولویت وی و دیگر اعضای فرقه است. ولی اکنون ملاحظه می گردد که خود او در استیصالی غیر قابل مخفی کردن نام مسعود رجوی را به بعنوان ابزار نجات خود به این صورت مصرف و نخ نما می کند.
هدف سازمان مجاهدین خلق از انتشار این اطلاعیه سخیف تحت نام مسعود رجوی تزریق مخدر ایدئولوژیک به بدنه فرقه در حال فروپاشی مجاهدین بود. رهبران فرقه مجاهدین انتظار داشتند که با این تزریق مخدر ایدئولوژیک به بدنه سازمان و استفاده ابزاری از نام رهبر مفقود فرقه بتواند اعضای فرقه را به قبول قورت دادن تناقضات غیر قابل چشم پوشی این دروغ بزرگ وادارد.
ولی در روزهای اخیر شاهد گزارشاتی از درون سازمان مجاهدین هستیم که هواداران و اعضای فرقه بشدت متناقض شده اند. سوال بوجود آمده این است:
اگر نام مسعود رجوی، رهبر خاص الخاص ایدئولوژیک سازمان (معصوم) را بتوان به این راحتی برای پشتیبانی از چنین دروغ خنده داری استفاده نمود، ما چگونه می توانیم در مورد دیگر حرف های وی از بعد از انقلاب تا کنون اطمینان داشته باشیم؟
اعضایی که هنوز خود را به نوعی ایدئولوژیک حساب می کنند درگیر تناقضی غیر قابل حل شده اند که در آن مسعود رجوی از یک طرف رهبر ایدئولوژیک خاص الخاص و بالاتر از اعمه و رابط خدا است و از طرف دیگر نامش اکنون بعنوان ابزاری مصرفی مورد استفاده تبلیغات دروغین می گردد. آنها از یک طرف باید سعی کنند که کوچکترین شکی نسبت به مسعود رجوی به ذهن خود راه ندهند ولی از طرف دیگر نتایج استفاده ابزاری از وی برای قبولاندن دروغ خنده دار فرقه را نمی توانند از ذهن خود دور کنند.
ناظرین وضعیت ظهور و سقوط فرقه مجاهدین خلق در این مسئله علائم مشخصی را مشاهده و بر آن تاکید دارند. این استفاده ابزاری از نام مسعود رجوی در کمپین های تبلیغاتی بی محتوا بیش از هر چیز بیانگر شتاب گرفتن سقوط فرقه به فاجعه غیر قابل کنترل نهایی است. فرقه در این مسیر روز به روز ایزوله تر و همزمان خشونت گرا تر می گردد. این مسئله باید زنگ خطر را برای مقامات حفاظتی در سطح اروپا به صدا در آورد.

ایران اینترلینک
سیزدهم ژوئیه 2007

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا