جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
عملیات جاری و مرغ اوره ای 25 اردیبهشت 1389

عملیات جاری و مرغ اوره ای

خواهر مسئول نشست: یعقوب برو بشین تمامی فاکت های گوشت قرمز خوردنهات را پروژه می کنی با نقطه آغاز مشخص و رهنمود عملی برای نشست فردا شب می آوری می تونی از دیگر نفرات اوره ای هم کمک بگیری.مقصود تو هم برو سر جات خوب دست رو نکردی.تو چند روز این تناقض را با خود حمل می کردی در حالیکه خود مرغی که خورده بودی را یکساعت بعد صفر صفر کردی.

چرا مجاهدین اجازه ملاقات خانواده ها با فرزندانشان را نمیدهد؟ 23 اردیبهشت 1389

چرا مجاهدین اجازه ملاقات خانواده ها با فرزندانشان را نمیدهد؟

در مورد خانواده ها سازمان مجاهدین خوب میداند که اگر اجازه ی ملاقات بدهد همه ی افراد که هم اکنون بیشتر از همیشه تحت فشارهای روحی و روانی افسرده شدند با دیدن خانواده ها حاضر نمی شوند لحظه ای دیگر در اشراف بمانند. و این برای سازمان یعنی اخر خط و هیچی.به همین دلیل سازمان به هر قیمت تلاش میکند مانع ورود خانواده ها به اشرف شوند.

فراخوان همکاری و هم اندیشی برای آزادی اسیران اشرف 16 اردیبهشت 1389

فراخوان همکاری و هم اندیشی برای آزادی اسیران اشرف

، باید روانشناسان زبده و کارکشته بنشینند، تشکیلات فرقه را تحلیل و واشکافی کرده و برای آن راه حل ارائه دهند. تشکیلات فرقه رجوی بر جاهل نگه داشتن اعضا استوار است،مسلما محدوده ذهنی هزاران نفر را کنترل کردن کار ساده ای نیست، اما این امری بوده که رجوی ها تا به حال تا حدودی از پس آن برآمده اند.بنابراین برای نجات زنده گی هزاران قربانی این تشکیلات پلید، باید تلاش و همت نمود

گفتگو با آقای نصیر حیدری ـ قسمت پنجم 07 اردیبهشت 1389

گفتگو با آقای نصیر حیدری ـ قسمت پنجم

به نظرم نشست نقطه مثبت فقط به خاطر فریب دادن بچه های حاضر در اشرف بود تا دل آنها را به دست آورند. به خاطر اینکه قبل از این نشست آمریکائیها دو صفحه مواد حقوق بشر به سازمان داده بودند که توسط مژگان در یک نشست عمومی خوانده شد. قرار این بود بچه ها خودشان در سالن اجتماعات این برگه ها را از آمریکائیها بگیرند و امضاء بکنند به همین دلیل برای اینکه هندوانه زیر بغل بچه ها بگذارند این دوره از نشست ها را برگزار کردند

بنیاد گرائی واقعی چه کسی است – قسمت ششم 04 اردیبهشت 1389

بنیاد گرائی واقعی چه کسی است – قسمت ششم

مجاهدین تمامی پنجره ها و روزنه ها ی ساختمان با بیرون را بسته بودند. تمامی سیستم ها ی برقی را به بیرون از سلول انتقال داده بودند. در روی هر درب یک دریچه کنترل قرار داده بودند. در طی شبانه روز در تمام مدت چراغ های داخل بند و سلول ها روشن بود. در بیست چهار ساعت سه بار برای دستشوئی و وضو درب سلول باز می شد، به دلیل نداشتن سیستم تهویه از سیگار کشیدن محروم بودیم. به دلیل نداشتن ساعت و دیگر وسائل هیج کس نمی توانست تشخیص بدهد که به لحاظ زمانی چه موقع است.

میزگرد نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت سی و ششم 02 اردیبهشت 1389

میزگرد نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت سی و ششم

مسئولین سازمان تبحر خاصی در بیگاری کشیدن از بچه ها در اشرف داشتند برای مثال زمانی فرماندهان در یگان ها اصرار داشتند تا افراد به دستوری که به آنها می دهند کاملا مطیع باشند و انتقاد یا اعتراض و کارشکنی نکنند با این توجیه که چارچوب ها از هم نپاشد این حرف به ظاهر منطقی بود ولی اغلب روزمرگی بود و وقت تلف کردن زیرا کارها تکراری بود.

اعلام جدایی مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان مجاهدین از فرقه رجوی 29 فروردین 1389

اعلام جدایی مهرداد ساغرچی یکی از قربانیان مجاهدین از فرقه رجوی

من در سال 1370 در عملیات مروارید به اسارت نیروهای مجاهدین در آمدم و بعد از یکسال در زندان بخاطر خلاص شدن از زندان تقاضای پیوستن به مجاهدین را کردم و بلافاصله مرا پذیرفتند. من بدلیل نفرتی که از رژیم داشتم چونکه وضعیت جنگ و همینطور بلایی که بعد از جنگ بر سر خودم آمد تصمیم گرفتم در سازمان بمانم. آنجا مرا فریب دادند و امضا گرفتند که زندگی و خانواده نداریم و بعد از مدتی ورقه دیگری مبنی بر اینکه تا الی الابد نباید ازدواج بکنید و باید همسران خود را طلاق بدهید و هر چه ما گفتیم مجرد هستیم گفتند باید ذهن خودتان را طلاق بدهید

پرواز در قفس – قسمت چهارم 19 فروردین 1389

پرواز در قفس – قسمت چهارم

تا سال 76 تشکیلات طبق تعاریف سازمان متشکل از مجاهدین و نیروهای ارتش آزادیبخش بود ولی ناگهان بصورت عجیبی این تعریف در داخل اشرف (تاکید می کنم فقط در داخل اشرف) تغییر پیدا کرد. مسعود در نشستی گفت:” ما در اشرف به غیر مجاهد نمی توانیم داشته باشیم مجاهد یعنی مسئولیت پذیر ما همه شیعه علوی هستیم این اسامی که بعضی ها برای خود انتخاب کرده اند یک هدف و منظور بیشتر ندارند یعنی از زیر مسئولیت شانه خالی می کنند.”

ازدواج های اجباری آن روی سکه طلاق های اجباری 07 فروردین 1389

ازدواج های اجباری آن روی سکه طلاق های اجباری

ظلم و ستم مضاعفی که در مورد زنان در سازمان مجاهدین در پروسه” ازدواج های اجباری” شده است، کمتر از طلاق های اجباری نیست. واقعا آنچه که به اسم آزادی و رهایی و مبارزه برای آزادی و القابی از این دست بر سر زنان در درون فرقه مجاهدین رفته است جای واقعا حسابرسی در یک دادگاه بین المللی از شخص مسعود رجوی دارد.

گفتگو با آقای نصیر حیدری ـ قسمت چهارم 22 اسفند 1388

گفتگو با آقای نصیر حیدری ـ قسمت چهارم

پس از نشست طعمه مصمم شدم از قرارگاه اشرف خارج شوم اینجا بود که تصمیم نهایی ام را گرفتم به خودم گفتم این یک سرفصل است باید جدا شوم. من بر خلاف تاکید مژگان پارسایی گواهینامه عبور ننوشتم. اما به مسئولم نوشتم چون این سرفصل تعیین تکلیف است من نیز خودم را تعیین تکلیف می کنم و می خواهم دنبال زندگیم بروم. از مسئولین اشرف خواستم مرا به تیف (کمپ آمریکائیها) انتقال دهند.

پرواز در قفس – قسمت سوم 10 اسفند 1388

پرواز در قفس – قسمت سوم

شکنجه ی کادرهای تشکیلاتی منتقد و معترض رهبر عقیدتی مجاهدین به خاطر آینده نگری سازمان معمولاً در خفا انجام می شد و از نظر مسئولین سازمان خوب نبود که در جمع کادرهای تشکیلاتی، افراد منتقد و خواهان خروج از اشرف تحت شکنجه قرار بگیرند. ولی بعضاً دیده می شد فردی به خاطر اعتراض به مسئولی توسط چند نفر در جمع افراد کتک بخورد.

بنیاد گرای واقعی چه کسی است – قسمت دوم 27 بهمن 1388

بنیاد گرای واقعی چه کسی است – قسمت دوم

در نشست های مردان با زنان می بایست تمامی دکمه های یقه و مچ دست ها بسته باشد در صورت باز بودن در جا باید به فرد خاطی تذکر داد که دکمه را ببندد. – استفاده هرگونه عطر ویا ادکلن برای مردان ممنوع است چونکه می گفتند بوی زندگی طلبی میدهد و به این شکل مردان نظر زنان را به خود جلب می کنند.

blank
blank
blank