مصاحبه پاتریک پسنوت با یکی از تحلیل گران سیاسی فرانسه – قسمت چهارم

X: که نام دو مولف را که یکی از آنها به عنوان فعال بلند پایه بین المللی شناخته شده، در بر می گیرد پسنوت: چرا اینها از این نام مستعار استفاده کردند؟ به خاطر ملاحظه کاری؟ X: رسما برای حراست جان دو مولف کتاب. پسنوت: آیا این کتاب تا این حد انفجاری است؟ X: این کتاب نسبت به مجاهدین خلق زیاد مهربان نیست.

France_Interمصاحبه پاتریک پسنوت با یکی از تحلیل گران سیاسی فرانسه با نام x در 12 ژانویه 2008 – برنامه رادیو فرانس اینتر

پسنوت: از چه می خواهید سخن بگویید؟

X: از انتشار کتابی با نام مولفی به نام ویکتور شاربونیه.

پسنوت: نامی مستعار.

X: که نام دو مولف را که یکی از آنها به عنوان فعال بلند پایه بین المللی شناخته شده، در بر می گیرد

پسنوت: چرا اینها از این نام مستعار استفاده کردند؟ به خاطر ملاحظه کاری؟

X: رسما برای حراست جان دو مولف کتاب.

پسنوت: آیا این کتاب تا این حد انفجاری است؟

X: این کتاب نسبت به مجاهدین خلق زیاد مهربان نیست.

پسنوت: خوب، شامل چه می شود؟

X: این کتاب الهام گرفته از شواهد جمعی از مخالفان جدا شده از سازمان است، که البته نسخه رسمی آن شدیدا عملکردهای مجاهدین خلق را افشا می کند. صدمات بدنی، شستشوی مغزی، شانتاژهای افراطی علیه اعضای خود، خلاصه آنکه سازمان در حقیقت به آشیانه ای نئواستالینیستی تبدیل شده است.

پسنوت: اما خود شما هم در آغاز صحبتها از رویکرد فرقه ای مجاهدین خلق گفتید و اظهاراتتان زیاد از شواهد این مخالفان دور نبود؟

X: بله، من سازمان را می شناسم، درست است اما من از این فراتر نرفتم. خوب به نتیجه گیری این دو مولف گوش کنید: « این سازمان اسلامی ـ کمونیستی یکی از خطرناکترین سازمانهای تروریستی دنیاست » فکر می کنم که امروز جنبش ها و دوستهای دیگری (…)

پسنوت: بله، مثلا ابهام های القاعده. و شما فکر می کنید که سرویس ضد جاسوسی ما می توانسته در نگارش این کتاب دخالتی داشته باشد؟

X: dst که توانایی محاکمه مجاهدین خلق در برابر عدالت را نداشت، می توانست، به خوبی اطلاعاتی را به این دو مولف بدهد.

پسنوت: اطلاعاتی که از منابع بسیار خوبی درآمده اند، بنابراین نوعی تلافی بود؟

X: این همان چیزی است که من فکر می کنم اما هیچ اطمینان ندارم. به سادگی تقارن میان انتشار این کتاب و عملیات…………………………………………………………………… بر می انگیزد. باید اعتراف کرد که این مجاهدین وحشتناک با هماهنگی کامل با جمعیت اورسوراواز زندگی می کنند. مردم اورسوراواز پس از دوباره دیدن آنها بعد از بازداشت کوتاهشان ابراز شادمانی کردند.

پسنوت: برگردیم به بحث روابط مجاهدین خلق و امریکایی ها

X: حق با شماست چون در حال حاضر موضوع اصلی همین است. هر چند که آنها هنوز در فهرست مشهور تروریستی هستند، مجاهدین برای برقراری روابط تنگاتنگ تر با دولت ایالات متحده در تلاش هستند.

پسنوت: توضیح دهید.

X: به دنبال خطای بزرگی که سه هفته پیش نهادهای امنیتی امریکا مرتکب شدند CIA دید که شبکه های جاسوسی اش کاملا ویران شده است. در نتیجه سرویسهای آمریکایی یقین دارند که باید بیشتر به سازمان نزدیک شوند زیرا به نظر می رسد مجاهدین به ویژه در مورد پیشرفت های ایران در تحقیقات هسته ای خود برای بمب هسته ای بسیار اطلاعات خوبی دارند.

پسنوت: بله، اما تکیه کردن بر یک منبع تنها، خطرناک است.

X: کاملا با شما موافقم. دنیای اطلاعات مانند دنیای مطبوعات است. این مخالفان آیت الله ها احتمالا تلاش گسترده ای می کنند که با مطالعه کردن درباره تهدید آیت الله ها فضای واشنگتن را مسموم کنند، آنچه که نومحافظه کاران آمریکا بسیار آرزوی شنیدنش را دارند.

پسنوت: و دقیقا آنچه را که مخالفان عراقی یعنی احمد چلبی چند سال پیش انجام داد به یادمان می آورد. او وانمود کرد که صدام حسین دارای سلاحهای کشتار جمعی است.

X: البته آن دیکتاتور قبلا هم تحت فشار بازرسان ملل متحد بود و خود را از شر آنها خلاص کرد ه بود. بنابراین آنها به نوعی به این موضوع کمک کردند. و نباید هرگز فراموش کرد که این امکان وجود دارد که وقتی در مورد بمب ایران صحبت می شود همین دستکاری ها و اغراق ها شده باشد. چرا که بوش بدون اعتراض و مشاجره در برابر مجاهدین مرحمت هایی ابراز داشت. مثلا در اوت 2004، رهبرکاخ سفید اعلام کرد که برخی از متحدین صدام حسین را می بخشد.

پسنوت: و یکی از آنها مجاهدین خلق هستند.

X: بله آنها بخشی از آن هستند. او حتی فراتر هم رفت چرا که تاکید کرد که مجاهدین تحت حفاظت نیروهای آمریکایی هستند.

پسنوت: یعنی کسانی که در کمپ اشرف جمع شده اند.

X: حدود 3800 نفر.

پسنوت: و این پرسش مطرح است که این موضوع دولت عراق را که اساسا از شیعیان ایران تشکیل شده است را نا خشنود نمی کند؟

X: نتیجتا، آنچه برای واشنگتن مهم است این منبع اطلاعاتی استثنایی یعنی مجاهدین است. و حتی در میان طراحان استراتژی در اطراف رئیس جمهور آمریکا را گرفته اند به خوبی نقش مجاهدین (به مانند نقش اتحاد شمال در افغانستان در زمانیکه طالبان کابل را کامل گرفته بود) را می شود دید.

پسنوت: اتحاد شمال، جنبشی که توسط فرمانده مسعود (احمد شاه مسعود) ایجاد شد.

X: و بر فرض حمله آمریکایی ها علیه آیت الله ها.

پسنوت: اما منافع مجاهدین بدلیل همکاریشان با صدام حسین چه می شود؟

X: کاملا موافقم. اما این ایده واقعا در مغز اطرافیان کاخ سفید، بنظر بسیار جالب می آید. کلام آخر اگر اجازه بدهید: سرویس های مخفی آمریکایی باید بسیار به اطلاعات جاسوسی تهیه شده توسط مجاهدین بدگمان باشند چرا که مجاهدین گاهی اوقات برخی از اطلاعاتشان را از منبع دیگری می گیرند.

پسنوت: چه کسی؟

X: موساد اسرائیلی که هنوز در ایران شبکه جاسوسی محکمی دارد. و بنابراین چه کسی بیشتر از اسرائیل علاقه به دخالت ایالت متحده در ایران دارد؟

پایان

ترجمه از انجمن نجات

برچسب ها

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم

یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین ۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم

سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل

افشاگری جدا شده ها تأثیرگذار بوده سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول

یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین ۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم 02 دی 1404
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم

داریوش قنواتی در قسمت قبل یکی از صدها موارد نقض حقوق بشر در تشکیلات مجاهدین را شرح داد. تحقیر اعضا به خاطر عدم نوشتن درخواست عملیات انتحاری اوایل که وارد تشکیلات شده بودم به طور پیوسته و شبانه روز زیر بمباران تئوری ایدئولوژی سازمان قرار داشتم. جوان و خام بودم. قدرت تجزیه و تحلیل وقایع […]

سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل 02 دی 1404
افشاگری جدا شده ها تأثیرگذار بوده

سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل

بعد از انقلاب سال 57 سیاست سازمان ابتدا همکاری با انقلاب نوپای مردم ایران بود و در اوایل همواره در نشریات و سخنرانی هایشان از رهبر بی بدیل انقلاب یاد می کردند. رفته رفته، هر چه جلوتر آمدیم ماهیت ذاتی و درونی سازمان بیشتر رو شد. رهبری این سازمان نتوانست خودش را با انقلاب نو […]

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول 01 دی 1404
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین

۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت اول

من یبر قنواتی که در تشکیلات مجاهدین به نام داریوش معروف بودم، قبل از سال 78 فریب افکار مجاهدین را خورده و جذب آنها شدم و متاسفانه در این سال از ایران خارج و به عراق رفتم تا وارد تشکیلات مجاهدین شوم. اما بعد از ورود به این تشکیلات به مرور با مشاهده اتفاقاتی متوجه […]

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.