نجات در هفته ای که گذشت – شماره 62

مروری بر مطالب 7 الی 11 آبانماه 1401 درج شده در سایت نجات

*شنبه 7 آبان

روز شنبه جمعاً 10 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

رجوی و داعش، هم پیمان در کشتار مردم ایران

… تعرض به کسانی که برای زیارت و یا نماز جماعت به حریم امن الهی وارد شدند، عین وطن فروشی رجوی ها به بیگانگان است، این حقوق بشر کجاست ؟ چرا زنان و کودکان باید قربانی شوند و احدی از این مدعیان آزادی و حقوق بشر، این امر قبیح را محکوم نکند؟ حادثه تروریستی شاهچراغ نشان داد که نابودی اسلام و مسلمانی، هدف غایی گروه هایی افراطی، چون رجوی ها است، تجارب جداشدگان نیز حاکی از این مطلب است که در مناسبات مجاهدین هرگز از اسلام اصیل خبری نبود و هر چه بود برای تظاهر و خام کردن عامه مردم بود، رهبری مجاهدین همیشه تظاهر به اسلام و مسلمانی می کرد، چرا که خوب می دانست در ایران، هر کسی که سودای حکومت در سر داشته باشد، نمی تواند جدای از اسلام و اعتقادات مردم ایران، حتی یک آجر را روی آجر دیگری بگذارد….

مریم رجوی که مدعی حمایت از خلق بود، برای شهادت مردم ایران حتی یک اطلاعیه نداد

… مریم رجوی که روزی شوهرش، اگر می خواست حرفی بزند کلمه “خلق” لق لق زبانش بود و حتی شروع صحبتش با عبارت “به نام خدا و به نام خلق قهرمان” بود، نه تنها درباره این جنایت فجیع علیه خلق ایران، اطلاعیه ای صادر نکرد بلکه حتی اجازه نداد تا به اسم شورا هم اطلاعیه ای صادر شود. این در حالی است که او برای کوچک ترین موضوعات که علیه ایران باشد، به اسم شورا اطلاعیه ای داده و بلافاصله موضعگیری می کند.
… کماکان در اتحاد با داعشی ها عمل کرده و قصد تبرئه آن ها را دارد. چرا که از همان جنس و همان نوع می باشد و از طریق آمریکایی ها با آن ها در ارتباط است.

اگر مردم آزاد می کنند، تو چه غلطی می کنی مریم خانم؟

… او به تعدادی از زندانیان بندهای سرقت و… اوین هم که روزهای پیش خرابکاری هایی انجام داده و در کار غیرقانونی و متجاسرانه خود شکست خوردند، درود فرستاده و آن ها را مبارز خوانده است که این یکی نشان دهنده میزان تعلق خاطر او به این قبیل انسان هاست و در ماهیت قضیه، خودش را به مردم معرفی کرده و روشن ساخته که سخنگوی چه نوع از مردم است! این از پایگاه داخلی مریم خانم.
… اوکه تنها و تنها سلطه گری به نام سیستم آمریکا را به رسمیت شناخته و از آن به عنوان جهان یاد می کند و به رسمیت شناختن اکثریت مردم جهان در قاموس او معنایی ندارد….

جنایات سازمان مجاهدین خلق در جای جای برگ‌های تاریخ ایران

سازمان تروریستی مجاهدین خلق که دهه 60 مسئولان و سران نظام را هدف ترورهای خود قرار داده بود، جنایت دیگری نیز به نام خود ثبت کرد. زنان و کودکانی که به زندگی عادی خود مشغول بودند. مجاهدین خلق تنها در بازه زمانی فروردین تا اسفند سال 1362 مسئولیت ترور 4583 شهروند ایرانی را به عهده گرفتند. تاکنون جان 17000 شهید توسط این گروه گرفته شده است….

فیلم اعتراف مریم رجوی به عدم درکش از ریاست جمهوری

… مسعود رجوی علت این انتصاب را نیاز شورا به قدمی رو به پیش برداشتن بیان می‌ کند و مریم رجوی از منافع عالی شورا سخن می ‌گوید. او که امروز سی سال است به عنوان رئیس جمهور دوران انتقال در انتظار است، ظاهراً برای پذیرش این سمت اکراه و حتی عدم تمایل نشان می‌ دهد چون به گفته خودش چیزی از آن نمی‌ فهمد. او بارها جمله چیزی نمی فهمم را در این پنج دقیقه تکرار می‌ کند!
… در سال ۱۳۷۲ شورای ملی مقاومت ايران که متشکل از سازمان‌ ها و شخصيت‌ های برجسته اپوزيسيون ايران است در اجلاس سالانه خود، مریم رجوی را به ‌عنوان رئيس جمهور برگزيده شورای ملی مقاومت برای دوران انتقال حاکميت به مردم ايران برگزيد. این انتخاب به دنبال چندین جلسه بحث برانگیز و به طور خاص از جانب آن دسته از اعضای شورای ملی مقاومت که به سازمان مجاهدین تعلقی نداشتند اما به نقش محوری و اصلی آن در این شورا به خوبی واقف بوده و اذعان داشتند بر سر این که تغییر موضع مسئولیت مریم رجوی ممکن است باعث کمبودهایی جدی در سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش بشود انجام شد.

رجوی بود وقتی که داعش نبود

حمله تروریستی روز چهارشنبه به مردم بی گناه در حرم شاهچراغ شیراز بار دیگر حملات تروریستی پر شمار فرقه مجاهدین خلق را به خاطر آورد. در سال ‌های نخسین پس از 30 خرداد 1360 که مسعود رجوی سرکرده مجاهدین خلق فرمان حمله‌ مسلحانه را صادر کرد، مردم ایران هر روز شاهد کشته شدن شهروندان بی گناه در هر کوی و برزن بودند.
در آن سال ‌ها، در همین شهر شیراز عوامل مجاهدین خلق با حملات تروریستی پی در پی در کوچه ها، خیابان ها و مراکز عمومی موجی از خشم و نفرت توأم با دلهره و نگرانی در میان مردم برانگیختند. لیلا نوربخش کودک دو ساله شیرازی در 20 مهر 1360 در اتوبوس شهری در مسیر رفتن به زیارت شاهچراغ در آتشی که دو زن مجاهد برافروختند، خاکستر شد….

نقش انکار ناپذیر اعضای جداشده در افشای ماهیت فرقه رجوی در عرصه اجتماعی ایران – قسمت اول

… آن ها احساس کردند که گمشده سالیان خود را پیدا کرده اند و بر همین اساس تمام پتانسیل و سرمایه عمر و جوانی خود را در اختیار رهبری این سازمان قرار دادند. اما در ادامه راه و به خصوص بعد از حضور در پادگان اشرف در خاک عراق متوجه تناقض عجیب شکل و محتوا شدند. دنیایی شکاف بین حرف تا عمل!
… اعضایی که بعد از سالیان و با تحمل بیشترین فشارها جان سالم به در برده و از این فرقه جدا شدند، در گام بعد تلاش کردند تجارب تلخ خود را در اختیار نسلی قرار دهند که همانند آن ها در یک مقطع و بنابر مقتضای سن و جوانی بر اساس احساس و شور در معرض انتخاب قرار می گیرند. آن ها در این راه رنج بسیار بردند و مورد تهدید ترور شخصیتی و جانی قرار گرفتند. آن ها علی رغم سختی بسیار و به همراه داشتن کابوس وحشت سالیان اراده کردند تا با افشای آنچه طی سال ها بر آن ها گذشته خود را فدای نسل جوان این میهن و خانواده های اعضای تحت اسارت فرقه نمایند و به همین دلیل سران فرقه مجاهدین کینه و تنفر عجیبی از آن ها به دل گرفتند.

*یکشنبه 8 آبان

10 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

نوجوان ایرانی از مریم رجوی عبور کرده است

… از آن جایی که عوامل مجاهدین این کودکان را با اسامی و مدارک جعلی از کشوری به کشوری دیگر قاچاق می کردند و سپس در خانه‌ های تیمی مجاهدین خلق یا خانواده ‌های هوادار و غیرهوادار، ایرانی و غیرایرانی دست به دست می کردند، سرنوشت بسیاری از آن‌ ها به سختی قابل پیگیری است.
بسیاری از اعضای جدا شده پس از خروج از تشکیلات مدت طولانی برای یافتن ردی از فرزندان خود تلاش کردند. بسیاری از والدین هنوز در قرارگاه مجاهدین خلق در آلبانی گرفتار هستند و بسیاری بدرود حیات گفته ‌اند. پدر بزرگ‌ ها و مادر بزرگ‌ های بسیاری در ایران هستند که سال‌ ها به دنبال یافتن ردی از نوه‌ های خود در گوشه گوشه جهان بوده ‌اند.
از میان این کودکان و نوجوانان گاهی در نقطه ای از جهان یکی سر برمی ‌آورد که شخص مشهوری شده است. مانند حنیف بالی که پس از سپری کردن زندگی با پدران و مادران گوناگون، امروز نمایند مجلس سوئد است یا حنیف عزیزی که امروز در سوئد پلیس است اما مادر اسیرش در تشکیلات مریم رجوی او را مزدور جمهوری اسلامی می‌ داند چون حنیف در کتاب خاطراتش از تهدید مجاهدین برای زندگی خود و برادرش در دوران نوجوانی نوشته است….

اعلامیه جهانی حقوق بشر از زبان مسعود رجوی

… این حقوق بشر که مسعود رجوی از آن دم می زند، کجاست؟ ما دقیقاً کجای این حقوق بشر قرار داریم؟ اگر طبق ادعای آقای مسعود رجوی، حق شورش و قیام در اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح شده است، آیا این آقای رهبر! 30 ماده اصلی حقوق بشر را نخوانده است؟ آیا در این کره خاکی، یک نفر پیدا نمی شود که از این آقا! بپرسد که آیا خودت هم در مورد اعضای دست بسته سازمان، به مفاد این اعلامیه جهانی، پایبند بوده ای؟ چه کسی پاسخگوی ده ها سال اسارت تک تک ما جداشدگان، در زیر چکمه های استبدادی مسعود رجوی است ؟
کسی که از ترس محاکمه و دادگاهی شدن، سال هاست که در سوراخ موش پنهان شده است و خود اصلی ترین ناقض مفاد این اعلامیه جهانی بوده است، آیا حق صحبت در مورد اعلامیه جهانی حقوق بشر را دارد؟…

افشاگری عضو سابق تیم ترور مجاهدین خلق از عملیاتی که قرار بود بیش از صد قربانی بگیرد

… امیر نعمت اللهی در سال 1373 در سن 21 سالگی به طور خود خواسته به تشکیلات مجاهدین خلق پیوست. او تنها پنج سال در قرارگاه مجاهدین خلق در عراق زندگی کرد که بخش عمده این دوران را در تیم‌ های ترور تشکیلات مشغول یادگیری کاربرد انواع اسلحه، شیوه‌ های عملیات چریک شهری، چگونگی ساخت بمب و اجرای عملیات بود. او نهایتاً برای بمب گذاری در ساختمان اصلی نیروی انتظامی تهران بزرگ وارد کشور شد. اما چنان که خود می‌ گوید در لحظه آخر از خود پرسید: “برای چه آمده ام؟” و عملیات را ناموفق رها کرد و با مشقات فراوان از چنگ تشکیلات مجاهدین خلق گریخت….
وی که با مقادیر زیادی از مواد منفجره برای کار گذاشتن یک بمب ساعتی وارد مقر نیروی انتظامی تهران بزرگ می ‌شود با مشاهده ده ها جوان 18 تا 20 ساله در سن سربازی و کارمندان عادی این نهاد، حصاری که فرقه رجوی به دور ذهنش کشیده بود را ترک خورده یافت و برای یک لحظه به خود و تشکیلاتی که به آن خدمت می‌ کرد شک کرد.

توهمات رجوی در سال 1367

… مجاهدین با این هدف و تصور که سرنوشت جمهوری اسلامی به نتیجه جنگ عراق علیه ایران گره خورده است و با توجه با این تحلیل که ابرقدرت‌ها مایل نبودند ایران در جنگ پیروز شود و بنابراین رژیم صدام در نهایت بازنده نخواهد بود، در چهارچوب طرح آمریکا و متحدانش برای براندازی حکومت ایران، رسماً و علناً در کنار صدام و رژیم بعث قرار گرفتند.
سال 1367 افزایش حمایت حامیان عراق از گروه تروریستی مجاهدین، موجب شد این گروه به حرکت جهشی روی آورد و خواستار سهم و نقش بیشتری در استراتژی نظامی رژیم بعث عراق شود و به همین منظور با فراخوان هواداران فراری خود از کشورهای مختلف و با پیوستن تعداد زیادی از زندانیان فراری که طی سال ‌های قبل مورد رأفت نظام اسلامی قرار گرفته و آزاد شده بودند، دست به اجرای سه عملیات نظامی نسبتا گسترده با نام ‌های آفتاب (8 فروردین 67، فکه)، چلچراغ (28 خرداد 1367، مهران) و فروغ جاویدان (3 مرداد 1367، کرمانشاه) زد و در خلال این حملات تعداد صدها نفر از مردم ایران را به شهادت رساند که …

ضیافت افطار به دعوت مجاهدین خلق

مجاهدین که از ابتدای پیروزی انقلاب در برهه ‌های مختلف در گوشه گوشه کشور آشوب و بلوا به پا می‌ کردند سرانجام در 28 خرداد 60 نقاب از چهره برداشته و با نبرد آشکار مسلحانه به قتل عام مردم بی گناه دست زدند.
همزمان با تهران، موج خشونت‌ ها در شیراز نیز گسترش یافت و درگیری خیابانی در تقاطع ‌های مرکزی و مهم شیراز همانند میدان ستاد، خیابان و چهارراه زند، چهارراه سینما سعدی، خیابان فردوسی (محل دفتر مرکزی سازمان مجاهدین در شیراز) اوج گرفت. در این درگیری‌ ها تعدادی اتوبوس، مغازه و بانک به آتش کشیده شد چندین نفر از مردم به شهادت رسیدند.
از هولناک ترین این حوادث جنایتی بود که مجاهدین 9 مرداد 60 با ورود مسلحانه به منزل دکتر محمدحسن طاهری از پزشکان متعهد شیراز رقم زدند….

آیا فرقه رجوی توان تشکیل ارتش مزدور دارد؟

… درست است که فرقه رجوی حمایت مالی و سیاسی خارجی دارد و خودش هم دارای قدرت مالی بالا می باشد که بتواند چنین نیروی مزدوری را استخدام کند و قدرت سازماندهی و تشکیلات دادن را هم دارد. ولی واقعیت این است که فرمانده صحنه ندارند که بتواند چند هزار نفر را سازماندهی و فرماندهی کند. پس از این بابت تهدیدی و خطری برای ایران ندارند.
در ضمن نباید فراموش کرد که تا اواسط سال 1361 بیش از نصف کردستان در دست نیروهای پیشمرگ و جنگجویان طیف های مختلف بود اما نتوانستند کاری کنند. مهم تر از آن دشمن خارجی یعنی صدام حسین بود که با هشت سال جنگ نتوانست مطامعی را که در خاک ایران داشت محقق سازد و سرانجام نیز ناچار به ترک خاک ایران شد.

سازمان مجاهدین خلق اطلاعات را به عراق می فروخت

راز لو رفتن عملیات ایران در جنگ با عراق چه بود؟

… تا پیش از سال ۱۳۶۴، نوع همکاری بین سازمان مجاهدین و دولت عراق موردی و مقطعی بود و سازمان اطلاعات خود را به عراق می‌فروخت؛ به این معنا که در مقابل دادن اطلاعات، امتیازهایی را می‌گرفت. اما از سال ۱۳۶۴ موضوع کاملاً فرق کرد چرا که از این سال به بعد حتی یک عملیات نیروهای رزمنده جمهوری اسلامی در جبهه ها را نمی توان سراغ گرفت که اطلاعات مربوط به آن، قبلاً از سوی سازمان مجاهدین به عراق رد نشده باشد.
از این تاریخ در واقع سازمان مذکور به صورت دربست در خدمت صدام و جنگ تحمیلی وی درآمد. صدام نیز امتیازات قابل توجهی به مجاهدین داد. در نقشه متعلق به مجاهدین در سال ۱۳۶۴ که به دست ما رسید و مربوط به قبل از استقرار کامل رجوی و مجاهدین در عراق بود، حدود ۲۰ پایگاه اهدایی صدام به مجاهدین در حوالی جدار مرزی با ایران مشخص شده بود. از سال ۶۶ پایگاه ها متمرکز و تعدادشان کم شد ولی وسعت آن ها بسیار و امکاناتشان زیاد شد.
صدام حاضر نبود به راحتی این همه امکانات را به مجاهدین بدهد. در آن برهه، هدیه مجاهدین به رژیم عراق بسیار حیاتی بود و آن اطلاعات مربوط به جنگ بود از هر نوع و در هر موضوعی….

چرا حامیان خارجی مجاهدین خلق باید درباره مرصاد بدانند؟

… شکست مجاهدین در مرصاد علاوه ‌بر این که منجر به ایجاد محدودیت ‌های شدیدی از سوی رهبری فرقه علیه اعضا شد که آثار آن تاکنون حتی در اردوگاه آنان در آلبانی گریبانگیر آن هاست، به تعمیق نفرت شهروندان ایرانی از این گروه خشن و تروریستی نیز منجر شد. مجاهدین که در سال 1367 با چند هزار نیروی نظامی و تجهیزات سنگین و با پشتیبانی صدام دیکتاتور عراق، ناکامی سهمگینی را در مرصاد تجربه کردند، بعد از گذشت 34 سال با سربازانی فرتوت و خانواده‌ هایی متلاشی‌ شده، خاطره ‌ای سیاه و تلخ از خیانت به مردم خود و مزدوری برای یکی از خونخوارترین دیکتاتورهای قرن بیستم خواهند ماند.
اکنون حضور این گروه در آلبانی، بالکان و فراتر از آن اروپا یک تهدید امنیتی بالقوه برای ساکنان این مناطق به ‌شمار می‌ رود. سوابق این فرقه در ایران و عراق و نوع رفتارهای سرکوبگرانه آن علیه شهروندان ایرانی و عراقی و صدها عضو جداشده از خود که در گزارش‌ ها و اسناد بین ‌المللی منتشر شده و قابل ‌دسترسی است، به‌ خوبی گویای آن است گروهی که ماهیت نظامی و فرقه‌ ای دارد نمی ‌تواند از گذشته خود جدا شود. مجاهدین فرصت ‌طلب هستند و در این راه دست به هر اقدامی و همراهی با هر دیکتاتور یا سیاستمدار فاسدی می ‌زنند. آن ها یک خطر برای امنیت جوامع و صلح هستند.

یگان سایبری مجاهدین خلق در کمین جوانان معترض ایرانی

… فعالیت های مجاهدین خلق از انجام فعالیت های تروریستی به سمت تروریسم سایبری چرخید و در کمپ سازمان مجاهدین در آلبانی، یگانی تشکیل شد به نام یگان سایبری.
یگان سایبری تحت کنترل چند سطحی فرماندهان سازمان اداره می شود. کار یگان سایبری علاوه بر فریب دادن افراد برای جذب نیرو، دروغ پراکنی و تبدیل اعتراضات در ایران به اغتشاش و درگیری است. این افراد با اکانت‌ های فیک با هویت ‌های جعلی اهداف خود را پیش می برند….

*دوشنبه 9 آبان

در این روز کلاً 9 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

دعوای مریم رجوی بر سر صندلی جلو

… اربابان غربی و عبری و عربی شان با تبلیغات وسیع در فضای مجازی (مثل رؤیای آن مرد که در واقعیت وجود خارجی نداشت) مدعی این هستند که در ایران هر روز قیام و آشوب است و کار از دست دولت خارج شده است. مریم قجر که همراه با شوهر گور به گور شده اش آنقدر دروغ گفته اند که عادت غیرقابل تغییرشان شده است، در حالی که اعضای گرفتار فرقه را سال هاست از دنیای بیرون فرقه قطع کرده و مسئولین فرقه اش با اسم و عناوین جعلی فقط در فضای مجازی جرأت حضور داشته و اخبار دروغ نشر داده و آن را با عناوین مختلف بازنشر می دهند، در حالی که 40 و اندی سال است که مثل خر در گل سرنگون کردن جمهوری اسلامی ایران مانده اند، در فضای مجازی هر روز ادعاهای جدید اما دروغی را مطرح می کند. حالا هم سر این که چه کسی بعد از سرنگونی حکومت را بگیرد با پسر شاه دعوا دارد و می گوید در ایران مردم قیام کردند و شعارشان این بوده “نه شیخ و نه شاه”!! …

مردم ایران به خوبی می دانند که رجوی و اربابانش هیچ التزام عملی به اصول دموکراسی ندارند

… کمک به اقدامات و تحرکات دموکراتیک به گروه خونی مجاهدین و کنگره آمریکا نمی خورد و کمک این دو به تظاهرات و تحرکات ولو دموکراتیک، به قصد آلوده و منحرف کردن این تحرکات و تبدیل آن به ضد خود می باشد.
به عبارت دیگر، هر نوع دخالت و ورود این دو به تحرکات مردم، تنها و تنها به قصد منحرف کردن آن ها و خارج کردنشان از اعتراضات مدنی، قانونی و مسالمت آمیز به خشونت است و این خشونت، هم خواسته های معترضان مدنی را از مشروعیت می اندازد و هم به منابع مادی کشور ضربه می زند و در اصل معنی و مفهوم این دخالت ها، چیزی جز ضربه وارد کردن به مردم ایران و ایجاد خرابی در کشورشان نیست و این چیزی است که تنها از دشمنان مردم برمی آید!
مجاهدین با آن سوابق ممتد ضد خلقی، خود را مسلح به دیپلماسی انقلابی می دانند و این باعث شگفتی است! چرا که همسویی تنگاتنگ با ضد مردمی ترین دیپلماسی ها کار بی وقفه و شبانه روزی آن هاست و درست تر و عادلانه تر آنست که دیپلماسی آن ها را عین دیپلماسی ضدانقلابی و علیه مصالح مردم دانست و این ادعاها را در زمره کثیف ترین دروغگویی ها دانست….

سیر ۴۳ ساله سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب

فروغ جاویدان؛ مرگ سیاسی سازمان مجاهدین خلق

… در سال ۶۷ آن‌ ها بعد از ناکامی صدام در سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، به این نتیجه رسیدند که باید بخت خود را آزمایش کنند و با حمله نظامی در اواخر تیرماه سال ۶۷ به هدف سرنگونی جمهوری اسلامی و تصرف تهران قدرت را به دست بگیرند، البته این حمله که با نام فروغ جاویدان آغاز شد توسط رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد به شکست انجامید که پس از آن باقی مانده اعضای سازمان مراحل جدید فعالیت خود بر ضد جمهوری اسلامی را شروع کردند.
با نگاه به این سیر درمی ‌یابیم که سازمان در سال ۵۸ با شعارهای ایده ‌آلیستی و رؤیایی مثل آزادی فلسطین، مبارزه با آمریکا، گسترش عدالت در کشور، شورایی کردن کشور و ملی کردن تمامی شرکت ‌ها و مجموعه‌ ها برای رسیدن به جامعه بی ‌طبقه توحیدی ظاهر شد، اما از سال ۵۹ اهداف سازمان تنها به گرفتن قدرت کاهش یافت و تمام اهداف قبلی خود را فراموش کردند. از سال ۵۹ تاکنون مهم‌ترین و آخرین هدف اعلامی سازمان دستیابی به قدرت و سرنگونی جمهوری اسلامی ایران است.
اگر پس از پیروزی انقلاب اسلامی دو مرحله را برای مجاهدین خلق تعریف کنیم، مرحله اول آن که یک سال طول کشید شامل شعارهای ایده‌ آلیستی بود و مرحله دوم که از سال ۵۹ تا به امروز است، تنها با شعار سرنگونی جمهوری اسلامی شناخته می‌ شود، البته تا امروز نیز موفقیتی نداشتند. مقایسه این دو مرحله نشان می ‌دهد که مهم ‌ترین و جدی‌ ترین هدف سازمان و رهبران آن دستیابی به قدرت بوده است و شعارهای اولیه اصیل نبودند زیرا از سال ۵۹ دیگر ردپایی از آن شعارها در سازمان دیده نمی‌ شود….

شروع جنگ نرم از آلبانی، با خرید 1500 دستگاه کامپیوتر از سال 1395

… یگان سایبری یا همان اتاق کامپیوتر، پدیده جدیدی در فرقه رجوی نبود و پیش از آن در اشرف و لیبرتی هم وجود داشت، اما تا قبل از تغییر کاربری فرقه رجوی به سمت استفاده از فضای مجازی، فقط برای عده بسیار معدودی از سران و اعضای سازمان قابل دسترسی بود. این اتاق در آلبانی تحت عنوان یگان سایبری به یکباره با به کارگیری بیش از 1500 نفر کاربر به عنوان اصلی ترین مأموریت سازمان در فاز جدید در دستور کار قرار گرفت.
… سیاری از کامنت‌ های پایین مطالب در دفاع از اسلام و انقلاب در توییتر و اینستاگرام و فیس بوک و… که حاوی توهین و فحش و بحث و جدل است، توسط این گروه تولید، تألیف، تحریف و منتشر می‌ شود. بعضی از این افراد بعضاً تا حدود 20 اکانت فیک را مدیریت می‌ کنند. اگر هر کدام از این ها روزانه فقط یک پست در هر یک از اکانت‌ ها منتشر کنند حدود 30 هزار مطلب در روز می‌ شود.
… اعتراض حق قانونی آحاد مردم است و تا تحقق خواسته ها نیز باید تداوم داشته باشد، اما نباید تاریخ را فراموش کنیم، همین مجاهدین خلق امروز، کسانی بودند که با استارت خشونت و ترورهای کور در سال های 1360 و بعد از آن، جامعه ایران را دچار تحولاتی ناخواسته کردند که شاید تا سال های سال نیز از تبعات آن مردم کشورمان رنج بردند. آلت دست بیگانگان شدن، در فرهنگ ما تقبیح شده است، نخ وصل تمام این خشونت های کور بی نتیجه، چیزی جز تباهی بیشتر، سقوط شتابان اقتصادی، گرانی افسارگسیخته و انحراف نسل جوان را به بار نخواهد آورد.

نقش انکارناپذیر اعضای جداشده در افشای ماهیت فرقه رجوی در عرصه اجتماعی ایران – قسمت دوم

… او ابتدا تلاش کرد در چهارچوب نشست های تشکیلاتی اعضا را مجاب به ماندن در تشکیلات نماید ولی در نهایت به دلیل افزایش مخالفت ها تصمیم گرفت برای ایجاد رعب و وحشت در درون تشکیلات و زهر چشم گرفتن از دیگر اعضای منتقد خواهان جدایی، تعدادی را به زندان مخوف ابوغریب بفرستد.
رجوی در جریان نشست های موسوم به طعمه خشم خود را از آن دسته از اعضای جداشده که در گذشته بعد از جدایی به کشورهای اروپایی فرستاده شده بودند نتوانست پنهان کند و در حضور تمامی اعضا گفت آن ها با رفتن به اروپا در استخدام وزارت اطلاعات ایران در آمده اند و علیه ما دروغ پراکنی می کنند. ما تصمیم گرفته ایم منبعد هیچ عضو جدا شده ای را به اروپا نفرستیم تا آنجا برای ما لغز مبارزه بخواند.
… رجوی که بدجوری از حجم این افشاگری ها جا خورده بود در جریان همین نشست علناً اعضای جداشده در کشورهای اروپایی را تهدید به قتل و حذف فیزیکی نمود و خطاب به اعضایی که برای ترور و خفه کردن صدای اعضای جداشده ناراضی به کشورهای اروپایی فرستاده بود گفت: بزنید و دهان آن ها را سرویس کنید، از زندان و عواقب بعدی کارتان هم نترسید. زندان های اروپا برای ما هتل چهار ستاره هستند….

در دمکراسی به سبک مریم رجوی بخش نظرات توییتر بسته است

… نمونه سایبری دنیای برساخته رجوی ‌ها با احتساب انواع حساب‌ های فیکی که توسط اعضای کمپ اشرف سه ساخته شده است و افرادی که از سر کنجکاوی این صفحه‌ ها را دنبال می ‌کنند، نهایتاً به 450 هزار نفر می‌ رسد. البته در صورتی که امکان خریدن فالوور فیک را نادیده بگیریم چرا که در تحلیل وضعیت هر حساب کاربری شمار لایک ها (پسندها)، ریت‌ها (همرسانی دوباره) و کامنت ‌ها (نظرات) رابطه قاعده‌ مند و تعریف شده ‌ای با تعداد دنبال کننده دارند که این موارد درباره صفحات مربوط به مجاهدین خلق و به طور خاص مریم رجوی به هیچ عنوان مطابق استانداردهای تخصصی نیست.
… سران مجاهدین خلق از بخش نظرات حساب ‌های کاربری ‌شان خاطرات بسیار تلخی دارند، به ویژه در روزهای نخست اعتراضات در ایران، کاربران ایرانی پاسخ های درخوری با هشتگ‌ های مناسب با ادبیات مجاهدین خلق به مریم رجوی دادند که در تاریخ اتحاد ملت ایران بی نظیر است. به نظر می‌ رسد که اگر آحاد ملت ایران از جریان های فکری و عقیدتی گوناگون تنها بر سر یک موضوع به توافق رسیده باشند، آن نفرت از مریم رجوی است….

*سه شنبه 10 آبان

در این روز 9 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

اعضای گرفتار مجاهدین؛ پر از شور زندگی اما اسیر فرقه رجوی

… مسعود رجوی و مریم قجر سرکردگان فرقه ضد انسانی مجاهدین با تفکرات و روش های فرقه ای اعضای گرفتار را مجبور کردند تا سیستم اخلاقی دو گانه ای نسبت به واقعیت ها و به طور خاص به زندگی داشته باشند. متأسفانه سبک زندگی اعضای فرقه بر مبنای محدود سازی، قطع رابطه با محیط بیرون و تغییر جهان بینی به ویژه در رابطه با خانواده هایشان پایه گذاری شده است و اینگونه به افراد القا می کنند که هر عضوی که فرقه را ترک می کند زندگی واقعی و جاویدان را در بیرون درک نخواهد کرد و با این ترفند ها مانع خروج اعضای گرفتار از فرقه می شوند. حال با گذر زمان و کنار رفتن پرده ها، چهره واقعی رجوی برای اعضای به جان آمده آشکار شده و به این واقعیت پی بردند که آزادی و زندگی جاویدان به معنای واقعی کلمه حالتی است که چیزی محدود به چیزهای دیگر نباشد.
… تاکنون هیچ مرجع بین المللی و مدعی حقوق بشر، سران مجاهدین را بابت نقض حقوق بشر پاسخگو نکرده است. امید است اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد و مسئول دیدبان حقوق بشر برای یک بار هم که شده سری به مقر اشرف 3 بزنند و از وضعیت حقوق انسانی اعضای مجاهدین مطلع شوند.

نگرانی مشترک خانواده های سمنانی برای فرزندان گرفتارشان در فرقه رجوی

… برخی از خانواده ها در این ایام مخاطب عوامل فرقه رجوی بودند و قصد داشتند از آن ها سوءاستفاده کنند و در مواردی در صدد فریب جوانان و نوجوانان بودند که خوشبختانه تیرشان به سنگ خورد و با هوشیاری خانواده ها جواب دندان شکن دریافت نمودند. حرف و خواست مشترک خانواده ها از سازمان مجاهدین این است: تا کی شعار دروغین دفاع از آزادی و مردم ایران؟! در حالی که فرزندان ما را از ابتدایی ترین حقوق خود محروم نموده اید؟ آیا شما برای مردم ایران مبارزه می کنید؟ مگر ما خانواده ها جزو مردم ایران نیستیم؟ اول به ما که فرزندانمان نزد خودتان اسیر هستند آزادی بدهید تا با فرزندانمان ارتباط برقرار نماییم و احساس و عاطفه مادری و پدری را نثار آن ها کنیم و بعد از آن به فکر بقیه ملت ایران باشید. تیغ خشونت و دیکتاتوری و نقض حقوق انسان ها در دستان خودتان است. آن را بر گلوی ما پدران و مادران گذاشته اید که فرزندانمان اسیر شما هستند!…

نمی گذاریم حقوق ما خانواده های اسیران مجاهدین خلق نادیده گرفته شود

در روزهای اخیر کشورمان ایران شاهد اعتراضاتی بود و به مانند همیشه گروه هایی مانند فرقه رجوی بیکار نبودند. حال سؤال ما خانواده ها از سرکرده یا سرکردگان باند رجوی که نقش قابل توجهی در انحراف مسیر حرکت معترضین مسالمت جو دارد، این است که آیا حق مطالبه گری همه آحاد ملت ایران را به رسمیت می شناسد یا نه؟ اگر می شناسد، نظر خود را کتبا اعلام کند…
ارتباط مستقیم و یا تلفنی با هر شخص دلخواه و مخصوصاً افراد خانواده، از بدیهی ترین و ابتدایی ترین حقوق هر فرد است و عملاً این حق از برادرم سید مرتضی (عضو تشکیلات رجوی) که همسر وفادار و غیرسیاسی و فرزند برومندش یاسر اکبری نسب را در راه مطامع پلید رجوی از دست داده سلب می شود، و از طرف دیگر مادر پیرمان و برادران پر تعداد و خواهران مان ازکسب این حقوق 38 ساله محروم اند….

ایرانیان یک بار دیگر جایگاه واقعی مجاهدین خلق را به مریم رجوی یادآور شدند

سازمان مجاهدین خلق حتی در میان مخالفان جمهوری اسلامی هم جایی ندارد

… فرقه تروریستی مجاهدین خلق که دستش به خون هزاران ایرانی بی گناه در داخل کشور آغشته است، در همدستی با صدام حسین به کشور خود خیانت کرده و همچنین قیام مردم عراق خصوصاً کردها را سرکوب نموده است، و حتی به اعضای وفادار خود نیز رحم نکرده است تصور می کند که می تواند بر موج هر حرکت اعتراضی سوار شده و به این شکل بر مسند قدرت بنشیند….

نقش انکار ناپذیر اعضای جداشده در افشای ماهیت فرقه رجوی در عرصه اجتماعی ایران – قسمت سوم

… زندان ابوغریب به زعم رجوی نقطه پایانی بر حیات سیاسی و فیزیکی اعضایی بود که دیگر حاضر نبودند دروغ هایش را باور کنند و رجوی از برای بستن دهان آن ها و جلوگیری از افشاگری هایشان به زعم خودش زندان ابوغریب را برای پایان راهشان در نظر گرفته بود. ولی نمی دانست طنین فریادهای آن ها از پشت میله های زندان هم طنین انداز خواهد شد و او را بیش از پیش رسوا خواهند کرد. و این چنین نسل شورشگر و معترض و عصیانگر با تحمل و پذیرش سنگین ترین بها و تحمل سخت ترین شرایط به افشای رجوی از درون مناسبات و تشکیلات تا عرصه اجتماعی پرداخت و تشت رسوایی ادعاها و شعارهای دروغین وی را در مورد آزادی و حقوق بشر و حمایت از خلق را در همه جا طنین انداز کردند….

برتری جویی و انحصارطلبی در فرقه ها

… فرقه‏ ها با ایزوله کردن افراد از دنیای بیرون، باعث می ‏شوند که دنیای اعضا، کوچک شده و در این دنیای کوچک شده، موفقیت ‏ها بزرگ، به مراتب بزرگ‏ تر از آن چیزی که در دنیای واقعی هستند، به نظر آیند. به این ترتیب نه تنها اعضا دچار نوعی خود بزرگ بینی نسبت به بقیه می ‏شوند، بلکه رهبر فرقه نیز به خاطر حرف ‏ها و اعمال به ظاهر فوق ‏العاده‏ اش که در بسیاری موارد معکوس واقعیت است به نوعی نماینده خدا می ‌شود، این در حالی است که دستاوردهای رهبر فرقه و اعضا در دنیای خارج بعضاً واجد هیچ ارزشی نیست و گاهی دیگران به آن ها به نگاه تحقیر نگاه می ‌کنند چرا که ایشان قادر نیستند با کوچک‏ ترین مسائل دنیای بیرون روبه‌ رو شده و راه حل مناسبی برای آن ها ارائه دهند.
این احساس برتر دیدن خود، ممکن است همچنین به وسیله‏ اید‏ئولوژی فرقه به اعضا داده شود؛ چرا که یکی از آموزه‏ های اید‏ئولوژی فرقه‏ ها این است که افرادی که آن را پذیرفته و راهنمای زندگی خود قرار داده اند، به طور خود به خودی آمرزیده یا در زندگی خوش‏ بخت و موفق خواهند بود و دیگران زندگی ‏شان تباه و آخرت‏ شان در دوزخ است….

* چهارشنبه 11 آبان

در این روز مجموعاً 7 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

در میدان رپوبلیک پاریس چه بر مجاهدین خلق گذشت؟

… در تصاویری که فرقه مسعود رجوی منتشر کرده است هیچ نشانه ‌ای از تشکیلات مجاهدین خلق دیده نمی‌ شود به جز حضور گاه به گاه زنانی با روسری ‌های ساتن قرمز و صورتی که ناگزیر در گوشه برخی تصاویر پدیدار می‌ شوند و مشخصاً فیلمبردار یا ادیتور فیلم از نشان دادن آن‌ ها اجتناب کرده ‌اند. در “تظاهرات ایرانیان آزاده” نه خبری از بنرها و جلیقه‌ های زرد همیشگی با لوگوی مجاهدین و عکس مریم و مسعود رجوی است و نه نشانی از تصاویر این دو نفر در دستان تظاهرکنندگان و البته نه نشانی از جمعیت انبوه ایرانیان معترض از هر طیف فکری و سیاسی، چنان که این روزها در تظاهرات ایرانیان در نقاط مختلف دنیا دیده می ‌شود.
… در حقیقت هیچ تشکل، حزب و مجمع ایرانی در خارج از ایران از منابع مالی عظیمی که مجاهدین دارند، برخوردار نیست که بتواند مقامات مختلف سیاسی و حقوقی را برای پنج دقیقه سخنرانی در دفاع از آنچه “مقاومت مردم ایران” می ‌خواند، با اهدای هزاران دلار تطمیع کند. اما این همه هزینه کردن در حالی که هیچ ایرانی معترضی حاضر نیست برای لحظاتی در کنار یک عضو یا هوادار مجاهدین در یک مکان بایستد و اعتراض خود را ابراز کند، برای سران مجاهدین نه تنها بی‌ فایده بلکه زیان‌آور است. بدین ترتیب، در نهایت رسوایی، مجبور می ‌شوند هیچ تصویری که نشانه ‌ای از فرقه منفورشان در آن باشد، دیده نشود. زنان مجاهد روسری پوشی که در تصاویر رسانه ‌های مجاهدین خلق به وضوح سانسور می ‌شوند، گواه نفی کامل شعار زن – زندگی – آزادی در کیش شخصیتی مسعود و مریم رجوی هستند.

خانواده ‌ها محروم از حق ورود به آلبانی و اعضا محروم از حق خروج از اشرف

چرا سران مجاهدین خلق “تظاهرات ایرانیان آزاده” را در تیرانا به راه نمی ‌اندازند؟

… در هنگامه اعتراضات اخیر در ایران خوب است که مقامات دولت آلبانی برای یک بار به این پرسش پاسخ بدهند که چرا به ایرانیان و به طور خاص خانواده ‌های اعضای مجاهدین خلق اجازه ورود به کشورشان را نمی ‌دهند؟ مگر نه این که آن‌ ها بر مبنای قواعد بشردوستانه مجاهدین خلق را در خاک کشور خود پناه داده‌ اند، کدام قاعده حقوق بشری مادر و پدری را از دیدار با فرزندش محروم می‌ کند؟
برای روشنگری مقامات آلبانی و اذهان عمومی این کشور سؤال مهم تری مطرح است. مگر نه این که امروز همه جهان با اعتراضات مردم ایران همراه شده ‌اند، آیا طبیعی نبود که تشکیلات مجاهدین خلق با دارا بودن ظرفیت بیش از دو هزار ایرانی ساکن اشرف 3 در یکی از میادین شهر تیرانا گرد هم می ‌آمدند و در حمایت از ملت معترض ایران سعی می ‌کردند که مردم آلبانی را با خود همراه کنند؟…

انقلاب مریم آدمی را زیبا می کند!

… اوایل انقلاب درونی که به اصطلاح همه لایه های تشکیلاتی را درگیر بحث های ایدئولوژیک و بندهای انقلاب کرده بودند ما اعضای سازمان هر چه جلوتر می آمدیم مسئولین می گفتند هنوز شما با انقلاب فرسنگ ها فاصله دارید! در روزهای اول در هر فرصتی مسئولین به ما می گفتند شما هنوز از انقلاب عبور نکرده اید! سال ها ادامه یافت و باز مسئولین به ما می گفتند شما کماکان در ته چاه هستید و اگر بخواهید در انقلاب پیشرفت کنید باید گام به گام جا پای مریم بگذارید و ادامه دهید. ما هم می ماندیم این انقلاب چه صیغه ای است که دست یافتنی نیست؟ در نشست های انقلاب مسئولین به ما می گفتند اگر موفق به عبور از این انقلاب شوید خواهید دید که دنیا چقدر زیباتر خواهد شد، حتی خودتان هم زیباتر خواهید شد!
… در انقلاب مریم قجر جز فشار روحی و روانی و سرکوب فزاینده با متوسل شدن به عملیات جاری و غسل هفتگی و تخریب شخصیت افراد آن هم به صورت یومیه و به الاجبار چیز دیگری در کار نبود. طلاق اجباری، حصارهای تو در توی اشرف که مانند یک زندان بود، هوای گرم طاقت فرسا و بیگاری، حتی آزاد نبودیم با دوستمان دو نفره صحبت داشته باشیم و به اسم محفل باید در نشست های عملیات جاری جواب می دادیم که چرا دو نفره با هم صحبت کردیم، آیا نشانه های انقلاب که آدمی را زیبا می کند همین مواردی است که در بالا اشاره شد!…

من بارها شاهد فریبکاری های مجاهدین خلق بودم

… افرادی که تازه وارد پذیرش می شدند و واقعیت های موجود را درک می کردند و متوجه می شدند که دیگر راه بازگشتی برایشان وجود ندارد و زندگی که دنبالش بودند به این صورت نبوده است و باید در پادگانی به نام اشرف تا آخر عمر باقی بمانند، اقدام به فرار می کردند تا راه گریزی پیدا کنند اما بعد از مدتی کوتاه دستگیر شده و به اشرف بازگردانده می شدند . آنان در برخورد با مسئولین زن فرقه می گفتند: “شما ما را فریب داده و به عراق آوردید. ما کاری به سیاست نداشتیم و برای تامین زندگی خانواده خود قصد رفتن به اروپا را داشتیم ولی شما ما را فریب داده و به عراق آوردید.”
مسئولین زن فرقه با فریبکاری و تهدید و دروغ مانع جدایی می شدند و می گفتند وقتی شما وارد عراق شدید حکومت ایران اسم شما را ثبت کرده است و اگر شما را به ایران بفرستیم حتماٌ زندانی یا اعدام می شوید. آنان سعی داشتند این گونه با فریبکاری فرد را مجبور به ماندن در عراق کنند. زمانی که افراد جدید وارد خاک عراق می شدند پاسپورت شان گرفته می شد و فرد حتی اگر جرأت می کرد فرار کند هیچ مدرکی از خودش نداشت و نمی توانست خودش را معرفی نماید….

گفت ‌و گو با مبارزی که مدت کوتاهی عضو مجاهدین خلق بود

… در ابتدا تعداد زنان خیلی کم بود و حتی تا مدتی یک عضو خانم نیز نداشتند اما به دلایل امنیتی و پوشش امنیتی به شکل گسترده‌ ای دختران، خواهران و افراد وابسته به خود را عضوگیری کردند و مجبور شدند خیلی چیزها را رعایت نکنند. زمانی که نیمه جنوبی تهران خیلی برای آن ها توسط ساواک قرمز شد سازمان احساس خطر کرد و فعالیت خود را به شمال شهر منتقل کردند. در این منطقه بانوان باید با پوشش مرسوم شمال شهر که به حجاب توجهی نمی شد بیرون می ‌آمدند. سازمان از آن زمان تاکنون از بانوان به عنوان ابزاری برای پوشش فعالیت ‌های خود استفاده می کند.
… مجاهدین به دلیل این که از نظر بحث ‌های نظری و منطقی کم آوردند و مجبور شدند دست به اسلحه ببرند و برخورد فیزیکی کنند و احساس ناامنی کردند. مجاهدین به این دلایل از سوی مردم طرد شدند و به دشمنان این آب و خاک پناه بردند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا