پنجشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۴
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۲ 13 خرداد 1386

نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۲

موضوعی که ذهن مرا خیلی به خودش مشغول کرده اینکه بعد از قضیه طلاق های اجباری چه مشکلاتی پیش آمد؟ عوارض و تاثیرات منفی طلاق های اجباری چی بود؟ بر اساس یافته های علم روانشناسی و سایر علوم مربوطه قطعا سرکوب امیال جنسی و عاطفی منجر به آسیب های جدی در ارگانیزم فرد خواهد شد. سوالی که برایم همیشه مطرح بوده اینکه در بعد از ماجرای طلاق طی سالیان دراز چه روی داد؟ بر سر افراد مستقر در قرارگاههای سازمان در داخل عراق چه گذشت؟

مصاحبه سایت ایران قلم با آقای هادی شمس حائری – قسمت سوم 10 خرداد 1386

مصاحبه سایت ایران قلم با آقای هادی شمس حائری – قسمت سوم

سایت قلم در نظر دارد ضمن ارج گذاری برای تلاش فعالین سیاسی و حقوق بشری، بخشی را نیز برای بیان خاطرات، تجربیات و طرح دیدگاه های فعالین سیاسی ایران و همچنین نجات یافتگان و قربانیان سازمان مجاهدین خلق، تهیه و راه اندازی کند تا محققین و پژوهشگران و همچنین اعضای جدا شده بتوانند برای کارهای تحقیقاتی و پژوهشی خود به آن مراجعه نمایند

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۱۲ 07 خرداد 1386

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۱۲

ضمنا اگر از منظر تاریخی هم به موضوع نگاه کنیم واکنش رهبر فرقه مجاهدین با الگو های تاریخی سازگاری ندارد زیرا فرقه مجاهدین ادعا دارند که مسعود، راه امام حسین (ع) را ادامه میدهد خوب ما می گوییم امام حسین(ع) در حین مبارزه نیروهایش را تنها نگذاشت و مخفی نشد، امام حسین در جلوی صف مبارزه بود مبارزه کرد و به همراه یارانش شهید شدند و رفتار رهبری سازمان در فرار کردن و نیروهایش را در شرایط بحرانی تنها گذاشتن، با الگوهای رفتاری و دینی ما سازگاری ندارد لذا سردمداران مجاهدین نمی توانند ادعا کنند که مصلحت بود تا مسعود مخفی بشود

سفید پوست، مؤنث – و یک مجاهد 31 اردیبهشت 1386

سفید پوست، مؤنث – و یک مجاهد

وقتی آن سینگلتون Anne Singleton از لیدز به مجاهدین که با دولت ایران میجنگیدند پیوست احساس میکرد که یک ابر زن شده است. در حالیکه دیگر کلاشنیکف Kalashnikov خود را کنار گذاشته است، او به بیلی بریگز Billy Briggs در خصوص داستان عجیبش میگوید تا مانع شکار شدن دیگران توسط فرقه ها و افراطیون گردد.

خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۶ 22 اردیبهشت 1386

خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۶

خب اگر(آمریکا) ما را شروع به بمباران کند در مسیر رفتن به ایران مورد حمله قرار بگیریم تغییر استراتژی می دهیم چون اگر ما را این جا بزند یعنی این همان دشمن ماست و دارد از رژیم دفاع می کند و جلوی سرنگونی او را می گیرد!؟ پس مجاز هستیم که در راستای استراتژی اصلی خودمان با هر کس که به او کمک می کند وارد درگیری شویم این کار از زاویه چپ و راست های استراتژیک مجاز و مشروع است

خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۳ 06 اردیبهشت 1386

خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۳

در همین مدت 6 ماه قبل از جنگ برای سطوح بالای تشکیلات نشست های تعین تکلیف گذاشتند. که سوژه های نشست ها ما بودیم که بعدها فهمیدیم یک هدف آن تعیین نفراتی است که می خواهند آن ها را به همراه خود در جریان جنگ و در حین فرار از عراق با خود به خارج ببرند. هدف دیگر این بود که چون جنگ در پیش بود می خواستند سازمان دهی نظامی را بچینند و به این صورت که مدت ها بود تشکیلات سازمان از حالت نظامی کامل خارج شده بود و عمدتاً شکل نیروئی به خود گرفته بود (چون هیچ درگیری نظامی در کار نبود بنابراین افرادی که بهتر از نیرو و گروه خود کار می کشیدند را بیش تر نیرو می دادند) اما حالا می خواستند سازمان ِ کار نظامی را بچینند

خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۲ 02 اردیبهشت 1386

خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۲

در تشکیلات برای پوشاندن مقاصد غیر انسانی رهبران تشکیلات اقدامات زیادی صورت داده می شد. ازجمله تراشیدن کارهای سخت و طاقت فرسا برای نیروها مانند کارهای ساختمانی، تراشیدن بلوک هائی که از دیوارهائی که فقط برای پر کردن وقت خراب کرده بودند تا ساعت ها نفر وقت صرف تراشیدن یک بلوک که سیمان های چسبیده به آن با ساعت ها تیشه زدن جدا نمی شد! و در نهایت مثلاً 100 دینار یا 5 سنت 100 ریال ایرانی به فروش برسد تازه این را نیز به عنوان صرفه جوئی در هزینه ها به خورد فرد می دادند

خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۱ 28 فروردین 1386

خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۱

آقای داود باقـروند عضو سابق مرکزیت سازمان مجاهدین ؛ عضو سابق ارتش مستقر در عراق و از اعضای سابق شورای ملی مقاومت ؛ تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین در دوران پایانی عمر رژیم دیکتاتور بغداد، به رشته ی تحریر درآورده است که قسمت اول آن را به بهانه ی ورود به چهارمین سال ِ سقوط رژیم صدام مطالعه می فرمایید.

دیکتاتور کوتوله – قسمت اول 24 اسفند 1385

دیکتاتور کوتوله – قسمت اول

فروردین یا اردیبهشت هزار و سیصد هشتاد و یک بود که در اخبار، خبر احتمالی حمله آمریکا به عراق را شنیدیم. طبق معمول خبر را از طریق تلویزیون واقع در سالن غذاخوری گرفتیم. درست با شنیدن این خبر، یکی از هم یگانی هایم بنام صالح که اهل شمال (مازندران) بود گفت: اینطور که بوش میاد، بوش میاد.

ضرب و شتم شدید شهروندان عراقی 16 اسفند 1385

ضرب و شتم شدید شهروندان عراقی

از نیمه ی سال 1382 تا نیمه ی سال 1383، در قسمت انتظامات و سیطره ی کمپ اشرف مسئولیت داشتم.دراین قسمت، فرماندهی با فرمانده ی کمپ اشرف یعنی عذرا علوی طالقانی با نام مستعار و معروف سوسن بود که خود نیز تحت مسئولیت گیتی گیوه چینیان کار می کرد. سیطره در واقع ورودی کمپ اشرف محسوب می شد که با نیروهای اشغال گر امریکایی به طور مشترک اداره می شد و مسئولیت آن با فردی به نام ابوالفضل مرتضوی با نام مستعار مالک بود. قدی متوسط داشت و بسیار چاق و خشن بود.به همین دلیل هم او را درورودی کمپ شرف گمارده بودند تا با خشونت تمام با شهروندان عراقی و خصوصاً با خانواده های اعضای در بند تشکیلات رجوی که از ایران جهت ملاقات با فرزندان و خواهران و برادرانشان به عراق و کمپ اشرف مسافرت می کردند، برخورد کند.

چرا در مقابل شیادی های فرقه رجوی سکوت کردم – قسمت اول 06 اسفند 1385

چرا در مقابل شیادی های فرقه رجوی سکوت کردم – قسمت اول

این سئوالی کاملآ بجا ؛منطقی و حق مسلم اپوزسیون، رسانه های همگانی، هزاران هموطن آگاه به مسائل ایران وپژوهشگران خارجی هست که در رابطه با تحرکات اپوزسیون خارج کشور فعال اند و مایل هستند تا پاسخی در خور، از جانب بنده دریافت نمایند. این موضوع بعد از انتشار اعتراضیه ای که در قبال دروغپردازی و شیادی اخیر فرقه، به هفته نامه ساندی هرالد داده و متعاقب آن مصاحبه ای با رادیو بی بی سی انجام دادم انعکاس فوق العاده گسترده ای یافت

خاطره ای از دکتر کریم قصیم 06 اسفند 1385

خاطره ای از دکتر کریم قصیم

صبح جمعه9.2.07 با تعدادی از دوستانم از شهر کلن آلمان به قصد پاریس برای شرکت در کنفرانس مطبوعاتی که در رابطه با فرقه گرایی و ترویسم و خطر آن برای جوامع اروپایی بود، در حال سفر بودیم. ما برای شرکت در این کنفرانس از طرف فعالین حقوق بشردر این کنفرانس دعوت شده بودیم. در مسیر حرکت در ایستگاه قطار در شهر آخن ناگهان با دوست قدیمی آقای دکتر کریم قصیم یکی از اعضایی شورای ملی مقاومت که در سالهای دور با او در پادگانهای مجاهدین آشنا شده بودم، برخورد کردیم. آقای دکتر قصیم در حالی که برای پیدا کردن صندلی خود به اطراف نگاه می کرد، چهره های که برای او تقریبا آشنا به نظر می رسید، توجه او را جلب کرد.

blank
blank
blank