نامه ای به خانم میترا یوسفی
میترای عزیز من فقط یکبار و آنهم فقط چند دقیقه شما را زیارت کرده ام ؛ البته دوقسمت مصاحبه شما با تلویزیون پیوند را هم دیده ام، و مطمئنم که همین مقدار آشنایی برای پی بردن به خصوصیات اخلاقی شما کافی است، باور کنید که در همان مصاحبه ای که از شما پخش شد و من در جمعی از سنین و طیف های مختلف اجتماعی در حال تماشای آن بودم، همگی بالاتفاق شیفته اخلاق و رفتار و صداقت کلام شما شده بودند.
مجاهد شناسی – قسمت پنجم
آیا میدانید که: در سازمان مجاهدین افراد نباید به یاد خانواده خود افتاده و خاطرات آنها را یاد آوری کنند چون بیم آن میرود که افراد با یادآوری خاطرات گذشته ایدئولوژی مسعود و مریم رجوی را فراموش کنند و این امر در سازمان جرم محسوب شده و شدیدترین تنبیهات تشکیلاتی و روانی را در بر خواهد داشت؟
نامه کانون ایران قلم به رئیس سازمان صلیب سرخ جهانی
در ابتدا لازم است تشکر صمیمانه کانون ایران قلم را بخاطر تلاش های انسان دوستانه شما و سایر همکارانتان در نقاط مختلف جهان خدمتتان عرض نماییم. فعالان حقوق بشر و پژوهشگرانی که با کانون ایران قلم در حال همکاری می باشند، خود کسانی هستند که بطور مستقیم و غیر مستقیم از کمک ها انساندوستانه سازمان صلیب سرخ جهانی در اردوگاه رمادی و زندان ابوغریب عراق هنگام رهایی از سازمان مجاهدین خلق بهره مند شده اند، اما هم اکنون ما بعد از رهایی؛ نگران دوستان خود در قرارگاه اشرف در عراق می باشیم.
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۲
موضوعی که ذهن مرا خیلی به خودش مشغول کرده اینکه بعد از قضیه طلاق های اجباری چه مشکلاتی پیش آمد؟ عوارض و تاثیرات منفی طلاق های اجباری چی بود؟ بر اساس یافته های علم روانشناسی و سایر علوم مربوطه قطعا سرکوب امیال جنسی و عاطفی منجر به آسیب های جدی در ارگانیزم فرد خواهد شد. سوالی که برایم همیشه مطرح بوده اینکه در بعد از ماجرای طلاق طی سالیان دراز چه روی داد؟ بر سر افراد مستقر در قرارگاههای سازمان در داخل عراق چه گذشت؟
میترا یوسفی مادری جوشن پوش در مقابله با عفریته ای وطن فروش
نوشته های این مادرجوشن پوش که با برنده ترین انتقادات به جنگ با مریم عضدانلو شتافته است، هرگزبه حریم خانوادگی اهانت و توهینی نکرده و تنها خواست او احترام به بنیاد خانواده هایی است که بیرحمانه تحت عناوین پوشالی”انقلاب مریم” ویران شده وعاطفه هایی که به یغما رفته است. میترا یوسفی با حفظ حریم خانواده، هنوز آتش احساسی را شعله ور نگه داشته که این آتش هرگز در دل دشمن او نبوده و نیست.
بارد چه؟ دیده چسان؟ روز و شب چرا
از اینکه دیدم افشا واقعیت ها دارد به جایی میرسد و پاسخ دو نفر از دوستانم را دیدم بسیار خوشحال شدم البته دیری نگذشت که سوالاتی، ذهنم را به خود مشغول ساخت. در نامه اول که دوست و برادر عزیزم مرتضی صدیق نوشته است برایم سوال شد که آیا اینها را مرتضی نوشته زیرا دستور جملات متعلق به خودت نیست
نامه ابراهیم خدابنده به مسعود بنی صدر، می ۲۰۰۷
امیدوارم خوب و خوش و سالم باشی. قبل از هر چیز باید از تأخیری که در دادن پاسخ به آخرین نامه ات پیش آمد عذر خواهی کنم. آخرین نامه ای که خودم داده بودم به تاریخ 20 مارس بود که بحث جدیدی را مطرح کرده بودم و قول داده بودم مطالب مطروحه در آن نامه را در نامه های بعدی بیشتر باز کنم که متأسفانه به دلیل برخی مشکلات قضائی و سایر محدودیت ها امکان آن تا به امروز میسر نشد.
آهی و نگاهی و یادی و برداشتی از: روزهای تاریک بغداد
به راستی آنچه در فرقه رجوی گذشت و می گذرد « از هر زبان که می شنوی نامکرر است ». دریغا نیم بیتی چنین شورانگیز سروده حافظ شیرین سخن در ره عشق، در این مطلب شامل تنفری می شود که از جانب فرقه دار رسوا به قلعه« سنگباران »، در دنیای حقیقت و خارج از افسانه های کهن ایرانی، بر فرزندان ایران زمین رفته است.
مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول ملکی
همانطور که در مطلبی تحت عنوان” بمناسبت سالگرد انتشار گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر” ملاحظه کردید، در حد مقدورات وعده دادیم که جهت تببین تاثیرات حقوقی و سیاسی گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر و همچنین ریشه های ایدئولوژیک و استراتژیکی نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین، با تعدادی از فعالان حقوق بشر و کارشناسان مسائل سیاسی گفتگوهایی را انجام دهیم
نقش خانواده و تعلقات عاطفی در انقلاب ایدئولوژیک
در تاریخ مبارزات سیاسی حذف خانواده و التزامات عاطفی و اخلاقی به واسطه اصالت دادن به مبارزه از اتفاقات نادری است که تنها در مناسبات سازمان مجاهدین خلق شاهد آن هستیم. این رویکرد برای اولین بار در میان گروه موسوم به باطنیه و طرفداران حسن صباح، اتفاق افتاده است. در فرقه باطنیه اعضاء برای اثبات میزان وفاداری و خودسپاری به رهبری ناگزیر به قطع روابط عاطفی و خانوادگی و در نهایت مقطوع النسل شدن خود بودند
برای هر فرعون موسایی هست
بنگرید چنان ایستاده محکم بر ایمان و اعتقاد خویش، هموطنی چنین! جایی که خزندگان رجوی، در جستجوی منافع، همرنگ خاک و برگ می شوند. بسی ابلهانه و بی ثمر که آواره چون خاری در کف تندباد، سبک و بی ریشه چون دانه های شن گرفتار جابجایی بسیار، رنگ اصلی خویش را تیره و سیاه از خیانت، قتل و غارت وآدم ربایی، نمک خوردن و نمکدان شکنی، پاره کردن میثاق و کشتار میهمان، کینه توزی برعلیه درستکاری و عشق و عاطفه، رسوا کرده اند.
نامه انجمن ایران سبز به آقای جلال طالبانی رئیس جمهور عراق
لازم است به استحضار برسانیم که بعد از گذشت چهار سال از خلع سلاح فرقه رجوی در کشور شما هنوز حدود 3000 نفر از اعضای سازمان مجاهدین که در کمپ موسوم به اشرف در نزدیکی شهر خالص (استان دیالی) مستقر می باشند، جزء بدنه سازمان مجاهدین بوده و اغلب آنان تحت شکنجه و آزار جسمی و روحی توسط مسئولین سازمان مجاهدین قرار گرفته اند و به دلیل مناسبات فرقه ای حاکم در درون سازمان مجاهدین از هر گونه ارتباط گیری با جامعه و حتی اعضاء خانواده خود محروم هستند. همانطور که خود شما حتی در زمان حکومت صدام حسین تاکید می فرمودید باید حساب آنان را با مسئولین سازمان مجاهدین جدا دانست.