سکته آرش پور غلامی

خبر سکته آرش پور غلامی را از سایت فرقه خواندم. تعجب کردم آرش که جوان بود. ضمن این که او به گفته فرقه کمربند مشکی کاراته را دارا بود چرا او باید سکته کند؟
نمی دانم در بین یک جمعیت محدود کمتر از دو هزار نفر افراد این همه سکته می زنند!!! افرادی که در کشور آلبانی حضور دارند دیگر استرس بمباران و درگیری را ندارند؟ دیگر استرس نیروهای مالکی را ندارند که روی سرشان بریزند؟ دیگر رهبران فرقه نمی توانند به بهانه حمله نیروهای قدس به اعضای خویش استرس و ترس وارد کنند؟ دیگر دست مسئولین فرقه بسته است که بخواهند اعضای خویش را از حمله ناگهانی نیروهای بدر بترسانند؟ و…
حال چرا این نیروها مخصوصاٌ اعضای جوان دچار سکته مغزی می شوند؟
لابد خبر دارید حدود 10 روزی است که امسال برای بار دوم مریم قجر به تیرانا آمده و در هتل اینترنشنال مستقر شده و با برخی از مسئولین آلبانی ملاقات داشته برای خودش تدارکات امنیتی ویژه ای چیده است این امر سبب نارضایتی مسئولان امنیتی تیرانا هم گردیده است.
مریم قجر تلاش می کند نظر مسئولین آلبانی را در رابطه با جداشدگان تغییر دهد و فعالیت آنها را در آلبانی محدود کنند.
هدف مریم رجوی این است بلکه اوضاع خراب و به هم ریخته تشکیلاتی را، در درون مناسباتش سر و سامان دهد، موج ریزش ها و نارضایتی بسیار بالا گرفته، مریم رجوی مجبور شد به همین دلیل به آلبانی سفر کند، واقعیت درون تشکیلات این است دیگر برای نصایح قجر کسی تره هم خورد نمی کند به همین دلیل مرگ آرش و آرش ها مشکوک است!!
در همین رابطه مسئول اول باسمه ای زهرا مریخی برای برخی اعضایش نشست گذاشته و گفته اگر تا سر فصل بهمن ماه به تعهد خودمان نرسیم (منظور سر نگونی) باید به خودمان شک کنیم نه به خط و خطوط سازمان، باید به عدم پایبندی به غسل و عملیات جاری مان شک کنیم، در حالیکه حاضران از سخنان زهرا مریخی با خنده ای تمسخر آمیز به یکدیگر نگاه می کردند در همان حال یکی از خانم های حاضر در جلسه از زهرا مریخی پرسید اگر ما در صحنه لحظات جیم خود را نگوییم رژیم سرنگون نمی شود؟ ایا می توانید رابطه این موضوع را با سرنگونی توضیح دهید؟ مسئول نشست در پاسخ مثل همیشه گفت رهبری دورنمائی را می بیند که ما نمی بینیم باید به خط سازمان و انقلاب خواهر مریم اعتماد داشته باشیم، در واقع جوابی که سر و ته اش دو قرون هم ارزش ندارد.
وقتی مریم قجر حرفش در بین اعضایش خریدار ندارد مگر سخنان مسئول اول می تواند مساله ای از تشکیلات حل کند؟! مسلماٌ خیر، لاجرم فرقه برای مهار تشکیلات به خشونت و سر به نیست کردن اعضایی که قصد جدا شدن را دارند روی می آورد، زیرا فرقه رجوی تنها جریانی است توی دنیا که ظرفیت کمترین انتقاد را ندارد چه از سوی اعضایش و چه از سوی منتقدینش در بیرون از تشکیلات.
از روزی که مریم به آلبانی آمده مرگ اعضا مشکوک به نظر می آید، مخصوصاٌ حالا که اعضایش را در بیرون از شهر در یک بیابانی گرد هم آورده و دور تا دور آنها را هم از سوی اعضای خودش محافظت می کند و از بیرون نیز سوی یک شرکت خصوصی آلبانیائی که مسلح هم هستند و آنها را اجاره کرده اند تا از قرارگاه موسوم به اشرف 3 حفاظت کنند در ضمن آنها را مسئولین فرقه توجیه کرده اند تا کسی از داخل مقر اشرف 3 فرار نکند.
در کشور آلبانی تهدیدی برای فرقه وجود ندارد آلبانی که عراق نیست، حالا چرا در قلب اروپا در کشور آلبانی از نیروهای مسلح برای حفاظت استفاده می کنند؟ زمانی که ما در اشرف عراق مستقر بودیم برای نگهبانی اضلاع ما را توجیه می کردند و می گفتند تهدید اصلی از سوی داخل مقرات است که کسی فرار نکند تمرکز نگهبانها به سمت داخل قرارگاه باشد نه بیرون سیاج و فنس، حالا هم مریم قجر خودش وارد آلبانی شده تا اوضاع نابسامان تشکیلاتی را تحت کنترل خودش در بیاورد.
مسئولین فرقه بدانند آلبانی دیگر عراق نیست به هر حال کشمکش های درونی و بالا گرفتن اعتراضات در نهایت سر باز می کند و مثل آواری بر سر مسئولین خراب خواهد شد.
گلی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا