پاسخ کانون آوا به اظهارات الف- مینو سپهر

پاسخ کانون آوا

به اظهارات الف- مینو سپهر
مدیریت وبلاگ زنان در اسارت رجوی
کانون آوا
17.04.2008
کانون آوا ضمن ابراز خرسندی پیرامون برقراری دیالوگ و گفتگو در طیف گسترده جدایی طلبان از فرقه سازمان یافته مجاهدین امیدوار است درزیر چتر تبادل منطقی اندیشه ها، به مدد دوستان گام های هر چه بلند تری در جهت روشنگری زوایای پنهان مجاهدین که به ناحق ضربات جبران ناپذیری به پیکرجنبش عدالت خواهانه مردم ایران وارد نموده است، بردارند.
جناب الف – مینوسپهر در مقاله جدید تان با عنوان گفتگو با خشونت گرایان به کدام بها وچه منظور؟
از کانون آوا سوال نموده بودید :
… چه انگیزه ای باعث شده که چنین گفتگویی لازم وضروری به نظررسیده است؟
باید خاطرنشان کنیم سازمان مجاهدین پیوسته از گفتگوبا دگر اندیشان فراری بوده و هست و به همین دلیل هم با انواع تهمت ها خواهان آن است که ناراضیان و جداشدگان از این سازمان به هر طریق ممکن سکوت پیشه کنند.
اندیشه گفتگو با سازمان مجاهدین از آن جهت ضروری است که در شرایط فعلی و با گذشت ربع قرن وابستگی مجاهدین آنان حرفی برای مردم ایران ندارند و باید کیسه خالی و اندیشه عقب مانده و ارتجاعی آنان هر چه بیشتر در سطحی گسترده تربا حضور خودشان بر ملا گردد و دقیقا به همین دلیل است که تاکنون نه با جدایی طلبان از این سازمان بلکه با هیچ نیروی سیاسی در اپوزیسیون باب گفتگو را نداشته ونخواهند داشت و ما به دلیل شناخت عمیق از این وجهه سازمان دقیقا بر این امر انگشت تاکید میکذاریم و آنرا دلیل بر اعتماد به نفس و مواضع برحق خود در برابر سازمان تلقی کرده وبسیار شادمان خواهیم بود که شرایطی پدید آید که دربرابر وجدان ها آگاه انسانی مواضع خیانت کارانه سازمان مجاهدین تا قبل از فروپاشی تشکیلات آنان در عراق را به باد افشا بسپاریم و مردم و نیروهای آگاه سیاسی در آن صورت به درستی قضاوت خواهند کرد.
این نوع نگرش به امرمبارزه با ارتجاع و عقب ماندگی بیانگر تجربه 20 ساله ما در مناسبات نزدیک در درون سازمان مجاهدین است و امیدواریم حمل بر ناپختگی سیاسی نکرده باشید.
از سویی دیگرما بر این اعتقاد هستیم که سازمان مجاهدین به عنوان یک فرقه مذهبی که با توسل به شیوه های خشونت آمیز و تروریستی مواضع سیاسی خود را پیش میبرد به لحاظ زمانی بسیار عقب مانده و همچون قرون وسطی تنها زور و قدرت بازوی خود را معیار درستی اندیشه خویش میداند بنابرانی در چنین پهنه ای از واقعیت استفاده ازروش گفتگوی آزاد دست سازمان را بیش از پیش در برابر اپوزیسیون مسئولی که تاکنون در برابر مجاهدین و شیوه هایش تنها سکوت پیشه کرده اند را بیشترباز خواهد کرد..
ما براین باورهستیم مجاهدین از آنجا که یک فرقه هستند، علی رغم فرو پاشی تشکیلاتشان در عراق فعالیت شان را در اروپا ادامه خواهند یافت و برای به فروش گذاشتن ظرفیت های خود دربرابر سرویس های غرب قطعا تلاش های بیشتری را سازمان خواهند داد و اگر چه خطر ساز بودن فرقه ها برای سرویس های غرب موضوع شناخته شده ای است اما در جنگ قدرت با جمهوری اسلامی و گسترش نفوذ آن در خاور میانه غرب و آمریکا از کارت مجاهدین بسادگی نخواهند گذشت.
براساس اسناد تاریخی و تجربه ای تلخ، فرقه ها تنها با مرگ راهبرانشان از نفس خواهند افتاد وبه این ترتیب برخورد ما با سازمان مجاهدین روشی است دمکراتیک که در غرب شناخته شده و بر اساس گفتگو و تبادل نظر استوار است و این امری است محکمه پسند که در کشاکش آن قطعا حقیقت از دل واقعیت سر برون آورده و دیگر نمیتوانند چون گذشته روی مجاهدین وابسته حساب باز کنند و ناظران این رویارویی مردم ایران و تاریخ معاصر ایران خواهد بود.
علی رغم اینکه مجاهدین هرگز مشی تروریستی خود را کنار نگذاشته فکر میکنیم همین امر مهمترین و بزرگترین پاشنه آشیل آنان در هر بحث مفروض خواهد بود و اگر خاطرتان باشد مسعود رجوی در پیام نوروزی خود صحبت از اوج آمادگى و جوشش شرايط عينى براى تغيير و براى خيز برداشتن انقلاب دموكراتيك مردم ايران کرده است که درواقعیت خاک پاشیدن در چشم هوادارن خود و دیگران بوده و به نوعی فرار به جلو، برای گریز از پاسخگویی و چنگال عدالت است و به همین دلیل بدون هیچ پیش شرطی سازمان را به گفتگو طلبیدیم، چون دیگر زمان پاسخگویی مجاهدین بویژه مسعود رجوی و مریم قجرعضدانلو میباشد.
به باور کانون آوا
سازمان مجاهدین باید مشخصا پاسخگوی 30 سال فریب و به کشتن دادن جوانان و دامن زدن به خشونت با شعارهای فریبنده باشد که چگونه به جای آب، سراب به اعضا و هواداران خود نشان داد و از آن جمله میتوان به اختصار به موارد زیر اشاره نمود:
1- طرح مواضع اشتباه از جمله شعارسرنگونی کوتاه مدت ( 6 ماهه) در سال 1981 و رادیکالیزه کردن جامعه ایران در جهت تشدید خشونت که حاصل آن جز سرکوب مطلق و انسداد سیاسی نبوده است.
2- فعالیت گسترده جاسوسی در جنگ ایران و عراق در دهه 80 میلادی به نفع صدام حسین دشمن قسم خورده مردم ایران.
3- تحلیل اشتباه از پایان جنگ ایران و عراق (بنابه تحلیل سازمان مجاهدین، صلح مابین ایران و عراق طناب دار رژیم خواهد بود).
بر اساس همین تحلیل غلط بعد از اعلام آتش بس از طرف ایران در سال 1988، سازمان مجاهدین به کمک ارتش صدام حسین اقدام به حمله به خاک ایران تحت نام فروغ جاویدان کرد که منجر به شکست سنگین با تلفات 1265 نفر از طرف مجاهدین ودر نهایت منجر به قتل عام کلیه زندانیان سیاسی در عکس العمل به این عملیات گردید.
4- راه اندازی سیستماتیک مغز شویی اعضاء تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک در سال 1985 و تبدیل کامل سازمان به یک فرقه مذهبی.
5- تفتیش عقاید و نقض حقوق اولیه انسانی اعضاء و عدم پاسخگویی به اعمال شکنجه و قتل اعضاء معترض.
6- خمپاره باران شهرها و مناطق مسکونی در خاک ایران که اولین قربانیان این عملیات کور مردم عادی ایران بودند.
7- به فراموشی سپردن شعارهای ضد امپریالیستی در آغاز انقلاب و دگردیسی کامل جهت مورد استفاده قرار گرفتن توسط سرویس های غربی.
8- جاسوسی و مواضع ضد ملی در منازعات هسته ای ایران.
سازمان مجاهدین در ادامه کلیه خطوط اشتباه خود اکنون در مقابل بحث اجتناب ناپذیر تعهد دو ساله قرار گرفته است که این امر خواه ناخواه به یک ترادژی انسانی ختم میشود، کانون آوا جهت پیشگیری از این فاجعه انسانی بحث و گفتگو مستقیم و روشنگری را یکی از راههای ممانعت از این فاجعه می داند.
بنابراین با رد مواضع استراتژیک – سیاسی و ایدئولوژیک مجاهدین و نفی هر گونه رادیکالیزم ، کانون آوا معتقد است که افشای این جریان بویژه در سطح نیروهای ملی و مسئول و آزادیخواه باعث میشود سکوت خود را در برابر انحرافات و خیانت های سازمان مجاهدین بشکنند و بدانند که ما جدایی طلبان محصول و ثمره جنگی ایدئولوژیک و تاریخی با جریان مجاهدین بوده ایم و تاریخ معاصر ایران در آینده گواهی خواهد داد که نقش بسزایی در رسوایی این جریان ضد ملی و ضد مردمی داشته ایم.
با سپاس مجدد ازدوست گرامی الف – مینو سپهر و اینکه به پیشنها ما پاسخ مثبت دادید.
کانون آوا
17.04.2008

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا