چرا پول توجیبی داد و چرا قطع کرد؟ پول توجیبی رجوی به نیروها
نشست های شستشوی مغزی در تشکیلات رجوی تخریب روحی – روانی اعضا در مناسبات مجاهدین
مستمری ۱۰ دلاری اعضای مجاهدین خلق شواهد تازه از استثمار نیروها در مجاهدین خلق
شکستن طلسم فرقه گرایى با حضور خانواده ها
اگر به کارکرد و شکل گیرى فرقه ها توجه کنیم متوجه میشویم که همه فرقه ها عشق و عاطفه هر عضو خود را به خانواده را اساسا تحمل نمیکند و با ایزوله کردن فرد و جدا کردن وى از مناسبات گرم خانواده، عشق و عاطفه وى را در محیطى ایزوله به سمت رهبر آن فرقه کانالیزه میکند و با ترور شخصیت اعضاى خانواده آنهم بطور روزمره شروع به تخریب عواطف و عشق فرد نسبت به خانواده خود میشود و آنقدر این تخریب و چرندیات را ادامه میدهند که پس از مدتی فرد مزبور که در زیر بمباران تبلیغات فرقه اى قرار گرفته است به خانواده خود به چشم دشمن نگاه میکند
خانواده از نگاه فرقه رجوی
علاوه بر ایزولاسیون جغرافیایی و ایدئولوژیکی، اعضای سازمان مجاهدین خلق در عراق قویاً به لحاظ اجتماعی و عاطفی نیز، حتی در درون مراکز زندگی و تجمع خود، ایزوله هستند. بستگان و همسران سابق در مقرهای مختلف مستقر میشوند و اجازهی دیدار با یکدیگر را ندارند. برقراری ارتباط با دوستان و خانواده در سازمان ممنوع بوده و جزو جرائم محسوب می شد و تنبیهاتی در بر داشت که این تنبیهات از نوشتن گزارش کتبی و یا برگزاری نشست و محاکمه فرد خاطی و یا به زندانی کردن شخص می انجامید.
گناه این مادر هضم نکردن مناسبات فرقه ای، ونفی عواطف مادرانه است! – قسمت دوم
اگر این ملاقات کننده ازآگاهی سیاسی خوبی برخوردار بود، بخاطر اینکه امکان طرح بحث ازطرف او وجود داشت، ازلیست ملاقاتی ها حذف میشد! ضمنا کسی دراین ملاقات ها بشما نمیگفت که بطور غیر قانونی وارد عراق شده، کاری که شما مایل بدان بودید که بادرگیر کردن حکومتهای ایران وعراق با خانواده ها و ایجاد خصومت بین آنها، ازاین آب گل آلود ماهی بگیرید!
خالو کاکایی تروریست” بد” نیست! ولی محرک خود سوزی چرا؟
جهان ازطرف زورمداران و آلات دست آنها سنگی شده وشما که مستقیم وغیر مستقیم دراین مجموعه قرار دارید، ازچه وکی گلایه میکنید؟! آیا شما تکامل جامعه ی بشری را دراین خشونت ها میبینید که خود را درنوک آن میبینید؟! چه رابطه ی علت ومعلولی بین نیات وعملکرد خانم وآقای رجوی وجود دارد که این عمل غیر انسانی خودسوزی هدایت شده، قرار بود که نگذارد سرنوشت خلق ایران به محاق برود؟!
گناه این مادر هضم نکردن مناسبات فرقه ای، ونفی عواطف مادرانه است! – قسمت اول
ازنظر عبدی، خباثت ومزدوری این مادر وقتی معلوم شده که درسال 82 وبابازشدن راه عراق، به کمپ اشرف مراجعه نموده وکار بدترش این بوده که تنهایی نرفته وهمراه کاروانیانی که مجوز رسمی از دولت عراق داشتند، به دیدن او آمده است! این مادر که اینک به” نامادری” تغییرهویت یافته، درتحصن بزرگ سال های 88و89 دراطراف کمپ اشرف شرکت داشته و بدتر اینکه حالا هم برای دیدار این فرزندش (احمد عبدی) به کمپ لیبرتی مراجعه کرده که درقاموس مسعود رجوی خطری مهلک تر از استعمال یک بمب اتمی دارد وبنابراین یک جنایتکار ومزدور شمرده میشود واحمد عبدی هم واداشته شده که نوشته ی طویل وتا بخواهی لمپن مآبانه که ادبیات خاص رجوی است، درحق این نامادری درسایت ایران افشاگر منتشر کند!
خودسوزی در فرقه رجوی
حتما بیاد دارید داستان دستگیری و به زندان انداخته شدن مریم رجوی٬ سرکرده فرقه رجوی در فرانسه را که این روزها هم سالروز آن است! ابتدا که از سوی مسئولین سازمان خیلی سعی شد که خبر درز نکند و یا لااقل نیروهایی که در اشرف بودند نفهمند. اما بهرحال خبر درز کرد و همه فهمیدند. از یک سو یک همهمه ای در بین بچه ها براه افتاده بود و همه بطرز عجیبی بهم تبریک میگفتند.ولی خب مجبور بودند که در ظاهر خودشان را به ناراحتی بزنند. اما واکنش مسئولین سازمان بسیار دیوانه وار و در نوع خود عجیب بود!
بمناسبت ۱۷ ژوئن و خودسوزی در فرقه رجوی
در این اعتراضات 4 نفر دست به خود سوزی زدند که ندا حسنی در آن اتفاق کشته شد و پس از کشته شدن او بود که فرانسه به علت جو رسانهای موجود مریم رجوی را از زندان آزاد کرد. مریم و مسعود رجوی هم در پیامهای خود بارها نام ندا حسنی را آوردند و مسعود رجوی نام ندا حسنی را به شرکای خداوند افزود و در پیامش آورد:« به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران و نام ندا حسنی و صدیقه مجاوری و به نام اشرف نشینان…»
ابر فرقه – قسمت نوزدهم
ترک فرقه بسته شدن آخرین درهاست: گذشته پشت سر گذاشته شده است و عضو سابق فرقه باید راه خود را البته به تنهایی به سمت آینده با بوجود آوردن روابط جدید و دوستان جدید از نو شروع کند.و واقعیت این است که از کنار بزرگترین واقعۀ عمر خود نمی شود براحتی گذشت ولی زندگی مسیری طولانی دارد و گذشته ها باید در گذشته بماند.
ابر فرقه – قسمت هجدهم
خوب وقتی من گفتم که این کار را انجام خواهم داد، در”پذیرش” مسئولین سازمان به من گفتند که این راه دشوار خواهد بود، حالا برخی از این موارد به نظر من درست نمی رسد ولی من در این خصوص تعهد دادم که در کنار رهبری باشم و او را تنها نگذارم من قدری دیگر هم می مانم تا ببینم چه می شود.و واقعیت این است که هیچ کس دوست ندارد که برگردد و بگوید که”من بریده ام”
خاطره ای از نه گفتن به رجوی در نشست باصطلاح حوض
در انتهای کار نیز کاغذ هایی را با مضمون سوگند ماندن پخش کردند که هر گروه به صورت جمعی با گوینده تکرار می کردند در تاریخ 24 اسفند 74 من هم به اتفاق 5 نفر دیگر برگه هواداری از سازمان را قرائت و در نهایت امضاء کردیم که در این لحظات حالت رجوی خیلی دیدنی بود چرا که از این پنج نفر فقط من از خانواده باصطلاح مجاهدین و شهدایشان بودم و همین موضوع در آن جمع حدودا 500 نفره و شخص رجوی خیلی ضربه محکمی بوده است چرا که آنها انتظار جدایی من از سازمان بلکه قرار گرفتن در موضع و مسئولیت بالاتر را داشتند که من با رد همه این مسئولیت ها به آن جمع و شخص رجوی نشان دادم که ماندنم فقط با زور و ضرب تشکیلات است و لاغیر و به همین دلیل بعد از نشست حوض همواره با اسکورت تک نفره یا دونفره و بعضا چند نفره در کارها و ماموریت ها البته (داخل تشکیلات) می فرستادند. و
ماجرای تبعیض منفی و هژمونی زنانه
رجوی می گوید تعجب نکنید.می گویند یکی ازاین سلاطین و پادشاهان قدیم ازجایی عبورمیکرده چشمش به سوسکی افتاده که محموله ای که تشکیل شده از نجاست بوده را نه بار از شیبی بالا برده و هربار به زمین خورده و نهایتأ بار دهم موفق می شود و آن پادشاه از آن سوسک پیام می توان و باید را آموخته.
ابر فرقه – قسمت هفدهم
فرمان قتل اعضاء نیز از اختیارات رهبر یک فرقه محسوب می شود. فرمان قتل و بقول مسعود رجوی اعدام انقلابی عضوی که از گروه فرار کرده است و بقول او به رهبری خیانت کرده، در موارد متعددی ثابت ومحرز شده است و شما فرض کنید وقتی بصورت علنی چنین حکمی را رهبر فرقه در حضور هزاران پیرو خود صادر می کند چه انعکاسی در جمع و اعضاء ایجاد می کند. و قطعا در نشست های محرمانه و پشت پرده همه کسانی که جدا می شوند و سرنوشت خود را از چنین فرقه وحشتناکی جدا می سازند باید به مرگ محکوم شوند.

