اذعان مسعود رجوی به خیانت برعلیه هم قطارانش

در دیدگاه رجوی هر کسی که توسط حکومت ایران به جرم عضویت و یا هواداری از سازمان مجاهدین خلق دستگیر می شود باید اعدام شود زیرا این نیاز مبرم رجوی است تا کشته سازی کرده و در تبلیغات خود اقدام به مظلوم نمایی و کسب حمایت در مجامع حقوق بشری و بین المللی کند!

در این تئوری، رجوی هر کسی را که کشته شود شهید به حساب می آورد و از آن بهره می جوید و هر کسی که زنده بماند و از زندان آزاد شود “خائن” و بزدل محسوب میشود. بر اساس تئوری خود ساخته رجوی فرد آزاد شده بخاطر خودفروشی آزاد شده است .

بله درست است ، تناقض بزرگ و در عین حال عجیبی است. اصولا اگر گروهی و یا حزبی نفراتش دستگیر شده و بعد آزاد شوند جای خوشحالی برای آن گروه و حزب خواهد داشت زیرا همرزمان و هم حزبی هایشان به نزد آنان بازگشته اند ، اما در ضد ارزش ها و باورهای رجوی دقیقا این موضوع عکس است ، هر کسی که بخاطر هر گونه حمایت از سازمان مجاهدین دستگیر شده و بعد از مدتی آزاد شود مارک خائن به او زده می شود و طرد میگردد و دیگر نباید با او هیچ ارتباطی برقرار کرد ( مرز سرخ است ). زیرا در دیدگاه رجوی کسی که از زندان آزاد می شود بخاطر خیانتی که کرده آزاد شده است وگرنه هر کسی که به جرم عضویت و یا هواداری از مجاهدین دستگیر شود باید اعدام گردد ( رجوی نقش قاضی، دادستان و مدعی العموم را بازی میکند )!

پس معلوم شد اصولی که در دیدگاه رجوی حاکم است بر چه مبنایی استوار است .
اگر همین را ملاک و شاخص قرار دهیم و بگوییم که طبق گفته رهبری مجاهدین هر کسی که از زندان آزاد می شود خائن است بخاطر اینکه خیانت کرده و مثلا اطلاعات را لو داده و یا کسانی را که می شناخته لو داده و باعث دستگیری و اعدام و یا حبس های طویل المدت برای آنان گشته است ، باید عیناً همین قانون را برای خود شخص ” مسعود رجوی ” هم در نظر گرفت ، چرا ؟ چون زمانی که او در قبل از انقلاب دستگیر شد از اعضای مرکزیت سازمان بود . در آن برهه از زمان ، شاه تمام اعضای مرکزیت سازمان را در دو نوبت سالهای 1351 و 1354 اعدام کرد و تنها کسی که زنده ماند “مسعود رجوی” بود !

سوال اساسی این است که چرا همه اعضای مرکزیت اعدام می شوند ولی مسعود رجوی زنده ماند ؟ آیا عجیب نیست ؟!
به نظرم اگر بخواهیم سریعاً به پاسخ سوالمان برسیم بهتر است بجای حاشیه رفتن و اما و اگرها برای یافتن پاسخ به تئوری مسعود رجوی درخصوص زندانیان سیاسی بپردازیم ، زیرا خودش به راحتترین زبان ممکن حکم زندانی سیاسی را تعریف کرده است ، وی گفته که اگر زندانی سیاسی اعدام شد ” شهید ” است و اگر زنده ماند یعنی که خودش را فروخته و با دادن اطلاعات خودش باعث لو رفتن سایرین شده و برای پاداش اینگونه حرکت ها تخفیف در حکم گرفته و مثلا از اعدام به حبس ابد رسیده است.

اگر این قانون را که خود مسعود رجوی گفته است را ملاک قرار دهیم قطعا در مورد خودش صدق خواهد کرد .
وی در نشست هایی که میگذاشت تمام کسانی را که بعد از آزادی مجددا به سازمان پیوسته بودند خائن خطاب کرد و صراحتاً آنان را به خودفروشی و فرار از مرگ ( شهادت ) محکوم میکرد ، آن بندگان خدا هم با شنیدن اینگونه حرفها آچمز شده و وا میرفتند! زیرا انتظار نداشتند به جای قدردانی، سرزنش و تحقیر شوند.

فرق دیدگاه را بنگرید. کسانی که زمانی را در زندان گذرانده بودند مثلا ده سال و بعد آزاد شده و مجددا به مناسبات سازمان بازگشته بودند توسط همرزمانشان ” قهرمان ” خطاب شده و قابل احترام بودند ولی در ذهن رهبری فرقه دقیقا عکس این بود! او معتقد بود که زندانی سیاسی آزاد شده خیانت کرده که زنده مانده است وگرنه مجازات کسی که علیه حکومت ایران اقدام کرده فقط اعدام است و نه چیز دیگر !

حال با توجه به تئوری خود مسعود رجوی، آیا خودش هم در زمان شاه خیانت کرد که حبس ابد گرفت و اعدام نشد یا که تاس به شانس او جفت شش افتاده بود؟!

بخشعلی علیزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا