جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت هفتم 08 اسفند 1403

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت هفتم

امیر یغمایی در قسمت قبل خاطراتش از لحظه‌ای فراموش نشدنی می گوید. شبی بود که با مادرم در خوابگاه زنان خوابیده بودم. نیمه‌شب صدای آژیر بلند شد. قبل از اینکه حتی بفهمم چه اتفاقی افتاده، مادرم مرا محکم در آغوش گرفت و شروع به دویدن کرد. او در تاریکی شب، سریع و بی‌وقفه می‌دوید. من […]

ادعای دروغین آزادی در تشکیلات رجوی 07 اسفند 1403

ادعای دروغین آزادی در تشکیلات رجوی

زمانیکه من وارد تشکیلات رجوی شدم بعضی از افراد واکمن داشتند و براحتی ترانه گوش میکردند. حتی تا حدودی بعضی از نفرات رادیو هم داشتند ولی رفته رفته این موارد را سیستماتیک جمع آوری کردند ولی بعضی از افراد وسایل را نزد خود نگه داشته بودند. اول از رادیو بگویم رجوی از بودن رادیو دست […]

خاطراتی از ایام عید نوروز در تشکیلات فرقه رجوی 05 اسفند 1403

خاطراتی از ایام عید نوروز در تشکیلات فرقه رجوی

تا قبل از سال 67 ایام عید نوروز در تشکیلات رجوی بسیار ساده برگزار می گردید، اما بعد از قرارداد آتش بس بین صدام با ایران وقتی رهبری مجاهدین در بن بست آتش بس گیر کرد ، برای این که نیروهای خودش را سرگرم کند یکباره رنگ عوض کرد و به بهانه اعیاد مخصوصاً عید […]

بحث سیاسی برای اعضای فرقه رجوی 30 بهمن 1403

بحث سیاسی برای اعضای فرقه رجوی

آقای محمدرضا مبین در مطلبی با عنوان “به مناسبت درگذشت علیرضا معدنچی” در سایت نجات نوشته است: “هرگز یادم نمی رود که جمعه عصرها، علی صفا یا همان علیرضا معدنچی برگه ای در دست می گرفت و در نشست سیاسی هفته قرارگاه، شروع به حرافی حول محورهای دست نوشته دستوری تشکیلات می کرد و جالب […]

رجوی افراد را از انسانیت شان تهی می کند 30 بهمن 1403

رجوی افراد را از انسانیت شان تهی می کند

فرقه مجاهدین خلق در ماهیت و رویکرد مساوی است با تضاد – ترس – وحشت – خشونت و بی رحمی و تهی کردن انسان از خود و سوق دادن فرد به دنیای بردگی. در ته داستان هم اعضای خود را با بهانه تهی کردن از تعلقات طبقاتی و زنگارهای اجتماعی و رشد دادن به وادی […]

چرا سازمان مجاهدین به اعضای مسئله دار برچسب مأمور وزارت اطلاعات میزند 28 بهمن 1403

چرا سازمان مجاهدین به اعضای مسئله دار برچسب مأمور وزارت اطلاعات میزند

طالب فرحان (عباس دلنواز) از اعضای جدا شده مجاهدین خلق است. او در خاطره‌ای روایت می‌کند: “در زمانی که در قسمت پذیرش سازمان مجاهدین بودم، بعد از اتمام دوره‌های آموزش قرار شد که ما را بین قرارگاه‌ها تقسیم کنند. من در آن شرایط وضعیت روحی بسیار بدی داشتم. مسئولین پذیرش به دنبال این بودند که […]

ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت چهارم 17 بهمن 1403

ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت چهارم

در قسمت قبلی گفتم نمی توانستم بفهمم که چرا بعضی از جداشده ها هنوز برای سازمان کارمی کنند ولی بعضی ها هم نمی خواستند با سازمان ارتباطی داشته باشند. یک روز که داشتیم طبق معمول برای دادن بولتن می رفتیم امیر گفت یک کاری برای من انجام می دهی گفتم چه ؟! کاری اگر بتوانم […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهارم 17 بهمن 1403

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت چهارم

امیر یغمایی در قسمت قبل خاطرات می گوید تا جایی که یادم می‌آید، ما فقط اجازه داشتیم یک روز در هفته را در خانه‌هایی که برای خانواده‌ها در مناطق مسکونی اختصاص داده شده بود، سپری کنیم و آن روز، روز جمعه بود که در ایران به‌عنوان تنها روز تعطیل شناخته می‌شود. من به یاد دارم […]

نمی خواستم مسئول آوارگی دوستانم باشم 17 بهمن 1403

نمی خواستم مسئول آوارگی دوستانم باشم

در سال ۲۰۰۱، زمانی که حدود یک سال از حضورم در سازمان مجاهدین خلق می‌گذشت، یکی از مسئولین سازمان مرا صدا زد و از من خواست که شماره تلفن دوستانم را در اختیارشان بگذارم. او گفت که قرار است با آن‌ها تماس بگیرم و پیشنهاد کاری در ترکیه را مطرح کنم؛ کاری که به گفته […]

خودتان را از قید و بندهای تشکیلات رجوی رها کنید 13 بهمن 1403

خودتان را از قید و بندهای تشکیلات رجوی رها کنید

با سلام خدمت دوستان عزیز امروز بعد از یک کار طولانی در پایان کار آمدم کافه نشستم تا قهوه ای بنوشم و خستگی کار از تنم خارج شود که یاد خاطره ای افتادم در داخل مناسبات که برایتان تعریف می‌کنم. در داخل مناسبات که بودم صبح ساعت ۵:۳۰ بیدار باش بود و ساعت ۷ شروع […]

نشست عملیات جاری ابزار شستشوی مغزی اعضا توسط رجوی 13 بهمن 1403

نشست عملیات جاری ابزار شستشوی مغزی اعضا توسط رجوی

در یک روز کاری که حالم خوب نبود از سر کار برگشته بودم تا مقداری استراحت کنم در گرمای بسیار زیاد، دیگر برای خوردن ناهار نرفته بودم که یک نفر آمد و گفت که الان زمان نشست عملیات جاری است و من گفتم حالم خوب نیست و گرما زده شدم از من اصرار و از […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت سوم 10 بهمن 1403

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت سوم

امیر یغمایی در قسمت قبل از خاطرات خود می گوید: از همان زمان، تصویر رهبر و همسرش جایگاهی مقدس در ذهن ما پیدا کرده بود. می‌توان گفت ما مانند یک خانواده بزرگ از اعضا و کودکان بودیم که رهبر و همسرش را به‌عنوان پدر و مادر معنوی خود می‌دیدیم. این نگاه مقدس و اطمینان‌بخش به […]

blank
blank
blank