مقاومت در برابر منافع ملی ایران؟!

دکتر جامعه شناس؟! رجوی که این تشکیلات جهنمی به وجود او سخت افتخار میکند ، مجددا وارد میدان شده تا در باب فواید مقاومت قلم فرسائی ناموفقی کند! او ادعا دارد که این مقاومت است که به آرمان آزادی وعدالت معنا و مفهوم میبخشد و بدون مقاومت این آرمان ها جامه عمل بخود نمی پوشد، که در اصل حرف مفتی نیست.

اما مسئله بر سر این است که فعالیت های چهار دهه اخیر تشکیلات رجوی، بر علیه این آرمان ها بوده و جریانی که قادر به تامین آزادی افراد تحت سلطه اش حتی در نازلترین سطحش و در حد برقراری یک تماس تلفنی با خانواده ی خود نباشد و حاضر نشود که این انسان ها، هر از چند گاهی با اعضای خانواده خود دیداری هرچند کوتاه و حتی در قد و قواره یک زندانی مجرم داشته باشند و برعکس این دیدارها را مرز سرخ خود و خانواده ها را دشمن تشکیلاتش بداند، مجاز نیست ادعای طرفداری از آزادی بکند.

بگذریم از اینکه آزادی حق انتخاب نوع لباس و پوشش و حق رای دادن و انتخاب یا عزل مسئولین تشکیلات و یا کاندید شدن بدون ترس و واهمه برای اداره قسمتی از تشکیلات و…، مسائلی هستند که تحقق آنها در درون سازمان موسوم به مجاهدین خلق را تنها باید در رویاها دید.

این نظریه پرداز رجوی مطرح میکند که تن‌دادن به ستم و بهره کشی بر علیه حیثیت انسانی است و در راه تحقق این آمال باید دست به مقاومت زد و من با گفتن این جمله که چرا بنفع مریم و مسعود، به اعضای این سازمان که دهه هاست که به برده واقعی تبدیل شده اند، اینهمه ستم روا داشته شده و هر مقاومت احتمالی در برابر آن با عقوبت سختی مواجه میگردد ، مهر سکوت بر لب میزنید، معترض او میشوم.

خروج از تشکیلات و گزیدن راه زندگی نوین حق هر انسانی و از جمله اسرای رجوی است .

این نوع افراد برای تحقق این امر احتیاج به یاری و مساعدت های اولیه دارند و در این راستا تشکل مدنی بنام انجمن آسیلا (انجمن مدافع حقوق ایرانی های مقیم آلبانی) با کمترین امکانات و به کمک تعدادی از اهالی خیراندیش آلبانی و اشخاصی که با زحمت و تحمل مشقت زیاد از مناسبات رجوی رها شده اند، تشکیل یافته تا پشتوانه ای برای جداشدگان جدید از حیث تامین سرپناه و خوراک و پیدا کردن کار باشد که شماها انواع توطئه ها و سنگ اندازی ها را در برابر انجمن آسیلا بعنوان یک تشکل نوپا و کم تجربه انجام دادید و در اصلدر برابر تلاش های کاملا مشروع این انجمن سنگ اندازی می کنید.

این ظاهراً جامعه شناس رجوی سعی در قلب واقعیت دارد و به طریقی تلاش می کند سازمان متبوعش را به ستارخان و دیگر چهره های برجسته آزادیخواه تاریخ ایران پیوند بزند. حال آنکه عملکردهای سازمان مجاهدین خلق هیچ تناسبی با این افراد ندارد. جنس مقاومت این بزرگان تاریخ ایران با مقاومت نوع رجوی در تعارض کامل قرار دارند. این جان باختگان صدیق، راه استقلال، آزادی وعدالت اجتماعی ایران را هدف مقاومت خود قرار داده بودند و مقاومت های مجاهدین رجوی بنفع سلطه گران و دشمنان بشریت و در اینهمانی کامل با دشمنی با منافع ملی ایران وآرمان های نیک بشری قرار دارد.

رضا اکبری نسب

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا