حضور مجدد رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت چهارم
ایشان درخصوص بحران منطقه وحضورسوال برانگیزداعش درعراق وسوریه ومواضع متناقض فرقه رجوی گفتند: درابتدای فعالیت تروریستی اعضای وحوش داعش درسوریه وعراق فرقه رجوی ازآنان بعنوان عشایرانقلابی یاد کرد ودربوق وکرنا دمید که القریب است که اسد ودولت نوری مالکی ازحکومت ساقط وشاید که آبی برای این فرقه نگون بخت گرفتاردربحرا ن لاینحل عراق گرم شود! ولیکن وقتی کوس رسوایی جنایات برآمده ازقهرتاریخ گروه تکفیری داعش حیرت واعتراض جهانیان را برانگیخت
توطئه طراحی شده رجوی برای از میان برداشتن نعمت فیروزی
مقاله ای دیکته شده به قلم نعمت فیروزی را در سایت دروغ پرداز ایران افشاگر خواندم که نه محتوای متن مقاله بلکه آنتنی کردن این عنصر بریده از رجوی که سالیان روی دستشان مانده است , بسا برایم غیرمنتظره وغیرمترقبه بوده است و آنرا خیلی مشکوک تلقی کرده طوریکه بوی از میان برداشتن ایشان از جانب تشکیلات مافیایی رجوی به مشام میرسد.
پیام تبریک رضا رجب زاده به علی محمد خاتمی
بواسطه آشنایی با شما اطمینان خاطر دارم درکنار زندگی موفقییت آمیزتان هیچگاه دوستان سابق اسیردر لیبرتی را فراموش نخواهید کرد و در روشنگری علیه رجوی خائن ازهیچ کوششی دریغ نمی کنید. امیدوارم که سایر دوستان اسیرمان دراسارتگاه رجوی بتوانند با رهایی از قید و بندهای مرئی و نامرئی تشکیلات مافیایی رجوی و بازگشتشان به وطن و کانون گرم و پرمهرخانواده طعم یک زندگی مشترک را بچشند
حضور مجدد رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت سوم
دریک فرصت کوتاه آقای جهانگیر شعبانی که برادرش منصور ازاسرای سابق لیبرتی که هم اکنون ازچنگال رجوی رها شده ودرساختمان جداشده ها در تیرانای آلبانی مقیم است ؛ برای حضارتوضیح دادند که با برادرش لاینقطع درارتباط است وچت تصویری دارد وخیلی خوشحال است که برادرش توانسته برغم فشارمضاعفی که گمارده های رجوی درتیرانا برآنان اعمال میکنند ؛ تصمیم برجدایی ازآنان بگیرد ومیخواهد که بدور ازکنترل رجوی مشکلات حقوقی اش را حل وفصل کند ومخیراست که جهت ادامه یک زندگی شرافتمندانه به اروپا برود ویا به ایران بیاید وهمچنین آقای شعبانی آرزوکردند که سایراسرای لیبرتی بتوانند همچون برادرش منصور از شر رجوی راحت شوند.
دزدی گل از گورستان کفار برای تزئین مریم رجوی، شاهکار جدید اعضای مجاهدین
خانم شورای رهبری که دید بنده جدیدالورود به اروپا هستم وبی خبراز……… دستورداد به اتفاق قدیر(ازهواداران قدیمی مقیم سوئد) زودی گلهای خریداری شده را پس بدهم وهمچنین یاد بگیرم که گلها را کجا و چگونه باید تهیه کنم! به اتفاق قدیردستور را اجرا کردیم وگلها را پس دادیم وبرای تهیه گل به گورستان نزدیک به پایگاه خود واقع درسولنا سنتروم رفتیم.
نامه سوزناک یک پیرمرد رنجکشیده شالیکاربه کمیسرحقوق بشرسازمان ملل متحد خانم ناوی پیلای
بارها خواب دیدم که پسرم از چنگال سازمان مخوف مجاهدین در کمپ اشرف ولیبرتی عراق به ایران باز گشته که با گریه از خواب بیدار و متوجه شدم که رویایی بیش نبود. سرکار خانم پیلای کمیسر محترم حقوق بشر، قطعاٌ شما نیز فرزند دارید ومیدانید که دوری و تصرف افکار ومحبت فرزند دلبند توسط افراد غیر چه رنج و اندوه سهمگینی به والدین تحمیل می کند. شما را به هر کسی و به هر چیزی که می پرستید سوگند میدهم و خواهشمندم و استدعای عاجزانه دارم ترتیبی اتخاذ فرمائید که فرزندم به ایران و به آغوش خانواده باز گردد.
رنج نامه به محمد قادری)گروگان فرقه رجوی(
برادر عزیزم نامه های متعددی برایت فرستادم و درآن از دوری دیدار شما و به درد دلهای خانواده مان اشاره کردم نمی دونم به دستت رسیده یا نه؟ محمد جان نمیدانم آیا تاکنون حتی یک ساعت از شبانه روز را به فکر عمیق رفتی و با خدای بزرگ راز و نیاز کردی که تصمیم به ترک آن اسارتگاه مخوف کنی یا نه؟ برادر خوبم قدری به درد دلهای برادران و خواهران و پدر پیر85 ساله مریضمان گوش کن و تجزیه و تحلیل کن که آیا آنانی که سالیان متمادی شما را در کمپ یا به اصطلاح قرارگاه اشرف اسیر تفکرآدمکشی خود داده
حضور مجدد رضا رجب زاده در جمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت دوم
ودراین خصوص چند دیداروملاقات با نمایندگان صلیب سرخ وکمیساریای عالی پناهندگان وهمچنین چند مصاحبه با رسانه ها انجام دادم تا بتوانم درقدم اول حداقل خودم را قانع وارضاء کنم که درجبران خطاهای پیشین خود کاری کرده باشم. ازجانب دولت عراق وکمیساریا چند گزینه پیش پایم گذاشتند ومن مخیرشدم که یا مجددا به نزد مجاهدین برگردم ویا برای شروع یک زندگی جدید به ایران ویا خارجه بروم که گزینه اول طبیعی است که خیلی مسخره می نمود ولذاازهمان ابتدا تاکید کردم که قصد بازگشت به وطن عزیزو نزد خانواده خصوصا فرزندانم را دارم.
پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده زاهدی توچائی
روز گذشته خانم زاهدی همسر مرحوم و مادرچشم انتظار و رنجدیده ازظلم و جور رجوی ضمن مراجعه به دفترانجمن نجات ابرازداشتند:” همسرم دستکم از15 سال پیش ازناراحتی ریه بشدت رنج می برد ودکترها جوابش کرده بودند وما هم متاسفانه ازشفای ایشان ناامید شده بودیم ولیکن اطمینان خاطردارم که همسر مرحومم بخاطرچشم انتظاری ودرآرزوی دیدارجگرگوشه مان عبدالرضا نفسهای تازه درجانش دمیده شد و به حیات خود تا به الان ادامه داد تا اینکه با سکته مغزی به ابدیت پیوست و همه ما را داغدارکرد.”
حضور مجدد رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظار گیلک – قسمت اول
بعدازمعارفه فی مابین آقا رضا وخانواده های حاضردرجلسه که اشک وشادی خانواده های دردمند ازظلم وجوررجوی درهم آمیخته بود ؛ یکایک حاضرین ازبابت جدایی آقا رضا ازفرقه بدنام رجوی وبازگشتش به نزد خانواده خود به ایشان تبریک گفتند وشجاعت ایشان را ستودند که برغم موانع فیزیکی دیوارقطورسیم خارداروخاکریزوکنترل فکروذهن افراد اسیردردستگاه مغزشویی سراپا دروغ ونیرنگ توانستند به سلامت ازآن جهنم فرارکرده وبرای همیشه نجات پیدا کنند.
حضور داعش در شمال عراق خاطرات تلخی را برایم زنده کرد
بخوبی بخاطردارم که چون فرمانده مستقیم خودم کریم گرگان نتوانست مرا متقاعد کند که با نیروها وامکانات مین مهندسی بخواهم حوزه استحفاظی مقرلشکر65 که ازقضا حوزه تردد اهالی کفری بود را مین کاری کنم ؛ اسفندیار(محمدعلی محتسبی) فرمانده لشکر65 مرا به سنگرحفاظت شده اش احضارکرد وبا عصبانیت تمام گفت” مواظب باش که داری درصحنه جنگ ازدستورسرپیچی میکنی! وبدان درصورت عدم اجرای ماموریت قیمتی را که خواهی داد سنگین است!” با این حال هرچند ته خط تنبیه تشکیلاتی را خوانده بودم ولیکن ازموضع عدم انجام ماموریت ضدانسانی مین کاری حوزه تردد اهالی تن به تمارض دادم و48 ساعت خود را درسنگرحبس نمودم.
بغلش کردم و بوسیدمش آن جانباز چشم انتظار را
آقا پرویزکه خود برادرش جمشید را دراسارت رجوی دارد از بدو تاسیس انجمن نجات گیلان مصرانه برآن بود که به اتفاق سایرخانواده های چشم انتظار برای رهایی برادرش وحداقل برقراری یک دیدار ولو چند دقیقه ای به عراق ناامن سفرکرده ودرمقابل اسارتگاه اشرف تحصن کند و اسم جمشیدعزیزش را فریاد کند شاید که این فریاد به ثمرنشسته وایشان بتواند گمشده اش را برای خانواده چشم انتظار و رنجکشیده گلیک خود به ارمغان بیاورد. حقیقت تنها موردی بود که شخصا با وجود عزم جزم وی با اعزامش به عراق ناامن ومشکلاتی که فرقه رجوی برای خانواده ها درپشت سیم خاردارها ایجاد میکند مخالفت کردم.