چرا پول توجیبی داد و چرا قطع کرد؟ پول توجیبی رجوی به نیروها
نشست های شستشوی مغزی در تشکیلات رجوی تخریب روحی – روانی اعضا در مناسبات مجاهدین
مستمری ۱۰ دلاری اعضای مجاهدین خلق شواهد تازه از استثمار نیروها در مجاهدین خلق
چهره واقعی تشکیلات فرقه رجوی را ریشه ای تر بشناسید – قسمت دوم
قربانیان محصور در فرقهها هم استعداد این را دارند که در مقابل رهبر عقیدتی وخاص الخاص خود، نقطه ی خارج از خود و… تسلیم نشوند تا بتوانند اراده ی خود را بر زندگی خویش اعمال کنند. آری این است داستان شورانگیز فرزند انسان که در طول تاریخ همواره باید بهای استقلال خود را پرداخته و مغلوب”خدا”های زمینی نشود.”خدایان” ریائی که در سرمستی ناشی از خودشیفتگی ذاتی خود غوطه میخورند و میگویند که چون در”نوک پیکان تکامل هستند پس به خاطر آنهاست که خورشید هر روز طلوع میکند وگرنه تکامل از حرکت بازمیماند و زمین و زمان بهم میریخت.”
چهره واقعی تشکیلات فرقه رجوی را ریشه ای تر بشناسید – قسمت اول
امّا آنچه از آن میتوان بعنوان ریشه ی ثانوی پرهیز از ورود به فاز تردیدها نسبت به رهبری فرقه یاد کرد همانا آگاهی عضو مربوطه از عواقب علنی شدن چنین تردیدیست. از تنبیه بدنی گرفته تا مجازات زندان و”مهمانسرا،” تا ترس و بیم ناشی از نداشتن سرپناه و قوت روزانه تا سایر عقوبات ناشی از خروجِ از گروه یا فرقه ی مربوطه.
«کاه» نامۀ فرقه رجوی – قسمت دوم
ایزوله و نگه داشتن با انحراف و انحطاط فکری و تبدیل افراد به انسانهای مکانیکی و فاقد مغز و ارادۀ شخصی که پیرو دستور شخص رجوی بود که صریح اعلام کرده بود:” من قلب می خواهم عقل نمی خواهم” و او بدرستی می دانست که انسان دارای عقل و شعور با اصول و اهداف پلید و شوم او و سازمان فرقه گونه اش مخالفت میکند لذا برای محقق نمودن اهدافش نیاز مبرمی به نیروهایی داشت که فقط دو گوش شنوا و تابع بی چون و چرا باشند ولازمۀ آن نیز القاء ذهنی و شستشوی مغزی نیروها توسط خودش و افراد قسم خورده اش انجام میگردید که در کنارش ایجاد رعب و وحشت نیز توسط حکومت بعثی سابق که قوی ترین حامی مالی،سیاسی واجتماعی اش بود صورت می گرفت و اینگونه به انحصار و تابعیت کورکورانۀ نیروها و گسترش و توسعه سازمانش ادامه میداد.
آپارتاید، سیاست و سرلوحۀ مکتب رجوی
بی رحمی آپارتاید در سازمان بد نام رجوی باورنکردنی ست،تدوین سیاست جدید برده داری به شکل جدید و امروزی خود، شرورانه ترین و غیرقابل تحمل ترین موردی است که شناخته شده که در حال حاضرمناسبات آن موجب افول تدریجی آن شده اما نباید جوامع بین المللی غافل بشوند زیرا این سازمان یکی از کانون های گروه های تروریستی ست که از قضا اندیشه توسعه طلبی نیز دارد و هیچ کس را هم جزء خودشان قبول ندارند وسالهاست مشغول اشاعه آپارتاید به شکل رجویسم می باشد
جریان مسئله داری در فرقه رجوی – قسمت دهم
این هوادار که البته ظاهرا هنوز نسبت به کلیت سازمان عواطف و احساسات سمپاتیک دارد مطرح میکرد که یکی از مسئولین سازمان در نشستی برای هواداران به صراحت گفته بود که:”ما نخواهیم گذاشت چنین توافقی صورت گیرد و لابی های ما آنقدر قدرت دارند که جلوی چنین چیزی را خواهند گرفت و خیلی ها در غرب که دارای قدرت و نفوذ هستند (حتما منظور لابی اسرائیل و جنگ طلبان آمریکاست) مانع از انجام چنین کاری خواهند شد.
خانواده ها، دشمن اصلی رجوی وخاری مغیلان برچشم او!
پس با این وصف شما از کم وکیف قضیه آگاه هستید و برخوردتان با مسئله ثابت میکند که رهبران فرقه چگونه این اسرا را دربیخبری مطلق نگهداشته واز یک ملاقات ساده که ممکن است این مغزشوئی شدگان را به دنیای واقعی بازگرداند، اینقدر واهمه دارد که این مشکل به شما مربوط است وبیخود وناجوانمردانه به خانواده ها انگ نزنید!
ریاست جمهوری یا دیکتاتوری مطلق در سازمان مجاهدین خلق
در سازمان مجاهدین خلق که بظاهر خود را برخواسته از ملت ایران (مردم ایران در خواب هم آنها را نمیبینند) می دانند و حکومت پوشالیشان هم فقط بدرد عناصر فرتوت خود می خورد، ریاست فرقه خود را مادام العمری و مخصوص مریم عضدانلو می دانند و اصلا به خواسته های عناصر آن اهمیتی قائل نیستند و برای آنها طره هم خورد نمیکنند حال چه رسد به اینکه بخواهند دموکراسی را پیاده کنند.
خطاب به رجوی: تو هیچ ربطی به امام حسین و عاشورا نداری!
از حدود سالهای 1371 بود که در قرارگاه های سازمان٬ مراسم عزاداری و سینه زنی برپا شد! تا قبل از آن٬کلا برپایی چنین مراسمهایی درسازمان نه تنها انجام نمیشد بلکه این مراسمات را حتی ارتجاعی هم میدانستند! اما به یکباره فیلمی از مراسمی برایمان با حضور مسعود و مریم رجوی پخش شد که تعدادی از بچه ها درحال سینه زنی و نوحه خوانی بودند و بعد از آن هم خود رجوی شروع به صحبت کرد که بایستی این آیین را از دست رژیم خارج کنیم و امام حسین متعلق بماست وخلاصه از بعد از آن بود که هرساله تاسوعا و عاشورا٬سینه زنی و نوحه خوانی برپا میشد!
مریم قجر یک کلاس شیوه خوردن”کیوی” برای اعضا برگزار کند
برای اینکه عمق دجالیت و شیادی سران فرقه رجوی زنباره برای همه ایرانیان و دیگر ملتها مشخص شود به یک نمونه از عقب نگه داشتن اعضاء نگون بخت از جامعه معمولی را بیان کنم برپائی اموزش عالی ؛ اکادمیک پیش کش رجوی زنباره و مریم قجر و دیگر سران فرقه رجوی جنایتکار. در مناسبات فرقه رجوی هرشب پنجشنبه یک فیلم سینمائی سانسور شده برای …
«کاه»نامۀ فرقه رجوی در مناسبات داخلی – قسمت اول
طبق دستوردیکتاتور رجوی ملعون که به همه فرمانده ها دیکته شده بود”مجاهد مریض نداریم”. در همین راستا اگرهر فردی به خاطر فشار کار و یا بیماری مزمن اسبق خود طلب معالجه و یا استراحت می نمود سریع با وی برخورد می کردند و می گفتند نشنیدی برادر مسعود چی گفته: ما مجاهد مریض نداریم و در صورت پافشاری فرد بیمار و عدم کار کردن،وی متهم به تمارض می گردید و با شکنجه روحی و ساعت ها حرف زدن مجبور به همراهی با جمع می شد…
از یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی – قسمت ۳۶
مسئولین سازمان می گفتند: شما اعضای سازمان باید از اینکه مریم دستگیر و بازداشت شد، شرم می کردید! واقعا ادعای مسئولین سازمان مضحک بود چرا که مریم را شوهرش مسعود به فرانسه فرستاد پس بایـد او یعنی مسعود شـرم می کرد ونه ما اعضای بی خبر سازمان که مریم را به فرانسه نفرستاده بودیم تا شرمنده اش هم بشویم!.. مریم بی آنکه کادرهای تشکیلاتی سازمان را مطلع کند به فرانسه فرار کرده بود و پلیس او را دستگیر کرده و این موضوع ربطی به نیروهای سازمان نداشت.
نمونه ای از نظام آموزشی ادعایی مریم قجر برای به اصطلاح ایران فردا
دراین میان کودکانِ طبعا وحشت زده که با آن سلاح سنگین امکانِ حرکتِ یکنواخت و همآهنگ با مسئول مربوطه را نداشتند، باید سرکوفتهای او را هم تحمل میکرده اند که با گفتن”بیعرضه”،”ترسو”و”بچه بورژوا” در اوج نافهمی و بی مسئولیتی، با خالی کردن خود بروی بچه ها، با روح و روان و شخصیت کودک بازی میکردند.

