گزارش همایش خانواده های عضو انجمن نجات در اهواز
در تاریخ 18/2/1388 روز جمعه راس ساعت 30/10 همایشی با شرکت خانواده های اسیران دربند فرقه رجوی درتالار آفتاب شهر اهوازبرگزار گردید.در این همایش که بیش از 50 نفراز خانواده ها به همراه جمعی از اعضای بازگشتی حضور داشتند، آقای علی اکرامی از اعضای انجمن نجات تحت عنوان” ارتباط فعال خانواده ها با انجمن ضامن آزادی اسیران در بند” به سخنرانی پرداخت.
بیانیه خانواده های عضو انجمن نجات اهواز
ما جمعی از خانواده های اعضای سازمان مجاهدین خلق که فرزندانمان در طی سالیان در گروگان واسارت این سازمان بوده وتاکنون علیرغم گذشت این سالیان از ملاقات آنها محروم مانده ایم فرصت را غنیمت شمرده واز شخص جنابعالی درخواست داریم تا شرایطی فراهم گردد که ما بتوانیم با فرزندان اسیرمان که بر خلاف تمامی کنوانسیونهای بین المللی حقوق بشر توسط این سازمان به گروگان گرفته شده اند ملاقات نماییم.
خواستار حمایت دولت عراق از افراد جداشده هستیم
از طریق اخبار رسانه ها در جریان جدایی و پناهنده شدن 4 نفر از اعضای سابق سازمان مجاهدین به دولت متبوع شما قرار گرفتیم.ضمن تشکر از این اقدام انسان دوستانه دولت عراق وشخص جنابعالی مایلیم نظرتان را به این نکته جلب کنیم که بعنوان نخستین قربانیان سیاست های خشونت آمیز وضد دمکراتیک این سازمان مصرانه از شما خواهان حمایت همه جانبه از این افراد بخصوص در زمینه حفظ جان وحقوق دمکراتیک آنها واز جمله انتخاب آزادانه مسیر آینده شان هستیم.
نامه ای به علی کاکی عضو سابق شورای مرکزی مجاهدین
تو در طی این سالیان ودر اوج خفقانی که رجوی در سازمان ایجاد کرده بود با ترانه وآهنگ هایت شور وشادی وبذر امید می پاشیدی و همه را به سفری که در پیش است نوید می دادی و بی دلیل نبود که رجوی علیرغم تمامی اظهار وعلاقه های ظاهریش از توکینه بدل گرفت و به مدت یکسال به زعم خودش خواست صدای گرم وزیبایت را خفه کند تا شورونشاط وشادی نباشد وسفری را که درراه بود را به تاخیر بیندازد.
استقلال یا سرسپردگی تمام عیار
رجوی هیچگاه نتوانست بعنوان یک سازمان مستقل دربرابر حمله نظامی عراق به کویت علیرغم اینکه دود آن به قول خودش به چشم مقاومت ومردم ایران رفت موضع بگیرد و این اقدام تجاوزکارانه رامحکوم کند برعکس سعی کرد که درنشست های داخلی نیروهارا چنین توجیه کند که حمله نظامی عراق به کویت ناشی از فشارهای دولت های مرتجع عرب وبخصوص عربستان وکویت وباحمایت امریکا بوده است.
انقلاب و طلاق به سبک ابوفوزی
ابوفوزی گفت من بعداز5سال کار با مجاهدین خودم رایک مجاهد احساس می کنم به همین خاطرتصمیم گرفته ام که با همه چیزم یعنی دوتا اززنها و بچه هایم به شما ملحق شویم ودرقرارگاه زندگی کنیم.باگفتن این جمله برق ازچشمان بتول یوسفی ودیگر نفرات پرید آنها فکرمی کردند که منظور ابوفوزی از همه چیزیعنی طلاق زن ودرحالیکه ابوفوزی ازهمه چیز این راگرفته بود که باید با همه چیزش یعنی کلیه افراد خانواده به اشرف آمده وبا گرفتن خانه واستفاده ازامکانات رفاهی قرارگاه زندگی راحتی را شروع کند.
خوش رقصی رجوی برای آمریکاییها
بانگاهی به برگه فهمیدم که همان برگه ای است که درسازمان به ما داده بودند ودراعتراض به اینکه مسئولین سازمان به دروغ به اعضا اینگونه تفهیم کرده بودند که امضاءبرگه درحکم اقامت درعراق واشرف است ما هم همانند بسیاری ازنفرات دیگرکه ماندن دراشرف رابعد ازسرنگونی رژیم عراق وخلع سلاح سازمان توسط نیروهای ائتلاف هم یک فرصت تاریخی برای خروج مردم و ازطرف دیگر بیهوده وبه منزله هدردادان مابقی عمرمی دانستیم، ازامضاءخوداری کرده بودیم که همین توضیح رابرای فرماندهان امریکایی میدادیم. آنها ازتوضیحات ما تعجب کردند ودرپاسخ گفتند: ولی مسئولین سازمان دریادداشتی که به ما داده اند اظهار کرده اند که شما را بدلیل مخالفت باخلع سلاح واصراربه ادامه مشی مبارزه مسلحانه اخراج کرده اند وشما رادرحقیقت افراد تروریست می دانند.
طعمه – قسمت سوم
مخابرات، ارگان مخوف امنیتی رژیم صدام بود که به کمک رجوی شتافته بود وصدای هر مخالفی را در نطفه خفه می کرد بیان این جمله از مزدوران رجوی وخود رجوی برای امثال ما کافی بود تا مقاومت مان را درهم بشکند ورجوی ازآن به عنوان چماقی برای ایجاد رعب ووحشت درمیان نیروها استفاده می کرد و همین جمله باعث می شد که ما در اشرف بمانیم وفکر رفتن ما مصادف می شد با سروکار داشتن با این ارگان مخوف.
طعمه – قسمت دوم
چه بازی دردناکی با سرنوشت ما کرده اند و چطور ما را به خاک نیستی کشانده اند آیا آنهایی که ما را به بند اسارت خودمان کشیده بودند خودشان هم فاکت هایی به ما ارائه می دادند تا ما هم تعدادی از جنایت این جانیان آزادی را می دیدیم تا ما هم می دیدم و برای لحظه ای به خود می آمدیم که وای بر ما، ما چه کرده ایم با خودمان، با خانواده هایمان و با زندگی وجوانی مان. آیا اگر آنها هم به ما فاکت ارائه می دادند ما به این نقطه می رسیدیم یا نه؟
طعمه – قسمت اول
شیر کوهها، حماسه سازکردستان و کسی که از جان برای این افراد مایه گذاشته بود چگونه وفقط به خاطر بیان یک تناقض دررابطه با صحت ودرستی عملیات فروغ خائن و بریده و مزدور اطلاعات رژیم تلقی می گردد و به جای انداختن مدال افتخار به دورگردن، باران تف نثار سر و صورتش می شود آیا این امر معنی آزادی ودموکراسی است که سالها به ما نوید داده می شد و به خاطر آن از تمامی سرمایه، جوانی، از خاندان و عزیزان و پاک ترین عواطف خود گذشتیم
آنالیز فرقه ی رجوی در مصاحبه با افشین کلانتری
این فیلم بخشی از مصاحبه با آقای افشین کلانتری یکی از افراد جدا شده از فرقه ی مخرب و تروریستی مجاهدین خلق می باشد. وی شکنجه های روحی و جسمی، بی اختیاری و نداشتن هیچ گونه حق نظر دهی، اطاعت محض از رهبری فرقه و فریب نیروهای قرارگاه اشرف را ماحصل پیوستن به فرقه ای می داند که تحت رهبری خودکامه مسعود رجوی قرار دارد.
نامه به یکی از اعضاء در بند فرقه رجوی – بیژن دهدشت نیا
به: بیژن دهدشت نیا (اهل آبادان – استان خوزستان)از: خواهرش مهناز دهدشت نیابنام خدابا سلام و آرزوی سلامتی و دیدار تو عزیزم…امیدوارم که خوب باشی. بیژن جان دل من و بقیه، خیلی برایت تنگ شده و دعا میکنم که هرچه زودتر تو را ببینم. اینجا همه خوب هستند و همه بچه ها به جز بهزاد، […]