روز آزادی اسیران اشرف نزدیک است
زمانی بود که هرکس قصد دریافت پناهندگی سیاسی از کشورهای اروپایی یا امریکایی را داشت از عنوان مجاهد استفاده میکرد. اکنون تو با گند کاریهایت کاری کردی که هیچ کشوری حتی یکنفر از نیروهای شش دنگ مجاهدت را پذیرش نمیکند. و این دلیلی ندارد جز اینکه تو خراب کردی. تو مسیر را اشتباه رفتی. تو در حد و اندازه های یک رهبر سیاسی که هیچ حتی یک پدر خانواده هم نبودی که اگر می بودی زن و فرزند شیر خوارت را در آن شرایط سال 60 در تهران رها نمیکردی و خود به فرانسه فرار نمیکردی!
“نه، برای جابجایی” حرف اول و آخر مجاهدین
اگر با معیارهای کلاسیک و روانشناختی امروز بخواهیم ساختار سیاسی و ایدئولوژی مجاهدین را تجزیه و تحلیل کرده و آنرا بشناسیم طبیعتا مجاهدین در کادر گروههای فرقه ای که من آنرا یک گروه فرقه ای سیاسی – مذهبی می نامم دسته بندی میشوند و آنچه که ما را بدور از هرگونه تعصبات شخصی و گروهی به این امر بدیهی میرساند ساختار تشکیلاتی و عملکرد رهبری مجاهدین با کلیه عوامل کنترلی اش طی سی سال گذشته است.
بازگشت صادق خاوری به وطن و کانون پر مهر خانواده – قسمت دوم
آقا صادق درادامه اندر شرح فرارش از زندان رجوی توضیح داد که حقیقتا وقتی صدای مادرم را از بلندگو شنیدم به زندگی امیدوارشدم و بتدریج طرح فرار ریختم و توانستم دونفر دیگر از اعضای ناراضی را با خودم از زندان رجوی رها بکنم. الان هم حس خیلی خوبی دارم که در کنار پدر و مادر و سایراقوام و نزدیکان خودهستم واز این بابت شاکر خدا هستم و خوب است اشاره بکنم وگواهی بدهم ازوقتی که ازسیاج پادگان فرارکردم ونزد نیروهای عراقی محافظ اشرف رفتم
رهبر عقیدتی مجاهدین، کابوس یک استراتژی
رهبری مجاهدین همچنان امید واهی به پشتیبانی هژمونی حاکم بر امریکا و نظام سرمایه داری جهانی دارد. او و پیروانش برای سالها در عراق پس از سرنگونی صدام علیرغم آرمان بنیانگذاران مجاهدین خلق که جوهره و شاخص آن مبارزه با امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکا بود چکمه های سربازان امریکایی را پاک کردند و از افتخاراتشان این بود و است که سربازان امریکایی حفاظت آنان را بر عهده گیرند
شگردهای رجوی لو رفته است، در دام او نیفتید!
رجوی بدنبال خرید زمان است و حاضر است که هر کاری انجام دهد تا چند صباحی بیشتر اردوگاه اشرف را نگه دارد! چراکه اشرف بواقع شیشه عمر اوست! چراکه اشرف بمانند ظرفی است که او تشکیلات فرقه خود را در آن نگاه داشته است و با انحلال اشرف این ظرف شکسته میشود و چیزی از تشکیلات باقی نخواهد ماند! تمام دل خوشی رجوی به تشکیلاتش است که در اشرف خلاصه میشود. وگرنه او نه دلش برای خاک اشرف نه برای کسانی که بخاطر تحقق رویاهای پوچ و باطل او کشته شدند و درآن مکان بخاک سپرده شده اند و نه بخاطر حتی هزینه ای که برای ساختن این مکان کرده است میسوزد!
مشکل اشرف در رجوی هاست نه در تمدید ضرب الاجل یا محل استقرار
واقعیت این است که رجوی ها نمی خواهند و نمی توانند اشرف را از دست بدهند چرا که بدون اشرف همه چیز این فرقه نابود می شود، تمام بافته های شان رشته شده و تشکیلاتی که مدعی فولادین بودن آن هستند با وزش اولین نسیمی که در آن بویی غیر از تعفن تشکیلات فرقه استشمام شود، به پودر مبدل خواهد شد. بنابراین آنها به هیچ روی به راحتی تن به انحلال اشرف نخواهند داد
از جان رجوی چه میخواهیم؟
وقتی تعداد کثیری که توانسته اند از اشرف فرار کنند همگی یک مطلب را میگویند و همگی بر بسیاری حقایق که در استانداردهای جهانی امروزی نقض فاحش اولیه ترین حقوق انسانی تعریف میگردد صحه میگذارند، باید پذیرفت که موضوع حداقل ارزش رسیدگی و دخالت سازمان های بین المللی حقوق بشری را دارد و نمیتوان صرفا آنرا به پارامتر های دیگر، از جمله مسائل سیاسی، مشروط کرده و از روی آن گذشت.
در پس این همه مقاومت برای جابجایی ساکنان اشرف چه چیزی نهفته است؟
امان از این یکدنگی رجوی که از قول سخنگویش باز عنوان میکند این نقل و انتقال باید تحت نظارت سربازان آمریکایی قرار گیرد. خواستهای را مطرح می کند که خودش میداند عملی نیست چرا که نیروهای آمریکایی رسما خاک عراق را ترک کردهاند و شرکت در این کار یعنی نقض آشکار تعهدی که به عراق سپردهاند، پس چطور رجوی خواستهای را مطرح میکند که میداند نشدنی است. آیا این همان صحبتی نیست که دوست دارد تعدادی مجددا خونشان ریخته شود. باز خودش را اثبات کند و بگوید نفرات تحت کنترل تمام عیار من قرار دارند
نگرانی خانواده های گیلک از ترفند جدید رجوی تحت عنوان”نقشه مسیر اشرف”
ما خانواده های دردمند گیلک که خوشبختانه در سکوی مسافرت به عراق ناامن هستیم و بزودی به خانواده های متحصن مقابل پادگان اشرف خواهیم پیوست نگرانی عمیق خود را از مواضع خصمانه رجوی اعلام میکنیم و تاکید داریم که صف فرزاندانمان از شخص پلید رجوی جدا بوده و خواهان هرچه سریعترخروج عزیزانمان از تشکیلات مخوف رجوی در پادگان اشرف به دنیای آزاد و کانون گرم و پر مهر خانواده و وطن هستیم.
بهانه تراشیهای رجوی برای جلو گیری از بستن اسارتگاه اشرف
چند روزی هست که سران فرقه مافیایی رجوی بطور خاص مریم قجر از اوور پاریس در اطلاعیه های رنگارنگ به بهانه های مختلف از عدم ترک کمپ عراق جدید (اشرف) سابق به مواردی استناد می کند که هیچ کدام از این خواسته ها دلیل بر نرفتن به کمپ لیبرتی نمی تواند باشد. یکی از خواسته ها این بوده که خانواده ها نتوانند در کمپ لیبرتی با بلند گو فرزندان خود را صدا کنند این خواسته موقعی می تواند منطقی باشد که سران فرقه به خانواده ها این اجازه را بدهند که بتوانند با فرزندان خودشان ملاقات بدون کنترل سران فرقه را داشته باشند.
بازی جدید رجوی: «نقشه مسیر»
تلویزیون رجوی نفرات را در سالنهای غذاخوری نشان میداد که روی میزهای غذاخوری نشسته بودند و مثل دانش آموزان خوب در حالی که یک عضو شورای رهبری به مثال مبصر بالای سرشان ایستاده بود داشتند تعهدنامه هایشان را می نوشتند. تعهد نامه هایی که «از عمق وجودشان» در می آمد!!! این داستان رجوی بی انتهاست بیست و پنج سال است که همین سناریو را تکرار میکند به مصداق ضرب المثل از این ستون تا آن ستون فرج است، هر دو سال یک بار تعهد میگیرد که تا دو سال دیگر همه چیز تمام است
پذیرش انحلال اشرف جام زهری که رجوی سرکشید
سرانجام استقامت و پایداری خانواده ها بعنوان سلاح استراتژیکی آنان، تاثیر خود را بر جای گذاشت و رجوی های جنایتکار را وادار نمود علیرغم تمام شعارهای پوشالی قبلی خود مبنی بر « نجنیدن اشرف » و « کانون استراتژی بودن آن »، با سرشکستگی و ذلت تن به خواسته جهانیان داده و پذیرش انحلال اشرف را رسما اعلام و قرارداد آن را امضا نمایند. اگرچه این حداقل خواسته خانواده هاست اما بی شک زمینه ساز تن دادن رجوی های دیکتاتور به ملاقات حضوری اعضا با خانواده ها خواهد بود