نامه سرگشاده به وزیر خارجه ایالات متحده در رابطه با مجاهدین
رهبران این فرقه به ما فشار آورده بودند و القا کرده بودند که اگر از کمپ اشرف برویم نابود می شویم و من هم احساس می کردم اگر کسی از این فرقه بالای سرم نباشد در این دنیای بزرگ من از بین خواهم رفت چون به ما اینگونه القا شده بود و تشکیلات را قبول کرده بودیم اما بعد از مصاحبه آخر متوجه شدم دنیای خارج از اشرف هم وجود دارد و انسانها خودشان سرنوشت خودشان را ورق می زنند و تنها کسان فاسدی که من دیدم رهبران فرقه سازمان مجاهدین است
گزارش دیدار محمود رستمی با خانواده اش
جمعی از خانواده ها ازاستان های قم، لرستان و مازندران بمنظور پیوستن به تحصن خانواده ها در شهرک آزادی در برابر دروازه پادگان فرقه ای اشرف و برای رهایی فرزندانشان از اسارت رجوی به عراق وارد شده اند. در میان این خانواده ها پدر و مادر محمود رستمی که مدتی پیش موفق به فرار از اسارتگاه اشرف شده بود نیز دیده میشوند. عاطفه ایکه سالها رجوی تلاش کرد آن را در وجود بچه ها بکشد دیدیم که چنین نشد و اشک شوق از دیدگان محمود سرازیر گردید و مادر و پدر خود را با تمام وجود در آغوش گرفت.
تهدیدات چماقدار تروریست های رجوی علیه خانم بتول سلطانی
مدتی است بعد از افشاگریها و واقعیتهائی که من بازگو کردم تشکیلات سازمان مجاهدین که زبانی جز خشونت و سلاح و وحشیگری نمی شناسد و در برابر این افشاگری ها هیچ حرف و پاسخی ندارد تلاش می کند تا با اعزام گماشتگان تشکیلاتی اش به خانه من باعث اذیت و آزار روحی و روانی من بشوند صبح روز دوم نوامبر ساعت 07.15 صبح دو گماشته، چماقدار تروریست این سازمان درب خانه من را زدند که وقتی درب را باز کردم یکی از آنها جلو آمده و گفت که ببین مزدور اگر یک لجن پراکنی دیگر بر علیه سازمان و خون شهدا بکنی فلانت می کنیم
تبریک و تهنیت به آقای اکبر محبی
خبردار شدیم که آقای اکبرمحبی از اعضای جدا شده از فرقه مخرب رجوی تصمیم به ازدواج گرفته و زندگی جدید و مشترکی را با همسرشان آغاز نموده اند. افزون برمبارکی پیوند مشترکشان، دوچندان جای تبریک دارد که مراسم ازداوج این زوج خوشبخت در سالروز رهایی ایشان از تشکیلات فریبنده و ضد خانواده فرقه رجوی و پیوستن به وطن و کانون گرم و پرمهر خانواده صورت گرفته است. ایشان درتاریخ 27/7/88 از زندان اشرف با شهامت تمام موفق به فرار شده اند.
مصاحبه با محمدرضا شمسی از متحصنین جلوی درب اشرف – قسمت اول
من در سری قبل عزیمت ام به اشرف طی بیست روز بطور متناوب هر چند روز را در مقابل هریک از اضلاع نگهبانی بودم ولی فقط بیست و پنج روز را در ضلع شرق برای نجات دوستانم بودم. وقتی ما در جمع خانواده و همگی با مهربانی با آنان و یا عزیزان خودمان در آنسوی قرارگاه با بلندگو صحبت می کردیم بعضی از عناصر نگهبانی مبادرت به سنگ پرانی و یا پرتاب دم قیچی میلگرد یا ورق های فلز بطرف مردان و زنان و یا حتی کودکان می کردند.
گفتگوی اعضای جدا شده مجاهدین در باره ی ترفندهای سران مجاهدین – قسمت دوازدهم
به جرئت می گویم اگر نفرات در قرارگاه اشرف اطمینان پیدا کنند که در صورت خروج از اشرف اتفاقی برایشان نخواهد افتاد اغلب آنها از سازمان جدا خواهند شد…. مخاطبین مسعود رجوی چه کسانی هستند؟ سوژه ها و جماعتی که داخل اشرف نشستند و کاملا از دنیا و تحولات آن بی خبر هستند…مرور زمان ثابت کرده است سران سازمان از گفتن حقیقت بیزارند و از آن فاصله می گیرند. در حال حاضر هم نفراتی که داخل اشرف هستند با توجه به اشرافی که ما داریم متوجه هستیم فقط نفرات انگشت شماری هستند که حاضرند در اشرف بمانند و اگر کمی شرایط اشرف شل شود اکثریت از اشرف خارج می شوند
بازهم افشاگری جدا شده ها از سازمان، دجالگری های رجوی را رو کرد
تابلوهایی با اسامی کوچه و خیابان های تهران و یا شهرستانها با مناطق شهرداری مربوطه تهیه سپس آن را روی یکی از دیوار های کوچه های عراق به صورت موقت نصب و عکسی از ملعون رجوی که از داخل قرارگاه به ما داده بودند نزدیک و یا روی قسمتی از تابلوی ساخته شده می چسباندیم به طوریکه اسم کوچه خیابان و شهرداری منطقه معلوم باشد و در نهایت عکسی از آن دیوار و تابلو و پوستر می گرفتیم و یا با اسپری شعارهایی از قبیل درود بر رجوی و… بر روی دیواری با اسم تابلویی از قبل نصب شده مینوشتیم و بار دیگر عکس می گرفتیم
نامه جمعی از حامیان حقوق بشر و جدا شده ها به کمیساریای عالی پناهندگان در پاریس
ما امضاء کنندگان زیر خواهان رسیدگی به وضعیت طاقت فرسای اسیران و ناراضیان در کمپ اشرف هستیم. ما نگران وضعیت این جوانان و ناراضیان در زندانهای رجوی هستیم، زیرا هیچ کدام از افرادی که در کمپ اشرف هستند، ذره ای با اختیار و رضایت خود در آنجا نمانده وهمه را به زور و نیرنگ و با سرکوب و تهدید، وادار به ماندن در قلعه اشرف کرده اند. از آنجایی که ما اطلاع کامل از این کمپ داریم و با توجه به شناختی که از دوستانمان داریم، هیچ کدام از آنها نخواسته و نمی خواهند در زندانهای رجوی باقی بمانند.
میزگرد نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت چهل و پنج
ژیلا دیهیم افراد را تحریک میکرد تا او را مورد ضرب و شتم قرار دهند بعد ژیلا به سراغش میرفت و با شخص کتک خورده رابطه عاطفی میزد؟! خب این یک روش غیر اخلاقی و برخوردی دوگانه ست در مسیر تحقیر افراد و سپس مطیع کردن آنان. یعنی مسئولین مجاهدین ابتدا افراد و کادرهای تشکیلاتی را به بهانه های مختلف در اشرف تحقیر میکنند سپس با برخورد عاطفی سعی میکنند فرد مطیع و پیرو بی اراده ی رهبر عقیدتی باشد. این شیوه ی برخورد طبیعی نیست و کاملا غیر اخلاقی است.
گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت چهارم
مریم عضدانلو مجدداٌ مراحلی جنبی دیگری از انقلاب درون سازمانی مجاهدین را با عنوان نشست های دیگ اعلام کرد تا مانع از ریزش نفرات در تشکیلات اروپا گردد. ولی در اندک مدتی ما در داخل سازمان فهمیدیم هدف احاطه سریع فکری و روحی روانی نفرات در خارجه بوده تا به ترفند و شیادی خاص، آنان روانه اردوگاه اشرف شوند و بیشتر از این آبروی ریخته اعضای بریده که بعنوان دور و بر مریم از اشرف به اروپا اعزام شده بودند بیشتر نشود.
نامه سرگشاده علیرضا میرعسگری به بارونس نیکلسون
به عنوان یک فرد رنج کشیده که سختی پروسه جدایی از سازمان مجاهدین را با تک تک سلولهای خود حس کرده ام معتقدم که تنها راه خلاص شدن از روابط ضد انسانی درون فرقه مجاهدین ارتباط فعال با خانواده و بستگان می باشد که شخص را به زندگی و آینده امیدوار کرده و راه را برای یک خودکشی دسته جمعی که خواسته رهبران سازمان مجاهدین است می بندد.
تاملی بر نقطه نظرات جدا شدگان مجاهدین پس از سفر به اشرف – قسمت هفتم
من با تمام وجودم حس میکنم بعد از روشنگری خانواده ها و جدا شدگان در سال های اخیر سران مجاهدین دیگر توان آن را ندارند تشکیلات را حفظ کنند و نمی توانند بچه های اسیر را در اشرف کنترل کنند در ماه ها و روزهای آینده به امید خدا شاهد فرار و آزادی تعداد کثیری از زندانیان اشرف خواهیم بود حال هر چقدر مسعود دلش می خواهد با دیوارهای خالی کنفرانس بگذارد و مریم هم ژست های تو خالی بگیرد چون همه بچه های داخل اشرف فهمیده اند مسعود از ترس، خودش را داخل سوراخ موش کرده و مریم هم در فرانسه تلاش می کند شوهر بدنام خود را نجات دهد