برای ثبوت ادعاها، فعلا به اعضای خود حق رای بدهید

مجاهدینی که به ده راه داده نمیشوند و با این وضع اسفناک خود سراغ خانه کدخدا را میگیرند طی نوشتن مطلبی در رسانه های خود ، بما مردم ایران قول داده اند که از رای ما بعد از سرنگونی حفاظت خواهند کرد؟؟!! در توجیه و تضمین این قول خود هم گفته اند که چون به حرکت کل جهان به تکامل اعتقاد دارند ، راست میگویند!

اما صحبت برسرآنست که آنها طی عملکرد جنایتکارانه وفاجعه آمیز اقلا 4 دهه ای خود نشانه ای ازخود بروز نداده اند تا بتوان کوچکترین اعتمادی به آنها کرد.

مثلا در زمانی که سیستم سرمایه داری برجهان مسلط است و فازی مترقی تر از سیستم های ازبین رفته تاریخ تحولات و تکامل جهان است، عملا سیستم برده داری منسوخ را در تشکیلات خود ساری و جاری کرده اند که در دشمنی با سیر تکاملی جهان است.
علاوه بر این، این فرقه منحوس، دوستان و حامیان خود را در میان مرتجع ترین محافل جهانی جستجو کرده و امیدی جز حمایت آنها ندارند و برای جلب حمایت آنها چه داد و ستدهای کثیفی با آنها انجام میدهند و ثابت میکنند که بر خلاف راستای تکامل جهان حرکت میکنند.

فرقه رجوی بصورت کاملا دروغی مطرح میکند که آزادی را «ضرورت دوام انسان در مقام انسانی» می‌داند که ادعایی است سخت سخیف !

ازاین ادعا میتوان نتیجه گرفت که چون مقام انسانی را ازاعضای خود گرفته اند، آنها را انسان نمیداند و طبیعی است که ما در مورد جریانی که با دوستان وهمکاران خود چنین رفتار میکند ، قضاوت کنیم که درصورت گرفتن قدرتی که امری محال در شرایط فعلی ایران میباشد، چه رفتار ضدانسانی با ما خواهد کرد.

البته مجاهدین میتوانند ادعا کنند که این رفتارشان با اعضای خود ازآنجا ناشی میشود که آنها را انسان بحساب نمیاورند.
در مورد شفافیت خود صحبت کرده اند که من هرچه گشتم چیزی از نمود شفافیت در کارنامه باند رجوی نیافتم و آنچه را که دیدم و دهه هاست که شاهد بوده ام، دروغگویی و کشاندن پرده سیاه برروی حقایق بوده است.

باند رجوی ادعا دارد که مشروعیت خود را از ایستادگی، فدای بی‌کران در میدان و ۱۲۰‌هزار قهرمان فداکار می‌گیرد که من ضمن اینکه به این آمار و ارقام باورندارم، درمقابل اینها میگویم که کشتیدو کشته شدید و بنوبه خود ضربات زهرناکی برپیکر انقلاب بهمن 1357 وارد کردید واین امر به هیچ وجه موجب افتخار هیچ جریانی نیست!

نوشته اند که شورای ملی مقاومت ایران با مصوبات و برنامه‌های خودش پیشاپیش راه هر گونه انحصارطلبی را بسته است و از همین حالا دموکراسی و آزادی را تضمین کرده است.

منهم میگویم که تشکیلاتی که اوج انحصار طلبی را در درون خود و در مواجه با افراد خودش و بنفع شخص مسعود و بعدها مریم رجوی کرده ، چرا باید ضامن دموکراسی و آزادی باشد؟!

اگر راست میگویید که مسلما نمیگویید، شمه ای از نمود این دموکراسی و آزادی را در مناسبات درونی خود نشان داده و از ما خانواده ها، ارگان های حقوق بشری، وکلا و خبرنگاران با وجدان دعوت کنید که به اشرف 3 آمده و درباره صحت و سقم این ادعایتان تحقیق کنیم!

مجاهدین خلق با بی شرمی و وقاحت هرچه تمام تر ادعا دارند که بیش از ۴ دهه بهای حصول دموکراسی و عدالت اجتماعی را پرداخته است که جواب ساده من بعنوان یک عضو خانواده بشدت ضرب دیده از شما این است که یک کوشنده راه عدالت اجتماعی نمیتواند اینهمه ارتباط با هارترین جناح های سلطه گر جهانی که ناقض اصلی عدالت اجتماعی هستند، پیدا کند و یک معتقد به پرنسیب های دموکراسی ، ابدا حاضر نمیشود که ملاقات و تماس های ما با فرزندان قربانی در تشکیلات شما را ممنوع سازد!

بنظر میرسد که مجاهدین خلق راهی جز بخشیده شدن ازطرف مردم ایران و بخصوص ما خانواده ها ندارد تا بعد از این بخشیده شدن که کاری بغایت دشوار بنظر میرسد ، به سر و وضع اعضای خود از نظر ممانعت از آزادی بیان و حق رای و انتقاد برسد و سپس از این لاف ها بزند!

رضا اکبری نسب

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا