قاسم جان زندگی را دریاب پیام عسگر نجف زاده به برادر اسیرش قاسم نجف زاده
به مناسبت روز زن تقدیم به مادران چشم انتظار اسیران تشکیلات رجوی
نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در کمپ آلبانی پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم
اوج کینه و نفرت خانواده ها به رجوی
در مجموع وقتی پای درد دل خانواده های اعضای اسیر در چنگال رجوی می نشینیم چه آنهایی که فرزندانشان هنوز در فرقه اسیر هستند و چه آنهایی که بستگانشان چه فرزند و چه پدر و مادرشان را در ترفندهای تروریستی رجوی باخته اند یک وجه مشترک و اتفاق نظر وجود دارد این وجه مشترک این طرف و آن طرف ایران هم ندارد.
رجوی خانواده ها را با اقدامات خائنانه خود متلاشی کرد
طبق معمول هرخانواده ای که دیدار با اعضای انجمن دارد مشتاق است تا اخباردقیقی ازسلامتی عزیزان اسیر خود درفرقه رجوی و روند انتقالشان به کشورهای ثالث را بشنود. اینبار هم اعضای انجمن ابتدا گزارش مختصری از وضعیت خواهر ایشان و آخرین تلاش های صورت گرفته در مورد انتقال همه اسیران دربند فرقه رجوی به کشورهای ثالث را به اطلاع ایشان رساندند.
ملاقات با خانم صدیقه بازرگانی در دفتر انجمن نجات گیلان
خواهرم روبی جان. سالهای زیادی است که تلاش میکنم تا تو را از دست مسعود رجوی خونخوار و خودپرست نجات بدهم. اینجا درگیلان با هم بندیهای شما در انجمن نجات گیلان آشنا شدم و چندین بار سعی کردم مادر(یوما جون) را به عراق به دیدار شما بیاورم ولی متاسفانه به علت بیماری وضعف جسمی نتوانست به دیدارشما بیاید و متاسفانه با چشمانی اشکبار و در انتظار دیدارر وی زیبای عزیزش که توباشی ؛ درسحرگاه روز 23/9/1392 به دیدارباقی شتافت
دیدار با خانواده هدایت محمدی از اسیران دربند فرقه رجوی در شهرستان بهبهان
اعضای انجمن در پاسخ به صحبت های آقای محمدی گفتند رجوی برای رسیدن به اهداف فرقه ای خود بعد ازجمع کردن اعضا در عراق و در کمپ های خود اول با کشیدن حصارهای ذهنی و فیزیکی ارتباط آنها را با دنیای بیرون قطع کرد وبا تهدید و فشارکم کم تلاش کرد تا هر آن چه خداوند در ذهن و ضمیر انسان اعم از عاطفه،عشق به پدر، مادر، همسر، فرزند وانسانیت نهاده بود درآنها ازبین ببرد تا بتواند افکارفرقه خود را درذهن ومغز آنها پیاده کند رجوی حتی قدرت اختیار و اراده را هم ازآنها سلب کرد.
کی کابوس رجوی برای ما تمام می شود!؟
. ابتدا مادرغلامعلی که با پای شکسته جلوی درب منزل نشسته و منتظر رسیدن اعضای انجمن بود از جای خود بلند شد و گفت خوش آمدید منتظر رسیدن شما بودم، چون با دیدن شما روحیه می گیرم، وامیدوار می شوم که روزی پسر من هم مثل شما نجات پیداکند تا یکبار دیگر او را درآغوش بگیرم.مادرغلامعلی ادامه داد؛ هر بار سر نماز دعا می کنم و از خداوند می خواهم که بگذارد قبل از مرگم غلامعلی را ببینم و به رجوی نفرین می فرستم و از خدا می خواهم که هرچه زودتر اورا به جهنم بفرستد
خانم معصومه بازرگانی گلشن در حسرت دیدار دخترش در گذشت
مصیبت وارده برای دست اندرکاران انجمن نجات گیلان و خانواده های مرتبط با آن بسیار سخت و جانکاه بود چرا که عزیزی محترم وگرامی ازاعضای بسیارفعال انجمن را ازدست دادیم وبه سوگ نشستیم. طی سالیان گذشته مرحومه بازرگانی گلشن به همراه دخترش صدیقه (سوری) بمنظور دیدار و رهایی فرزندش از چنگال رجوی با دفتر انجمن ارتباط مستمر و لاینقطع داشت و بارها نامه نوشت شاید که بدست طاهره عضواسیرتشکیلات مافیایی رجوی برسد.
پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده گنج آور
به نمایندگی از انجمن نجات و خانواده های مرتبط با این انجمن، درگذشت اندوهبار و مصیبت وارده را به خانواده داغدار گنج آور و میروی تسلیت عرض نموده و برای آن مرحومه رحمت واسعه و برای تمامی اعضای آن خانواده محترم صبر و شکیبایی مسئلت داریم.باشد که رهایی محمد حسن گنج آوراز بند تشکیلات فریبنده فرقه رجوی، تا حدودی درد خانواده عزادار و منتظرالتیام یابد.
درخواست همیاری خواهر شهاب فروزنده از نهادهای حقوق بشری
شهاب شهاب کردیم ولی شهاب جواب نداد آخر او اسیر بود نه میزبان – از این قبیل مادر و خواهر و برادرآنجا کم نبودند. من وقتی پدرهای پیر را می دیدم که با التماس بچه ها را صدا می زدند من هم برای چند دقیقه خود را فراموش می کردم. این مادرها تنها جرمشان مادربودنشان بود و بس. آیا سازمان حقوق بشر عراق پاسخی برای این زجه زدنها دارد؟ آیا برای این خانواده ها کاری انجام داده اند.
ملاقات اعضای دفتر انجمن نجات یزد با خانواده حائری
مطالب فوق مقدمه ی است براینکه هم اینبار میهمان خانواده عزیزی هستیم که دخترشان در دام فرقه گرفتار شده وسالیان سال است که از آغوش خانواده خویش به دوراست آنچه را در ادامه می خوانید صحبتهای پدری است که عمری ایست چشم به در دوخته تا بلکه دخترش از در وارد شود وپایانی برسالهای جدایی وفراق باشد.ابتدا بایستی از آقای حائری و خانواده محترمشان که ما را در جمع خویش به گرمی پذیرفته تشکر کرد
ملاقات با خانم فاطمه صالح در دفتر انجمن نجات گیلان
خانم فاطمه صالح تنها خواهر مریم صالح عضو اسیر دستگاه مافیایی و دروغپرداز رجوی ضمن دیدار با مسول انجمن در پی کسب خبر از وضعیت اسفبار اسارت مریم آنهم در تشکیلات خارج کشوری رجوی گفت: من درحیرتم که خواهرم درخارج کشور و مشخصا اروپا با وجود امکانات ارتباطی فراوان نتواند دست کم ماهانه یکبار با من تماس داشته باشد و صرفا خبرسلامتی اش را به من بدهد.
نامه ای به خانم ثریا عبداللهی؛ مادری چشم انتظار
مادر گرامی میبینید که آینده تاریک نیست. باید خدا را شکرگزار باشید پسرتان سالم هست و دعا کنید خدا صبرتان را هر چه بیشتر کند. دعا کنید از یک طرف زمینه ازادی انها فراهم گردد و از طرف دیگر صبر پسرتان را در روابط و مناسبات فرقهای هر چه بیشتر کند و بتواند در برابر سختیها، در نشستها، زیر بار توهینها و فشار نشستهای عملیات جاری و غسل هفتگی پابرجا بماند و خرد نشود
درهمسویی با”فراخوان سازمان حقوقدانان آزاد به آنتونیو گوترز کمیسر عالی پناهندگان ملل متحد”
ما اعضای خانواده اسرای رجوی، آمادگی کامل خود رادر رساندن خدمات پزشکی و… به این عزیزان اعلام کرده وباردیگر متذکر میشویم که کشور عراق برای یک تشکیلات اجنبی وحتی شهروندان خودش، جای امنی نیست ومصرانه خواستار انتقال این افراد به کشورهای ثالث بوده و کارشکنی های رجوی وشرکا را در ایجاد موانع درراه این نقل وانتقالات بشدت محکوم کرده و ازهم اکنون هرجنایت وحادثه ی آتی برعلیه این اسرا را ناشی از تعلل رهبران این فرقه دانسته و پیشاپیش آنهارا مجرم میدانیم.

