خانواده های گلستانی در مدت حضور خودشان در جلوی دربهای متفاوت لیبرتی تمام سعی و تلاش خود را بکار گرفتند تا بتوانند حتی برای چند لحظه هم که شده با فرزندانشان ملاقات نمایند که از جمله آنها در روز دوم حضورشان در برابر درب محل زندانی زنان سازمان مجاهدین که نمایندگان کمیساریا به آنجا آمده بودند، از آنها خواستند که ملاقاتی آزاد و با حضور خود نمایندگان بین المللی و بدون رعب و وحشت توسط سران فرقه رجوی برگذار نمایند تا فرزندان آنها بتوانند در یک فضای بدون فشارهای روانی سران سازمان مجاهدین بتوانند به آینده خود بیاندیشند و تصمیم گیری نمایند، تفکری که 35 سال از انها دزدیده شده

خانم فاطمه علی میرزائی به همراه مادرش که مسعود رجوی خائن و مریم عضدانلو خونخوار، در یک حرکت زشت و ما قبل بشری با نام انقلاب ایدئولوژیک، خانم عباسی را از شوهرش که روزگاری تکیه گاه او بوده و پدر بچه هایش، به دفتر انجمن نجات آمدند و در مورد وضعیت رضا علی میرزائی سئوال مینمودند که آیا او نیز جزء کسانی است که به آلبانی منتقل شده و یا هنوز در جهنم لیبرتی اسیر خودکامگی رهبران هوسباز این فرقه ضدبشری گرفتار مانده؟

در روزهای گذشته شاهد سفر رئیس جمهور کشورمان به ایتالیا و فرانسه بودیم که بعد از فروپاشی تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان، این سفر اروپایی سران کشورمان حائز اهمیت بود که این بار نیز سران کوردل سازمان تروریستی مجاهدین با همکاری رژیم آل سعود و صهیونیستها، برای کوچک نشان دادن این مراودات، دست به تحصنها و اعتراضهایی در پاریس زدند که البته ماهیت آنها برای تمام مردم جهان شناخته شده می باشد و اینبار نیز همسویی سران فرقه رجوی که تمام تلاش خود را برای خیانت بر علیه کشورمان بکار بسته اند اثبات میشود.

انجمن نجات استان گلستان ضمن حمایت همه جانبه از خانواده های حاضر در جلوی درب لیبرتی، از تمامی مسئولان و نهادهای مرتبط با فرقه رجوی و نیز ارگانهای بین المللی و حقوق بشری درخواست مینماید تا هر چه سریعتر برای رهایی زندانیان سازمان مجاهدین اقدامات عاجلی انجام دهند تا قبل از اینکه سران خوخدکامه و جنایتکار این فرقه ضدبشری بخواهند برای رسیدن به امیال و هوسهای پلید خود این نفرات را به دم تیغ فرستاده و از جان بی جسم آنها نیز سوءاستفاده نمایند و برای مظلوم نمایی خود از آنها دیواره های گوشتی بسازند

آری آشور ورشی توانسته بود بعد از 27 سال که در اسارت شیاطین انسان نمای سازمان مجاهدین و بدست شخص مسعود رجوی تروریست از دیدار پدر و مادر و آزادی که تمامی انسانها میبایست به اندازه برابر از ان استفاده مینمودند، گرفتار شده و تمامی عمر و جوانی خود را به خاطر هرزه گری و خوشگذرانی سرکردگان سازمان مجاهدین یعنی مریم عضدانلو و مسعود رجوی جنایتکار از دست بدهند.

چرا نماینده های کمیساریای پناهندگی و نهادهای حقوق بشری که ادعای آنها به هفت آسمان می رسید اکنون هیچ صدایی از آنها به گوش نمی رسد؟ چرا دولتهایی که برای محکوم نمودن به اصطلاح رعایت نشدن حقوق بشر در کشورمان جلسات متعدد گذاشته و توسط عامل و مزدور خود یعنی احمد شهید اقدام به صدور بیانیه های مختلف ضدبشری در مورد ایران می کنند، در مورد جنایتهای سران سازمان مجاهدین که نمونه بارز آن همین جلوگیری از جابجایی عناصر فریب خورده اشان به آلبانی میباشد هیچ گونه حرکتی از خود نشان نمی دهند؟

قطعا توافقات اخیر و برچیده شدن تحریمهای ظالمانه دول غربی بر علیه کشورمان، مشت محکمی بر دهان یاوه گویانی همچون فرقه رجوی و سران سازمان مجاهدین و حامیان آنها همانند رژیم آل سعود و صهیونیستها بود که با تمام وجودشان برای برهم زدن این جریانات بپا خواسته بودند که خداوند بزرگ و بلند مرتبه حامی مردم ایران بوده و با تکیه بر قدرت الهی این سربلندی برای تمام ملت کشورمان حادث شد و دشمنان این مرز و بوم همچون همیشه زیر پا له شدند.

سران فرقه رجوی نیز با تاثیر گذاری سرکرده جنایتکار خود بر همین منوال با زندانیان خود برخورد می نمایند و آنها را چه در لیبرتی و چه در آلبانی اسیر و گرفتار مینمایند و خانواده را که کانون گرمی برای آنها میباشد را طرد می کنند و از آنها پلی برای رسیدن به اهداف پوچ خود استفاده می کنند. حال بنده از شما بعنوان نماینده های حقوقی انسانهای آزاده، تقاضامندم تا راهی برای ملاقات با فرزندانمان قرار داده و ما را از این رنج و محنت نجات دهید.

رهایی و آزاد شدن مهدی باغبان با وجود تمام وابستگیها و خانواده اش که در این فرقه ضدبشری حضور دارند که مادرو برادر و خواهر و مادربزرگ او را شامل میشوند، از نمونه ها و اسنادی محکم از خیانتهای سران فرقه رجوی میباشد که عناصر بستوه آمده از آن با گذشت این همه سال به فکر رهایی از آن میباشند.

سران سازمان مجاهدین که از سال 1388 تار و پود خود را بواسطه حضور پر قدرت خانواده ها از دست داده بودند و صرفا برای اینکه بتوانند افکار عمومی را معطوف خود نمایند و تعدادی از عناصر فریب خورده خود را بیشتر در منجلاب خود فرو برند، هر از گاهی بازیهای نمایشی خود را رو میکردند و از عناصر فرتوت خود به عناوین مختلف امضاء و اثر انگشت میگرفتند که این فریب خوردگان هنوز بر این باور باشند که بتوانند در ذهن خام خود تهران را پایتحت خیمه شب بازی خود قرار دهند.

اسماعیل شهسوار از جمله نفراتی است که بیش از سی سال گرفتار افکار غلط و جاهلی سران فرقه رجوی قرار گرفته بود و در این مدت دختر او که تازه بدنیا امده بود، در فراق پدر و با مشقت فراوان به سن 30 سالگی رسیده و اکنون برای خود زندگی مشترکی تشکیل داده که ثمره ان فرزن صالحی میباشد که خداوند به آنها هدیه نموده و امروز که سمیرا خبر انتقال پدرش به تیرانا را شنید، از خوشحالی این خبر گریه نموده و خدا را شکر میکرد که حداقل اسماعیل توانسته از کشتارگاهی که سرکرده جانی فرقه رجوی برای آنها تدارک دیده نجات پیدا کند که این نیز به منزله رهایی او از این فرقه ضدبشری میباشد.

ما تعدادی از خانواده های آسیب دیده از سران سازمان مجاهدین که بیش از 30 سال نتوانستیم با فرزندانمان که در کمپ اشرف سابق و در حال حاضر لیبرتی، ملاقات و یا حتی تماسی داشته باشیم، بعد از واقعه موشک باران لیبرتی، شدیدا نگران وضعیت فرزندان خود در سازمان مجاهدین میباشیم و از آنجائیکه سران سازمان مجاهدین نیز بطور آشکار در مورد لیست زخمیهای این حادثه اظهار نظر نکرده اند، ما از شما که بعنوان نماینده های مردم آزاده جهان به فعالیت در عراق مشغول میباشید، تقاضا داریم