دوشنبه, ۸ دی , ۱۴۰۴
  • چرا سکوت کردم؟! 08 دی 1404

    خاطره ای تلخ از دوران حضورم در تشکیلات رجوی
    چرا سکوت کردم؟!

    همانطور که قبلا گفتم من کسی بودم که به عشق رفتن به اروپا سر از کمپ اشرف و مناسبات مجاهدین در آوردم که بعد از حضورم در تشکیلات وقتی متوجه شدم فریب خوردم درخواست جدایی و بازگشت به کشور مبدا کردم. اما مسئولین تشکیلات به روش های مختلف تهدیدم کردند که نباید درخواستم را برای […]

پیامی برای هم استانی خوبم محسن شجاعی 08 دی 1404

از طرف غلامعلی میرزایی پیامی برای هم استانی خوبم محسن شجاعی

تعهدی از جنس نجات 06 دی 1404

در کنار خانواده های دردمند ایستاده ایم تعهدی از جنس نجات

سخنی با لفته شهیدی از اعضای محاهدین خلق 05 آذر 1404
آخرین درخواست مادرت را با خود تکرار کن

سخنی با لفته شهیدی از اعضای محاهدین خلق

آقا لفته سلام من حمید دهدار هستم. نمی دانم مرا زمانی که در تشکیلات مجاهدین بودم بخاطر داری یا نه. البته چون با هم در یک مقر نبودیم و ارتباط کاری با هم نداشتیم شاید به یاد نداشته باشی. به هر حال زمانی من هم مثل تو و بقیه چون فکر کردیم تنها مجاهدین به […]

رویای آزادی که به حقیقت پیوست 04 آذر 1404
به مناسبت سالگرد ازدواجم

رویای آزادی که به حقیقت پیوست

در مقطعی از زندگیم و لحظات و سنینی که می توانستند اوج شکوفایی و بهترین روزهای زندگی من باشند، در اسارت مجاهدین خلق بودم و آنها با القائات غیر انسانی و مغز شویی، جسم و روح من و سایر اعضا را تسخیر کرده بودند. این رویه شرایط زندگی در اسارت مرا از نظر فیزیکی و […]

به مناسبت یازدهمین سالگرد درگذشت مرحوم صمد نظری 01 آذر 1404
یاور انجمن نجات و خانواده ها

به مناسبت یازدهمین سالگرد درگذشت مرحوم صمد نظری

روز سی آبان 1404، یازدهمین سالگرد مرحوم صمد نظری، برای اعضای انجمن نجات و خانواده های استان مازندران بسیار دردناک است. یازده سال پیش در چنین روزی، عزیزی را از دست دادیم که بعد از رهایی از تشکیلات رجوی سعی کرد در راستای افشای ماهیت ضد انسانی مجاهدین گام بر دارد ولی متاسفانه مرگ به […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و یکم 28 آبان 1404
قصه علیرضا میر باقری (بخش دو)– تصمیم، تزلزل، و خنجرهایی از پشت

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و یکم

یغمایی در قسمت قبل خاطراتش، قصه علیرضا میر‌باقری را شروع کرد. وقتی گفتم می‌خواهم جدا شوم، انگار زمین زیر پای فرماندهان لرزید. دیگر خبری از تشویق و لبخند نبود. آنچه در پی آمد، لایه‌هایی بود از تهدید، نرمیِ فریبنده، و فرو رفتن آرام در باتلاق وفاداری ساختگی. اولین کسی که مقابلم ایستاد، جمال ناطقی بود. […]

حضورم در دادگاه محاکمه ۱۰۴ تن از سران مجاهدین 27 آبان 1404
واکنش افراد جامعه

حضورم در دادگاه محاکمه ۱۰۴ تن از سران مجاهدین

بعد از حضورم در جلسه دادگاه محاکمه 104 تن از سران تشکیلات مجاهدین می دانستم که وقتی برگشتم به استان و محل زندگی ام خانواده و بستگانم که از وضعیت من مطلع هستند حرفی نداشته باشند اما می دانستم به دلیل منفور بودن چهره مجاهدین خلق نزد مردم، شاید برخی دوستان کاری، همسایگان و اهالی […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصتم 26 آبان 1404
قصه علیرضا میر‌باقری (بخش یک) – آغازی بر داستان جدایی امیر

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصتم

کمی بعد از آن‌ که در مرکز جدید در اشرف مستقر شدیم، تقسیم مسئولیت بین واحدهای مختلف پایگاه انجام گرفت. واحد ما مسئولیت راه‌اندازی یک باغچه‌ بزرگ برای پرورش سبزی‌های مورد استفاده در آشپزی ایرانی را بر عهده گرفت؛ از جمله نعناع، ریحان، جعفری و تره. گروه علیرضا میر‌باقری که من هم عضو آن بودم، […]

دنیای بدون رجوی واقعا زیباست 26 آبان 1404

دنیای بدون رجوی واقعا زیباست

در روزگارانی که خنده سران گروه تروریستی مجاهدین خلق از زمین خوردن ماست پس با قدرت برمی خیزیم تا چنین طایفه ای بگریند. خدای بزرگ و متعال را هزاران بار شاکریم که این نعمت عظیم را دراختیار ما قرار داد تا خودمان را از قید و بند ظالمانه گروه ضد انسانی مجاهدین خلق نجات دهیم […]

پیام حمید حاجی پور به مناسبت درگذشت محمود دهقان 25 آبان 1404
غم و اندوه یاران در غم از دست دادن یار

پیام حمید حاجی پور به مناسبت درگذشت محمود دهقان

جناب پوراحمد و دوستان و برادران عزیزم در آلبانی و خانواده های محترم چشم انتظار. محمود دهقان چه غریبانه از میان ما پرکشید و عاشقانه در دنیای باقی به والدین عزیز خود پیوست. از صمیم قلب در گذشت برادر عزیزم محمود دهقان را به شما عزیزان گلم تسلیت عرض میکنم و برایش در بهشت برین […]

دام های رنگانگ سازمان مجاهدین خلق در فضای مجازی 21 آبان 1404
من خودم روزی طعمهٔ همین تبلیغات شدم!

دام های رنگانگ سازمان مجاهدین خلق در فضای مجازی

همیشه وقتی به روزهایی که در درون سازمان بودم فکر می‌کنم، قلبم فشرده می‌شود. روزهایی که وعدهٔ آزادی و عدالت، تنها بهانه‌ای بود برای کنترل ذهن و قلب ما. جوانانی که با شور و اشتیاق وارد می‌شدند، یکی پس از دیگری در میان دیوارهای بلند قرارگاه‌ها گم می‌شدند، دور از خانواده، دور از دوستان و […]

خاطره ای از دوست عزیزم محمود دهقان 20 آبان 1404
به مناسبت درگذشت محمود دهقان

خاطره ای از دوست عزیزم محمود دهقان

اخبار و تصاویر مربوط به مراسم درگذشت محمود دهقان که در انجمن نجات آلبانی برگزار شده بود را که دیدم واقعا شوکه شدم. برایم باورپذیر نبود. انگار همین دیروز بود که از زندان اشرف 3 فرار کرد و من وقتی شنیدم که فرار کرده و خودش را از آن جهنم نجات داده، خیلی خوشحال شدم. […]

مروری بر سرگذشت یکساله مرحوم محمود دهقان 20 آبان 1404
جهت اطلاع خانواده ها

مروری بر سرگذشت یکساله مرحوم محمود دهقان

قبل از هر چیز لازم است درگذشت مرحوم محمود دهقان را، که یکسال عضو انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی بود، به خانواده ایشان در گیلان تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم از درگاه باری تعالی مغفرت و علو درجات مسئلت نمایم. متوجه شدم که برخی با سوء استفاده از فوت مرحوم محمود دهقان، […]

پیام غلامعلی میرزایی به دوست قدیمی اش محمود ذوالقدر در کمپ آلبانی 20 آبان 1404
محمود جان خود را از اسارت رجوی رها کن

پیام غلامعلی میرزایی به دوست قدیمی اش محمود ذوالقدر در کمپ آلبانی

درود و سلامی گرم به دوست صمیمی ام محمود محمود جان، لحظاتی را که در دوران اسارت در اردوگاه های صدام با هم بودیم هیچوقت از یاد نخواهم برد. آن زمان که ما در زیر فشار های روحی و جسمی اسارت بودیم و شما با تعریف های خود ما را شاد و فضای اردوگاه را […]

blank
blank
blank