خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت چهاردهم
رویاهای من در زندان انفرادی … باز به آن اتاق تنهائی ها و غریبی ها برگردانده شدم. از گوشه پنجره منفذی کوچک بود به سمت ضلع شرق و دشت های اطراف آن. بزرگترین تفریح من در آن 6 ماه زندان انفرادی در اشرف، ایستادن درپشت…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات شهرام بهادری – قسمت سوم
تیف! در داخل قرارگاه تیف در داخل قرارگاه اشرف بود که آمریکاییها در آنجا بودند و نفراتی که از پیش مجاهدین می خواستند بروند یا موفق به فرار می شدند به آن محل می رفتند. در دوره ای که نفرات خیلی آنجا را ترک می…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
داستان اسارتم توسط نیروهای عراقی
برای آنهایی که هنوز مجاهدین خلق را نمی شناسند ـ قسمت ششم برای چند لحظه ای اطرافم را زیر چشمی نگاه کردم متوجه شدم که هیچ کس نیست چرا؟ واقعیت این بود که درسته من ودوستم اسیر شدیم.بطور همزمان حدود12 نیروی عراقی به سمت ما…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت سیزدهم
بازجوئی های شبانه در زندان شروع شد … در زندان مجاهدین هواخوری مطلقا وجود نداشت، مطلقا! یعنی دو دقیقه در روز هم اجازه نداشتی در زیر نور خورشید بایستی! یکماه بود در تنهائی غریبانه و مظلومانه خودم در زندان مجاهدین، با بی گناهی خودم می…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات علی امانی (جدا شده از فرقه ی رجوی) – قسمت دوم
بند” ه” مشکلات خود درباره زنها ….. بند”ه” مسئول شدن زنها و برداشتن فرماندهان مرد و آوردن به پایین ترین رده ی آنها را هدف قرار گرفته بود. در این دوران اعتراضات و مشکلاتی پیش آمد. مثلا آدم می دید زنی هست 1 یا 2…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت دوازدهم
درون زندان مجاهدین در اشرف … حدود یک ماه از ورودم به زندان انفرادی در اشرف گذشته بود، در بازجوئی شب اول تفهیم اتهام شده بودم که: قاری قران هستم و رژیم مرا برای کسب اطلاعات! و ترور مسعود رجوی! و کارهای خرابکارانه به عراق…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات علی امانی جدا شده از باند رجوی – قسمت اول
من در عملیات آذر ماه 1366 مجروح و اسیر شدم من سرباز ارتش لشکر 64 ارومیه بودم. وقتی ارتش شبانه در عملیات پیرانشهر وارد شد همه آماده باش بودیم. من با سه نفر پشت دوشکا بودم. صبح ساعت 5/3 الی 4 عملیات شروع شد که…
- مسعود رجوی
رجوی: نماز و روزه تعطیل فقط پیشمرگ و پاسدار بکشید
28 سال پیش یعنی در فروردین سال 1370 رجوی فرمان تخلیه منطقه معروف به نوژول و کفری درشمال عراق را صادر و فرمان حرکت به سوی خانقین و کلار را صادرنمود. این فرمان با پیامی دوصفحه ای که توسط فرماندهان محورها ولشگرها ابلاغ شد نیروهای…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات شهرام بهادری – قسمت دوم
آشنایی اولیه با سازمان در قطار بعد از ما هم نفرات دیگری بودند که حرکت کردیم و در بغداد از قطار پیاده شدیم که دیدیم دو تا ماشین لندکروز آمدند دنبالمون که ما را سوار کردند و در تاریکی شب به محلی رفتیم که بعدا…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات شهرام بهادری – قسمت اول
بیکاری در ایران و تصمیم غلط من شهرام بهادری گرگری متولد 1360 در شهرستان هادیشهر (گرگر) آذربایجان شرقی می باشم. من در خانواده ای بزرگ شدم که چهار برادر و شش خواهر بودیم و شرایط زندگی سخت بود و من تازه خدمت سربازی ام را…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت یازدهم
زندان مجاهدین، مرا بیدار کرد … صبح روز بعد، اولین روزم را در زندان مجاهدین، آغاز کردم. هنوز از شوک بازجوئی دیشب در نیامده بودم. به سمت در رفته و تلاش کردم در را بازکنم که یادم افتاد دیشب درب را قفل کردند و رفتند.…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات سیاه، محمدرضا مبین – قسمت دهم
چهره کریه مجاهدین را در زندانهایشان دیدم… نورچشمی ها و آقا زاده ها، اکثریت جمعی را تشکیل می دادند که از پذیرش به ارتش رفتند، عده ای دیگرهم بصورت فله ای در زندان های انفرادی اشرف، به بند کشیده شدند. اگر تا آنروزدر مورد بعضی…