رجوی های شکنجه گر، مدعی حقوق زندانیان!!
بعد از شکست سران فرقه در مورد مذاکرات هسته ای به مسئله حقوق بشر در داخل ایران روی آورده و سعی می کنند که چهره ایران را در نزد مجامع بین المللی خراب کنند و سردمدار این قضیه هم سازمان می باشد. ولی چیزی که در این میان واضح می باشد وسایلی است که زندانیان به همراه خود داشتند
وقاحت بی نهایت رجوی ها
رجوی ها که از حقد و کین نسبت به ملت ایران در حال خفه شدن هستند، برای آنکه از هر چیزی علیه ایران سوء استفاده کرده و به خیال بلاهت بار خود کشورهای غربی را بر علیه ایران تحریک کنند، اقدام به انتشار مطالبی پی در پی نمودند، بر این اساس که نیروهای ایران و یا نیروهای عراقی (که رجوی ها آنها را وابسته به ایران می نامند) در خاک سوریه حضور دارند
روز جهانی کارگر، ارتباطی به باند رجوی ندارد!
این جریان ماجراجو ی تحت رهبری رجوی(فرد عمیقا مبتلا به بیماری افسردگی- شیدائی)، ظاهرا که سنت شکنی کرده و بجای قناعت به برگزاری یک روزه مراسم جهانی روز کارگر،”اعلام یک هفته اعتراض و خیزش از پنجم تا یازده اردیبهشت، عموم زحمتکشان” وآنهم درکشور ایران که ازنظر این فرقه منحط”میهن اشغال شده” نامیده شده ومعلوم نیست برای چه، کرده است
دفاع ناقضین حقوق بشر از حقوق انسانی مردم ایران!
دفاع دارودسته رجوی ازحقوق بشر، ظلم بزرگی بر حقوق بشر است و اگر ذره وجدانی درآنها باقی مانده باشد، باید که قبلا مناسبات برده داری موجود درتشکیلات خود را ازبین برده وتا تحقق کامل این پروسه، حرفی ازحقوق بشر نزده وخدمتی به انسانیت بکنند!
بوی گند رجوی همه را خفه کرده است!
اما سوال از فرقه رجوی اینست که آیا قرار داد بین دو کشور برای دادن نفت و گرفتن غذا خیانت است یا دادن اطلاعات کشور به دشمن وقت یعنی صدام؟ آیا هر شب پای بساط صدام دشمن شماره یک مردم ایران نشستن و بخاطر حمایت او شبانه به مواضع دفاعی سربازان ایرانی حمله کردن خیانت به وطن نیست؟
فرقه رجوی ومسائل هدفمندی یارانه ها!
اصلا چطور است که دولت روحانی هم مانند دولت اوباما عمل کند؟ اوباما مجبور شد که دربحران بزرگ 2007 این یارانه ی یک تریلیون دلاری- قدری کمتر وبیشتر را- فقط به ثروتمندان بزرگ تخصیص دهد وماحصل کار آن گردید که ده ها میلیون نفر ازمردم آمریکا مجبور به تخلیه ی خانه های خود وسپردن آنها به بانک های متعلق به سوپر میلیادر های آمریکا باشند! شما این نسخه رابرای کشور ما می پیچید؟؟
ونزوئلا دیگر چه هیزم تری به فرقه رجوی فروخته است؟
درد دیگر این مجاهد نماهای ما این است که دولت مردمی ونزوئلا – که البته ماهم ممکن است به پاره ای ازعملکرد آن انتقاد داشته باشیم- درامر خانه سازی سه میلیونی به شرکت هایی از ایران اجازه داده که دراین امر تولیدی و کم سابقه سرمایه گذاری و مشارکت داشته باشند و این امر به مذاق رجوی که هرتحرک مثبت ازطرف بخش دولتی و یا خصوصی ایران را بمنزله ی مرگ خود میپندارد، خوش نمی آید.
سرنگونی رجوی ها با علم کردن مسئله حقوق بشر
رجوی ها که در ادامه تحلیل های آبکی خود باز هم با شکست مواجه شد این بار سعی دارد با علم کردن مسئله حقوق بشر خودی نشان داده و به نیروهای روحیه باخته خود این را بفهماند که هنوز امکان سرنگونی وجود دارد و با بکار گرفتن لابی های اسرائیلی و غربی سعی دارد مسئله حقوق بشر در ایران را علم نموده تا شاید به آرزوی دست نیافتنی خود دست یابد.
آزادی زنان ایران چه مناسبتی با تحریم های ظالمانه و سربریدن های القاعده دارد؟
دربرخورد به مسئله سوریه سیاه نمایی شده و با سیاه یا سفید نشان دادن پدیده ها- که از صفات بارز گروه های تمامیت خواه وفرقوی است – تلاش فراوان شده که قاتلین کشته شدگان اوضاع تحمیلی برملت ودولت سوریه را، حاکمیت بشار اسد معرفی کرده وبر مثله کردن وسربریدن های گروه های تروریستی القاعده و… چشم پوشی شود!
تابلو سین = سرنگونی مریم قجر می ماند مثل صد آینه بدست و کچل زلفش شانه می کرد
این ادا اطوارهای تکراری ؛ ثابت و مشمئز کننده زوج شیاد بنام رجوی رذل زنباره و مریم قجر رئیس جمهور باسمه ای و حسرت به دل می باشد که هر ساله در چند نوبت در اردوگاههای اهدائی صدام به رجوی رذل زنباره روی سن تکرار می کردند و حال به خزیدن رجوی در سوراخ موش و ادامه زندگی خفیف و خائنانه در یک کنجی مریم قجر مجبورهمان سناریوهای گذشته را تنهایی اجرا کند
نامه انجمن زنان به خام رژین دفورژ در مورد توجه به عوام فریبی مریم رجوی
آیا هیچ وقت مریم رجوی به شما گفته است که زنان شورای رهبری که عکسهای کشته شده هایش را به شما نشان داده یا بایستی با آن سازمان کار کنند وگرنه باید بمیرند؟ و تحت نظارت همین مریم رجوی و خیلی ها از جمله دوتن از اعضای بالائی آنها به نامهای مهری موسوی و مینو فتحعلی به کام مرگ فرستاده شدند. آیا مریم رجوی به شما گفته است که یک مطیع و گوش به فرمان و کوک شده
نامه سرگشاده آقای کریم غلامی به خانم رژین دوفورژ
خانم رژین دوفورژ، من به مدت ۲۵ سال عضو مجاهدین خلق بودم و از سن ۱۶ سالگی در کنار مجاهدین با حکومت ایران جنگیدم و بهترین سالهای عمرم را صرف مبارزه با رژیم حاکم بر ایران کردم و در این راه مجروح شدم و سالیان است که روی صندلی چرخدار زندگی می کنم. من خدماتی به سازمان مجاهدین کرده ام که کسی از آن خبر ندارد. ولی با این حال من بارها در سازمان

