فشارهای روحی و روانی در فرقه رجوی
فشارهای روحی و روانی در فرقه رجوی در هر صورت خیلی سخت است که بعد از خروج یا رهایی از بندهای تشکیلاتی مجاهدین خلق بخواهیم در این مورد بنویسیم، چون یادآوری آن خاطرات تلخ و وحشتناک، باز هم روحمان را از کارهایی که با ما کردند و سکوتی که مجبور به آن بودیم آزرده می […]
عدم اعتماد به اعضا و خیانت به اعتماد آنان
با سلام خدمت دوستان عزیز و همه خانواده های محترم من به عنوان فردی که بیش از 30 سال در فرقه رجوی بودم و روزانه شاهد داستان های تلخ و فریب های رجوی بودم به خوبی این را درک می کنم چرا که شخص رجوی خودش از اعتماد جوان ها سوء استفاده کرد و با […]
در فرقه رجوی هر گناهی قابل بخشش است جز جدا شدن از مجاهدین
خاطره ای از پست نگهبانی در لیبرتی یکی از روزها در پست نگهبانی اردوگاه لیبرتی مشغول نگهبانی بودم و قدم میزدم. در طول این مدت افکار زیادی از سرم میگذشت! در یکلحظه از خودم پرسیدم آیا بهراستی خانواده من خبردارند که من در گروه رجوی هستم و میدانند که من در چه منجلابی غرقشدهام؟ آیا […]
من دروغگویی و فریب کاری فرقه رجوی را به عینه لمس کردم
می گفتند تو را اگر در یگانهای رزمی سازماندهی کنیم روحیه افراد پایین می آید چندین سال مرا در پشتیبانی سازماندهی کردند. در طی روز کارهای پشتیبانی، کارهای برقی و… انجام می دادم که زمان بگذرد…
سیزده سال از آزادی من می گذرد
دو دختر داشتم که دنیای من بودند، دراشرف به من گفته شد که حق هیچگونه تماس ویا ارسال نامه به آنها را ندارم. بعد از چند ساعت اتوبوس های ما در مقابل درب بزرگ یک پادگان نظامی توقف کرد افرادی با اونیفورم نظامی و مسلح مشغول نگهبانی بودند. چند دقیقه بعد درب بزرگ آهنی باز […]
گفتگوی صمیمی با آقای کاظم پورخفاجیان از اعضای جداشده مجاهدین – قسمت اول
اعضای فرقه مجاهدین خلق نخستین قربانیان این فرقه مخرب کنترل ذهن هستند. آنها بطور مضاعف توسط رجوی تحت استثمار قرار گرفتند. اگر روزی در دادگاه عادلانه مردمی رجوی مورد محاکمه قرار گیرد بی شک بزرگ ترین جرم او خیانت به امید و اعتماد همین نسل است. نسلی که درعنفوان جوانی در منتهای شور و احساس […]
خاطره با محمد رجوی در آلبانی
یادم هست که چند ماهی بود که به آلبانی آمده بودم آن روزها مثل الان نبود که نفرات که میخواند بیرون بیاینند باید دو نفره باشند یا بیشتر! آن موقع نفرات تکی هم میتوانستند تردد کنند ومن هم بعضی از مواقع تکی برای گردش به میدان شهر تردد میکردم یادم هست که یک روز که […]
مصاحبه با آقای مالک بیت مشعل (جهاد) به دنبال اعلام جدایی اش از فرقۀ رجوی در آلبانی
سلام، دوست عزیزمان آقای مالک بیت مشعل ضمن تبریک آزادی و رهایی تان از فرقۀ رجوی، لطفا مختصری خودتان را معرفی کنید و بگویید کی به فرقه رجوی پیوستید وسابقه تان در فرقه چه بوده وکی و چگونه از فرقه جدا شدید؟ – من مالک بیت مشعل از اهواز هستم. از سال ۱۳۸۱ به مدت […]
زندان مخوف ابوغریب لکه ننگی برکارنامه سیاه فرقه رجوی
بیست روز بعد از اینکه فرقه رجوی من و تعداد دیگری از اعضا را بعنوان امانت به زندان ابوغریب فرستاد یعنی در دوم بهمن سال 80 دولت صدام تعداد پنجاه تن از اعضای منتقد فرقه رجوی که دربین آنها افرادی ازجمله دوست خوبم آقای محمد حسین سبحانی با سابقه تشکیلاتی بالا درفرقه را به ایران […]
خاطره ای از علی محمد خاتمی در مورد اعتصاب غذای لیبرتی
پس از به کشته دادن 52 نفر از اعضای نگون بخت در زندان اشرف و مفقود شدن 7 تن از اعضا در شهریور سال 92، رهبری مجاهدین برای آنکه از زیر بار مسئولیت خود فرار کرده تا ناچار نباشد به سوالاتی که در این مورد از سوی نیروهای خودی، رسانه های جمعی و افکار عمومی […]
هتل مهاجر اهرم ترس اسیران دربند رجوی – قسمت دوم و پایانی
بعد از بیان خاطره اول که مربوط به اهرم ترس از افسران عراقی در جهت فرار نکردن از اسارتگاه اشرف و لیبرتی بود این بار به دومین اهرم ترس یعنی هتل مهاجر که سازمان علیه ما استفاده میکرد، میپردازم. سران فرقه رجوی از هتل مهاجر بغداد تابویی برای ما ساخته بودند و عنوان می داشتند […]
افسران عراقی اهرم ترس اسیران در بند رجوی!
با سلام خدمت دوستان و خوانندگان گرامی، خاطره دیگری که قصد نگارش آن را دارم و از جهتی برای خودم نیز خندهدار بود به ذهنم زد تا برای شما هم نقل کنم. بیان این خاطره به دوران حضورمان در عراق برمیگردد. داستان از این قراره که در فرقه رجوی برای ترساندن نفرات از هر اهرمی […]